به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شهروند؛ کریمخان زند، بنیانگذار دودمان زندیه، از سال ۱۱۶۳ تا ۱۱۹۳قمری به خوشنامی بر ایران فرمان راند. طایفه زند، از شاخههای لرهای شمالی به شمار میآمدند که در میانه زاگرس و دشتهای همدان به روش دامداری میزیستند.
سرزمین ایران پس از برافتادن حکومت صفوی و یورش افغانها، تا زمانی که نادر شاه افشار توانست یکپارچگی آن را دستکم برای برههای کوتاه روی آرامش به خود دید. پس از کشتهشدن ناگهانی نادرشاه اما باز تلاطم بر جان این سرزمین افتاد؛ به گونهای که در آن شرایط بسیاری از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی ایران در سایه ناامنی در سراسر کشور، با فروپاشی روبهرو بودند.
مدعیان حکومت در جایجای کشور بر آن بودند زمام حکمرانی کشور را به دست گرفته، مهر پادشاهی ایران را به نام خود بزنند؛ از علیقلیخان، ابراهیمخان، شاهرخ و سلیمان دوم، جانشینان ناکام نادرشاه گرفته تا احمدشاه درانی از سرداران افغانی نادر در شرق ایران، محمدحسنخان قاجار در استرآباد و آزادخان افغان در نواحی شمال ایران، همه در پی حکومت ایران بودند. کریمخان زند در این آشفتگیها درصدد برآمد قدرت را در دست گیرد. او نواحی تویسرکان و کزاز را تصرف کرد و توانست محمدعلیخان حاکم همدان و حسنعلیخان حاکم اردلان را شکست دهد و حامیانی پیدا کند. کریمخان پس از پیروزی بر دشمنان خود آوازهای بزرگ یافت. او پس از پیروزیهای گوناگون توانست مدعیان حکومت را کناز زده، خود زمام امور کشور را در دست گیرد.
ایران در دوره حکمرانی، دورهای خاطرهانگیز از یک کشور یکپارچه در خود و سربلند در برابر کشورهای دیگر آزمود. از منش خان زند اما روایتهای فراوان تاریخی برجای مانده است؛ از اینکه هیچگاه نخواست او را پادشاه ایران بنامند و از تاجگذاری خودداری ورزید تا لقب وکیلالرعایا که بر خود نهاد. او را حاکمی جوانمرد در تاریخ ایران توصیف کردهاند.
دودمان زند گرچه پس از درگذشت کریم خان، دیر نپایید و سرنوشت این سرزمین پس از کشاکشهایی میان لطفعلیخان زند، تنها بازمانده رشید خاندان زند با آقامحمدخان قاجار، به دودمان قاجار سپرده شد، اما یاد جوانمردی و نیکمنشی کریمخان را در خود زنده و جاودانه نگه داشت.
منابع تاریخی در کنار منش جوانمردی و نیکخواهی خان زند در اداره کشور و مردمداری، از توجه ویژه وی به موقوفات یاد کردهاند.
فرانکلین، افسر انگلیسی که در روزگار زندیان به ایران آمد، در سفرنامهاش نمایی از منش وقفدوستانه این حکمران زند به تصویر کشیده است. سیاح اروپایی دراینباره مینویسد «او چندین مسجد بزرگ در کنار کاخ سلطنتی احداث نمود و مبلغی گزاف نیز بابت مخارج خدمه و تعمیرات اینچنین تاسیساتی وقف نمود. او همچنین در طول زمامداریش مانند یک پادشاه معتقد به اصول و مبانی مذهبی مبالغی وجه نقد برای مصارف اعانات و صدقات و امور خیریه اختصاص داد».
فرانکلین همچنین در کنار تمایلهای وقفدوستانه و نیکوکارانه خان زند، به رفتار نیکوی وی با غیرایرانیان نیز اشاره میکند «او نسبت به خارجیان بهخصوص اروپاییها بسیار مهربان بود و آنها همیشه از بذل و بخشش و منش کریمانهاش بهرهمند بودند». او در ادامه به نفرتی استناد میکند که کریمخان از گردآوری مال و ثروت داشته؛ خویی که او را از دستاندازی بر مال بازرگانان و مالداران پرهیز میداشته است «وی از مالاندوزی و طمعورزی تنفر داشت و تمام تجار و بازرگانان شیراز پذیرفتهاند که در طول زمامداری کریمخان دیناری به عنف از آنها گرفته نشده است».