فرهنگ امروز/محمد داوری:
«آموزش، قدرتمندترین سلاحی است که با آن میتوانیم دنیا را تغییر دهیم.» نلسون ماندلا، هنگامی که این جمله را در تاریخ ثبت میکرد، بیتردید نمیدانست که دو دهه بعد، آموزش به دغدغه مهم جهان تبدیل میشود و بانک جهانی را وامیدارد تا گزارش توسعه جهانی ٢٠١٨ را به موضوع آموزش و بحران آن اختصاص دهد.
بانک جهانی که هرسال موضوع جدیدی را محور گزارش توسعه جهانی قرار میدهد امسال در تبیین علت انتخاب موضوع «آموزش» بهسادگی مینویسد: دلیل این انتخاب برای هرکس، مثل روز روشن است! همین که خواندن این گزارش و درک آن نیازمند سواد خواندن و محاسبه است؛ ارزیابی اعتبار و درستی آن، مستلزم تفکر انتقادی است که فراتر از مهارتهای زیربنایی ساده، توانمندیهای بیشتری را میطلبد و همین که هر مخاطب سادهای میداند با کسب مهارت و آموزش، درهای جدیدی برای اشتغال به رویش گشوده میشود و اشتیاقش برای آموزش و توسعه فردی فزونی مییابد، کافی است که درک کنیم چرا بانک جهانی اینبار به سوی آموزش رفته است.
در کجای آموزش جهان ایستادهایم؟
در پایان سال ٢٠١٥ میلادی که بزرگترین رتبهبندی جهانی مدارس (Global School Ranking) از سوی OECD (سازمان همکاری اقتصادی و توسعه)منتشر شد، دانشآموزان ایرانی در میان ٧٦ کشور، از نظر آموزههای علوم و ریاضیات در رتبه ٥١ جهان قرار گرفتند. رتبههای نخست این فهرست در انحصار پنج کشور آسیایی سنگاپور، هنگکنگ، کره جنوبی، ژاپن و تایوان بود. فنلاند که سالهاست نام خود را در صدر بهترین نظامهای آموزشی جهان به ثبت رسانده در رتبه ششم قرار گرفت. مقام بیستم به انگلستان رسید و هشت پله بعد نام ایالات متحده امریکا دیده میشد. کشورهای آفریقای جنوبی و غنا هم دو رتبه آخر فهرست را به نام خود کردند. ایدهای که OECD را بر آن داشت تا چنین ارزیابی گستردهای را برنامهریزی و اجرا کند این بود که کشورهای بیشتری از فقیر گرفته تا ثروتمند، بتوانند خود را با پیشگامان آموزش در جهان مقایسه کنند، نقاط ضعف و قوت خود را بشناسند و دریابند با بهبود کیفیت آموزش چگونه میتوانند در بلندمدت به دستاوردهای اقتصادی بیشتری نایل آیند. اقتصاددانان OECD معتقدند این مقایسه - که بر مبنای نمره آزمونهای ریاضی، علوم و خواندن صورت گرفته- مدرک متقنی برای وجود رابطه میان آموزش این مهارتها و رشد اقتصادی است. سنگاپور، صدرنشین رتبهبندی جهانی مدارس از دهه ١٩٦٠ تاکنون نرخ سوادآموزی خود را به نحو چشمگیری ارتقا بخشیده و این نشان میدهد هر کشوری با سرمایهگذاری در آموزش میتواند تا چه اندازه پیشرفت کند، در نقطه مقابل یافتههای پیمایش نشان میدهد در انگلستان از هر پنج نوجوان، یک نفر بدون آموزش مهارتهای ضروری مدرسه را به اتمام میرساند. تحلیلگران میگویند کاهش این تعداد و بهبود مهارتها میتواند تریلیونها دلار به اقتصاد انگلستان کمک کند.
