فرهنگ امروز/ حمیدرضا محمدی: «فارس» مهد ادیبان و دانشیان است. سرزمین گویشها و سنتهای گونهگون. جایی که گوشهگوشهاش فولکلوری مختص به خود دارد. پیشینهاش به هزارههای کهن میرسد. میتوان در لایهلایههای کاوشهای باستانشناسانه، به اعماق تاریخ رفت و حتی شاید از یکی از نخستین موطنهای بشر سخن بهمیان آورد. ناحیهای که در اصطلاح به آن «فارسِ تاریخی» اطلاق میشود. به سبب اهمیتِ جایگاه و پایگاه این منطقه در گستره گسترده تاریخی و جغرافیایی ایران، نخستین همایش «تاریخی فرهنگی جنوب ایران(فارسِ تاریخی)»، صبح چهارشنبه ۱۵ آذر در تالار حافظ شیراز واقع در اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی فارس برگزار شد. در ابتدا «سیدصادق سجادی»؛ دبیر علمی همایش و معاون پژوهشی مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، سخن گفت. او از ایرج افشار یاد کرد که پیشنهاد داده بود دانشنامههایی به تاریخ و فرهنگ ایالتها و ولایتهای کهن ایران اختصاص پیدا کند و در این مرکز پژوهشی، دانشنامههای آذربایجان و کردستان درحال انجام است و فارس نیز بهزودی آغاز خواهد شد. اما درباره فارس، در قیاس با بعضی سرزمینهای کهن مانند خراسان کار زیادی نشده درصورتیکه اکنون، این توانایی بالقوه وجود دارد که این پژوهشها به متن مکتوب محققانه علمی تبدیل شود.
سپس، «کاظم موسوی بجنوردی»؛ رئیس مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی برای حاضران سخن گفت: تصمیم بر آن است تا تمام زوایای فرهنگ ایرانی مورد پژوهش قرار گیرد و غبار زمان از روی آن زدوده شود. مهم آن است تا هویت ملیمان را در نظر داشته باشیم و از آن غفلت نکنیم. وی افزود: ایران، سهم بزرگی در خرد عمومی جهان دارد و وظیفه داریم داشتههایمان را معرفی کنیم و منفعل نباشیم. چون اگر کسی میهنش را دوست نداشته باشد، اخلاق ندارد.
«سیدجواد طباطبایی»؛ مدیر بخش فلسفه مرکز دایرهالمعارف بزرگ اسلامی، مدعو ویژه این برنامه بود که پشت تریبون حاضر شد. او در سخنانش از نداشتن نظریه در تاریخ ایران یاد کرد: زوایای تاریخ ایران را نمیدانیم و در آن فاقد نظریهای هستیم تا بدانیم ویژگی تاریخ ایران در تاریخ جهان چیست. ایران، کشوری مانند بقیه کشورهای منطقه نیست. تداوم تاریخی ایران و در مرکز تحولات تاریخی قرار داشتن، ایران را دارای تاریخی مستقل کرده که به لحاظ تمایز فرهنگی نیز مهم است. ما به اهمیت فهم نظری در تاریخ ایران پی نبردیم چون نمیدانیم نقش نظریه در تاریخ چیست. وی ادامه داد: اگرچه ایرانشناسی در ابتدا با شرقشناسی و اسلامشناسی پیوند داشت اما بهتدریج اروپاییها ایران را مستقل از شرق و اسلام مطالعه کردند. با اینکه ایران، پس از اسلام، یک ناحیه در جهان اسلام بود -که به لحاظ مذهبی، بیتردید چنین است- اما به تعبیر من، ایران در بیرونِ درونِ جهان اسلام بود. چنانچه اولگ گرابر؛ تاریخنگار هنر اسلامی، میگوید هنر ایران وضعیت متفاوتی داشته و برای فهمش، نمیتوان آن را ذیل اسلامی دانست و باید که برای آن نظریه داشت. با اینکه تاریخ ایران، وضعیت خلافآمدِ عادت را نشان میدهد اما ایران، داخل جهان اسلام مطالعه شده درحالیکه نسبت به کل جهان اسلام متمایز بودهایم.
طباطبایی خاطرنشان کرد: نظریه سیاسی رایج در جهان اسلام، خلافت است اما در ایران، هیچگاه خلافت مطرح نبوده است. از آن سو، رنسانس اسلامی، در فاصله بصره و بغدادِ قرن چهارم _که جزئی از ایران بود و حتی به فارسی سخن میگفتند_ تا خراسان بزرگ صورت گرفت که از آن با عنوان «عصر زرین فرهنگ ایران» یاد میشود. دورانی که پیش از قرون وسطای اروپا رخ داد اما مانند برخی کشورها چون چین که در این دوره، بهنوعی از تاریخ خارج شدند و استعمار، دوباره زندهشان کرد اما هیچکدام در ایران اتفاق نیفتاد. کشور ما از بسیاری جهات پیچیده است و باید مورد به مورد بررسی کرد تا به تلقی عمومی از تاریخ ایران رسید.
این همایش، با سخنرانیهای علمی علیرضا عسگریچاوردی، شهرام جلیلیان، محمد توکلیان، سلمان ساکت، محمود جعفریدهقی، مجید دهقانی، محمدحسن سمسار، بابک خضرایی، کیومرث علیزاده، محمدتقی عطایی، فاطمه کریمی، مهرداد ملکزاده، کامیار عبدی، حسنعلی عرب و نوروز رجبی پیگیری شد و غروب پنجشنبه ۱۶ آذر به کار خود پایان داد. همچنین از یک عمر فعالیت علمی «عبدالمجید ارفعی» و «احمد اقتداری» -که به سبب کسالت، دخترش، به نمایندگی او حاضر شده بود – در عرصه تاریخ و فرهنگ فارس، تجلیل بهعمل آمد.
منبع: جامعه فردا