فرهنگ امروز/ فرزاد نعمتی: بتازگی نشر نوپای «بان» (تأسیس ۱۳۹۵) کتابی با نام «وزن چیزها؛ فلسفه و زندگی خوب» نوشته جین کازز را با ترجمه مترجم شهیر ایرانی، عباس مخبر راهی بازار نشر کرده است. این کتاب که به پیشنهاد خشایار دیهیمی برای ترجمه انتخاب شده است، با وجود نام اندکی پرطمطراق خود، شبیه آن دسته کتابهایی است که دیگر نشر نوظهور ایران، «گمان» (تأسیس ۱۳۹۱) طی چند سال اخیر با نام «تجربه و هنر زندگی» به چاپ رسانده است و هدف کلی آنها را میتوان تلاش برای فهم فلسفی امور و تجربههای روزمره زندگی انسانها و طی طریق در مسیر اندیشیدن انسان به مقولاتی دانست که چهبسا بسیاری آنها را نه چندان مهم یا بدتر از آن، مبتذل میدانند.
تجربههای روزانه آدمی او را بارها و بارها به تفکر و تأمل درباره بسیاری از پدیدههای انسانی چون زندگی، مرگ، خوشبختی، نیکی، بدی و... رهنمون میشود و منابع معرفتی نظیر دین، علم، عرفان، فلسفه، هنر و... هر یک میکوشند از منظر خاص خود بدین پرسشها پاسخ گویند.
تجربه نشان میدهد مطلوب اکثر افراد آن است که پاسخ این پرسشها را در منابعی غیر از فلسفه بجویند. شمارگان بالای کتابهای عرفانی و روانشناسانه گواهی بر این امر است که دورنمایی که از ساحل آرامش آتی در این کتابها ترسیم میشود و گاه نیز به تجویز راهحلهایی ساده منجر میگردد، بهکاربستن تمهیداتی فلسفی، بیشتر جذابیت دارد.
در بیان دلایل و علل چنین رویگردانی قابل توجهی، البته میتوان به موارد چندی اشاره کرد، اما یکی از آنها که میتواند به کتاب «وزن چیزها» و نحوه ورود آن به مسأله خوشبختی، ارتباطی وثیق پیدا کند، به سنخ و الگوی حاکم بر تفکر فلسفی بازمیگردد. این سخن بدان معنا است که اگرچه فلسفه نزد اندیشمندانی چون سقراط به مسائل عینی و واقعی و جاری زندگی مردم میپرداخت و بر محوریت «محاوره» فیلسوف و حکیم با مردم عادی کوچه و بازار میچرخید، اما بتدریج فلاسفه با تغییر نگرش نسبت به رابطه فلسفه با زندگی عینی، نظامهای فکری کلانی را بنیاد گذاشتند که بر فراز زندگی روزمره قرار داشتند و چندان اهمیتی به زندگی به ظاهر عادی نمیدادند. از این رو، وظیفه فیلسوف را نه درگیری با امور روزانه و مبتلابه مردم معمولی، بلکه غور و جستوجو برای فهم حقیقتی ورای امور مادی میپنداشتند.
چنین امری بدرستی در قصه مشهور تالس و کنیز تراکیایی مشهود است؛ هنگامی که تالس مترصد نگریستن به ستارگان، در چاه افتاد و باعث تمسخر کنیزی شد که به فراست سخنی بر زبان آورد که همواره لب لباب انتقاد مردم از فیلسوفان بوده است: «مردی که میخواهد راز آسمان را دریابد، از آنچه زیر پای اوست، غافل است.»
از جمله عواقب سیستمسازیهای فلسفی، جعل و ابداع اصطلاحاتی ویژه بود که گفتار فلسفی را از گفتار عمومی متمایز کرد و نتیجهای جز این نداشت که دشوارنویسی و دشوارفهمی از جمله خصوصیات متون فلسفی شد؛ امری که البته مورد انتقاد بسیاری از فلاسفه حرفهای نیز هست.