جذب معلمان باهوش؛ کلاسهای پرچالش
یافته دیگر این رتبهبندی که بیش از یکسوم کشورهای جهان را بررسی کرده آن است که کشورهایی نظیر ایران، آفریقای جنوبی، پرو و تایلند هم میتوانند در مقیاسهای جهانی خود را نشان دهند. پژوهشگران البته دلیل موفقیت کشورهای آسیای شرقی در این ارزیابی را بهسادگی تبیین کردهاند: اگر شما به یک کلاس درس آسیایی وارد شوید آموزگارانی را میبینید که انتظار دارند همه دانشآموزانشان موفق شوند. نظام آموزشی، سختگیر، متمرکز و منسجم است. این کشورها همچنین در جذب معلمان باهوش و مستعد برای تدریس در کلاسهای پرچالش بسیار موفق هستند، بنابراین دانشآموزان زیرنظر آموزگاران فوقالعادهای آموزش میبینند.
برترین نظامهای آموزشی جهان
سالهاست که نظامهای آموزشی کشورهای مختلف از سوی نهادها و سازمانهای معتبری مانند بانک جهانی، یونیسف و... ارزیابی میشود تا مشخص شود کدام کشور، جوانان خود را برای اقتصاد دانشمحورِ جهانی آماده کرده است. آنچه تحلیلگران را ناامید میکند. این واقعیت است که بیش از نیمی از کشورهای کره زمین فاقد دادههای لازم در حوزه آموزش هستند. اغلب این دادهها مربوط به ارزیابیهای دو یا سه سال گذشته و حتی بیشتر هستند و از ٢٠٩ کشور جهان تنها ٨٥ کشور در زمینه نظام آموزشی خود اطلاعات بهروزی دارند.
یکی از موسسات معتبری که هر سال بر مبنای دادههای بسیار معتبر شش سازمان بینالمللی پایشگر یعنیOECD، PISA، UNESCO، EIU، TIMSS و PIRLS رتبهبندی کیفیت نظامهای آموزشی در جهان را منتشر میکند NJ MED یا مدرسه پزشکی نیوجرسی در ایالات متحده است. این مدرسه در پایان هر سال میلادی ٢٠ نظام برتر آموزشی جهان را معرفی میکند، ضمن آنکه در پایان هر فصل نیز نتایج یک پیمایش بینالمللی از دانشآموزان، معلمان، والدین، تعلیمدهندگان و مالیاتدهندگان محلی را تهیه و منتشر میکند. ٢٠ کشور برتر جهان بر مبنای شاخصهایی نظیر نرخ ثبتنام در مدرسه در سالهای کودکی، نمره آزمونهای استاندارد ریاضی، علوم و خواندن و نرخ فارغالتحصیلی از مدرسه و کالج رتبهبندی میشوند. در جدیدترین گزارش آموزش جهانی ٢٠١٧، برترین نظامهای آموزشی جهان در کشورهای فنلاند، ژاپن، کره جنوبی، دانمارک و روسیه مشاهده شده است.
چهار عامل کلیدی موفقیت فنلاند
از سال ٢٠٠٠ تاکنون، فنلاند، عنوان غیررسمی کشوری با بهترین نظام آموزشی جهان را با خود یدک میکشد. تحلیلگران، موفقیت فنلاند در امر آموزش را مرهون چهار عامل کلیدی میدانند:
آزمونهای استانداردشده: این آزمونها بهجای آنکه بر محفوظات متمرکز باشد، دانش، اطلاعات عمومی، قدرت تحلیل و تفکر خلاق دانشآموزان را میسنجد. پرسشهایی که به مهارتهای دانشآموزان در تطبیقپذیری با مسائل مختلف مربوط میشود معمولا بخش عمدهای از این آزمونهاست: از دست دادن شغل، رژیم غذایی، مسائل سیاسی، خشونت، جنگ، اخلاق در ورزش، غذاهای فاقد ارزش تغذیهای، مسائل جنسی، مواد مخدر و موسیقی عامهپسند. بیتردید پاسخ دادن به این سوالات نیازمند دانش و مهارتهای چندبعدی است.
