به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شهروند؛ میرزا حسین قزوینی، نامبُردار به لقبهایی چون مشیرالدوله و سپهسالار، از وزیران و کارگزاران خوشنام، متجدد و نیکوکار تاریخ معاصر ایران است. میرزا حسینخان در دوره صدارت عظمای امیرکبیر، حدود سهسال کارپرداز ایران در بمبئی بود و مدتی پس از بازگشت از هندوستان، کنسول ایران در تفلیس شد. او همچنین در واپسین سالهای صدارت میرزا آقاخان نوری، وزیرمختار ایران در استانبول بود.
میرزا حسینخان نزدیک به دو دهه بیرون از ایران به سر برد. این مسأله موجب شد که او با پیشرفتهای کشورهای دیگر آشنا شود. او پیش از برگزیدن به عنوان صدراعظم، ترتیب سفر ناصرالدینشاه به عتبات عالیات را با هماهنگی با عثمانی داد و با جلب اعتماد او فعالیت برای ایجاد اصلاحات در امور مملکتی را آغاز کرد. وی سپس به مقام صدارت عظما رسید و کوششهای اصلاحی خود را تداوم بخشید. سپهسالار بسیار کوشید کشور و دولت را به پیشرفت برساند. او برای نخستینبار کوشید راهآهن را در ایران برپا سازد. او همچنین از شاه خواست به سفر اروپا برود تا شاید پیشرفت آن سرزمین او ایران را نیز به جنبش وادارد. راهاندازی دارالشورای کبری، ایجاد پستخانه و انتشار تمبرپستی، تقویت دارالفنون، بنیانگذاری و وقف مدرسه و مسجد سپهسالار، انتشار روزنامههای وقایع عدلیه، نظامی، مریخ، وطن و یک سالنامه و سرانجام استخدام مشاوران و متخصصان اتریشی برای اصلاح امور مالی دولت و بهرهبرداری از معادن از مهمترین اصلاحات او در دوره صدارت عظما است. میرزا حسینخان سپهسالار بخشی مهم از دوران زندگی را برای ساخت مدرسه و مسجد سپهسالار در میدان بهارستان وقف کرد.
سپهسالار کوشید نظم را در ساختار اداری و دیوانسالاری کشور پدید آورد. او جلوی خویشاوندبازی مقامات دولتی را گرفت و برای انتظام امور دولتی نظامنامه نوشت. همچنین به سبک فرنگ، وزارتخانههایی بر پا ساخت و حدود مسئولیت هر یک، ترتیب مراجعههای مردم، ساعت کار اداری، ترتیب استخدام و میزان حقوق مستخدمان را مشخص کرد. چند ماه از صدارتش نگذشته بود که قحطی بزرگ تاریخ معاصر ایران در دوره ناصرالدین شاه رخ داد. او بسیار کوشید به فقیران و درماندگان یاری رساند؛ هر چند این کوششهای پراکنده در روزگاری که حکومت به مردم عادی توجه نداشت، چندان کارساز نمیآمد.
میرزا حسینخان سپهسالار، صدراعظم ناصرالدین شاه قاجار که در سال ١٢٤٩ خورشیدی با بحران خشکسالی و قحطی گسترده در کشور روبهرو بود، برای رسیدگی به احوال فقیران، هیأتی به نام «مجلس اعانه» را بنیان گذاشت. این اقدام او ازجمله کوششهایی پراکنده بود که تا پیش از استقرار نظام مشروطه در ایران، برای رسیدگی به وضع کودکان یتیم و بیسرپرست انجام میگرفت؛ کوششهایی فردی، موقت و ناپایدار! در مجلس اعانه «علاوه بر کلانتر شهر، اعیان و بازرگانان و کدخدایان و سرشناسان و پزشکان فرنگی و ایرانی» برخی معلمان دارالفنون نیز شرکت داشتند. «رسیدگی به کار آذوقه شهر، فراهمآوردن رقم فقیران و آوارگان، تأمین سرایی برای آنان در اطراف شهر، جلوگیری از گدایی آنان» و البته راهاندازی مدرسهای ویژه کودکان آنها با هزینه و سرمایه دولتی ازجمله وظایف مجلس اعانه بود. این البته تنها یکی از کوششهای نوخواهانه و نیکاندیشانه صدراعظم خوشنام قاجاری بود. میرزا حسینخان سپهسالار یادگارهایی بسیار در تاریخ ایران بر جای گذاشته که نامش را در تاریخ نیکخواهی ایران ماندگار کرده است.
او با وجود مخالفتها و ایستادگیهای فراوان برخی درباریان کهنهپرست و سودجو در دوره ناصرالدین شاه بسیار کوشید شاه را به اندیشه پیشرفت اندازد؛ کوششی که البته چندان راه به جایی درست نبرد و ناکام ماند؛ حتی موجب شد مقام صدارت شاه را از دست دهد. او پس از عزل از صدارت عظما، نخست به حکومت گیلان گمارده شد و سرانجام در سال ١٢٩٨ قمری به حکومت خراسان و نایبالتولیه آستان قدس رضوی منصوب شد و چند ماه بعد در مشهد درگذشت.