زمان بیشتر برای بازی: در فنلاند عملا تکلیفی برای خانه وجود ندارد؛ بچهها در طول هفته تنها ٨/٢ ساعت را صرف نوشتن تکلیف مدرسه میکنند. نظام آموزشی در فنلاند بالعکس، ارزش زیادی برای اوقات فراغت و تفریح و بازی بچهها قائل است.
تخصص و مهارت ویژه معلمان: در فنلاند تدریس، یکی از پردرآمدترین حرفههاست که ورود به آن هم بهدشواری میسر است. از هر ١٠ دانشآموزی که برای ورود به دورههای تربیتمعلم درخواست میدهند، تنها یک نفر پذیرفته میشود. جایگاه معلمان در فنلاند مشابه پروفسورها در دانشگاه است. آموزگاران در مقایسه با بسیاری کشورها نظیر امریکا، ساعات کمتری تدریس میکنند و زمان بیشتری را به برنامهریزی درسی اختصاص میدهند.
تحصیل در کالجها رایگان است: در مقایسه با کشورهایی نظیر امریکا تحصیل رایگان در کالج و دانشگاه، دانشآموزان فنلاندی را به ادامه تحصیل بیشتر ترغیب میکند.
سیاستهای آموزشی منطبق با بازار کار نیست
نگاهی به تصویر جهانی آموزش نشان میدهد در سراسر دنیا، دستاوردهای نظام آموزشی دغدغه مهم و کلیدی صاحبنظران و سیاستگذاران است؛ اما گزارش توسعه جهانی ٢٠١٨ میگوید که جهان باید بیش از پیش نگران این دستاوردها باشد چراکه تاکنون به اشتباه، تحصیل را با آموزش، یکسان تصور کرده است. مدارس ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند. سیاستهای آموزشی منطبق با نیازهای فردی و اجتماعی جوانان و الزامات بازار کار نیست. محتوای کتابهای درسی بیشتر دانشآموزان را به سمت محفوظات بدون درک مفاهیم میراند. شأن و منزلت معلمان بهدرستی درک نشده و مشکلات معیشتی آنان را بیانگیزه و خسته و فرسوده کرده است و کنکور هیولای استعدادخواری است که تمام تلاشها برای راندن آموزش به سمت تفکر خلاق و مهارتآموزی را بیاثر میکند.
نظام آموزش در محاصره پنج نیروی مخرب
نتایج مطالعاتی که در سالهای اخیر از سوی دانشجویان علوم تربیتی دانشگاه شهید بهشتی انجام گرفته، نشان میدهد نظام آموزش و پرورش کشور در محاصره پنج نیروی مخرب قرار دارد. توقعات و انتظارات نامناسب خانوادهها، سد کنکور، تنگناهای فزاینده و دایمی مالی آموزش و پرورش و مسائل و مضایق ناشی از آن، حافظهمحوری و کهنگی و ضعف روشهای یاددهی-یادگیری، بیکاری جوانان و عدم امکان دسترسی آسان به فرصتهای مناسب شغلی به عنوان این پنج نیروی مخرب برشمرده شدهاند. نظام آموزشی در کشور مانند آنچه پائولو فریره میگوید همچنان «مخزنی» است. انبوه آموختههای معلمان، بیدرک و مشارکت فعال، به دانشآموزان منتقل میشود. مدارس به جایی برای نیاموختن تبدیل شدهاند؛ نیاموختن مهارت گفتوگوی موثر، تفکر، مدیریت روابط عاطفی، دانش سیاسی، روش پژوهش و تحقیق، درس گرفتن از شکستها، دفاع شخصی، کاریابی، مراقبتهای بهداشتی، قوانین و حقوق، مدیریت زمان و دهها و شاید صدها مهارتی که میتواند کیفیت زندگی هر فرد را بهبود ببخشد و ارتقا دهد.
روزنامه اعتماد