برای نمونه کارل پوپر در نقدی که بر تئودور آدورنو و زبان مطنطن و پرطمطراق او داشت، ضمن اشاره به تأثیرپذیری نئومارکسیستها از مکتب هگل، بیان کرد: «هیچچیز آسانتر از دشوار نوشتن نیست.» (پوپر و مارکوزه ۱۳۵۱: ۵۷ ـ ۵۶)
با این همه، همواره فلاسفهای بودهاند که به سنت سقراطی تمایل نشان دادهاند و اگرچه از جانب فلاسفه سیستمپرست با عناوینی متفاوت، از «شاعر» گرفته تا «شارلاتان»، مورد تعریض قرار گرفتهاند، اما روح و باطن فلسفه را در پیوند با مسائل و مشکلات انضمامی بشر و کوشش برای زندگی بهتر فرض گرفتهاند؛ فلاسفهای چون مونتنی، پاسکال، شوپنهاور، امرسون، کییرکگور، کامو و... کافی است اصل اعتراض کییرکگور را بر سیستمسازیهای فلسفه هگل مرور کنیم تا حرف حساب فیلسوفان اخیر را با صدایی رسا بشنویم.
خانم کازز که مدرس فلسفه در دانشگاه متدیست جنوبی در دالاس امریکا است و مقالاتی فراوان درباره اخلاق، خوشبختی، دین و هنر و کتابی با نام «نوع حیوان؛ آنچه به حیوانات مدیونیم» به رشته تحریر درآورده است، در کتاب «وزن چیزها» از همین نظرگاه به مفهوم «زندگی خوب» مینگرد و بر آن است که با مروری فلسفی و انضمامی بر تاریخ روایتهای موجود درباره «زندگی»، به چیستی انواع بهتر آن راه یابد و تمرینی ذهنی برای اندیشیدن به زندگی آدمی و نقش مهم باورها و امیال متکثر و متنوع بشری در آن فراهم کند.
نشانههای تعلق خاطر کازز به سنت فلسفه هنر زندگی، از همان فصول نخست و نگاه بدبینانه نویسنده به مسأله محوری اکثر فلاسفه سیستمساز: لزوم ثبات و پایداری امور حقیقی در برابر ناپایداری و بیثباتی امور دنیوی و لزوم عطف اعتنای فیلسوف به یافتن آن گوهر بنیادین، آن جان جهان و آن جوهر اصیل نمایان میشود.
در فصول سوم و چهارم طرح مسأله نویسنده به اختلاف دیدگاه افلاطون و رواقیان از یکسو و ارسطو از سوی دیگر جلب میشود. به نظر کازز، دسته نخست خوشبختی را در «درون آدمی» میجویند و به بیانی دیگر یادآور آن سخن معروف آندره ژید هستند: «بکوش عظمت در نگاه تو باشد». کازز اما در تفسیر آرای ارسطو بر اهمیتی که او برای «عوامل بیرونی» در کسب خوشبختی قائل میشود، توجهی ویژه میکند و نشان میدهد نباید از نقش شانس و اقبال، سلامتی، زیبایی، پیشینه آدمیان و... در خودشکوفایی و فعلیتبخشی به قوا و ظرفیتهای طبیعی غافل بود.
این تمایز بر سرتاسر نوشته کازز در فصول بعدی نیز حاکم است و تمایل او به اندیشههای نو ارسطویی در قالب نقل مضمونی که از فیلسوف زن معاصر، مارتا نوسباوم میآورد بروز پیدا میکند: «از دیدگاه ارسطو یک زندگی خوب بیشتر به یک گیاه شباهت دارد تا به یک صخره... یک زندگی آکنده از فضیلت، چیزی سخت و آسیبناپذیر نیست، بلکه شکنندگی و زیبایی یک گیاه را دارد. شما به آب، خاک، آفتاب نیاز دارید و این امکان وجود دارد که درهم بشکنید.» ارسطو واقعیت نیاز انسانی، آسیبپذیری و کنترل محدود را درک میکند. افلاطون و رواقیون این گونه نیستند.
نویسنده در ادامه به طرح پرسشی مهم دست میزند؛ «آیا خوشبختی تنها چیزی است که اهمیت دارد؟» و در اینجا آرای اپیکوریها، فایدهگرایان انگلیسی قرن نوزدهم و بحث مهم رابرت نوزیک، فیلسوف سیاسی قرن بیستم (ماشین تجربهای که میتواند هر خواسته شما را بهصورت مجازی برآورده کند) مورد توجه قرار میدهد تا بر لزوم تردید در نگرشهای تقلیلگرا در بحث خوشبختی صحه گذارد و نشان دهد برای آدمیان علاوه بر خوشبختی چیزهایی دیگر نیز اهمیت دارند؛ اموری که میتوان در زندگی واقعی به دست آورد و نه با ماشین تجربه.
به نظر کازز، چهار ضرورت برای زندگی خوب وجود دارند؛ «خوشبختی»، «استقلال»، «هویتمندی» و «اخلاق»، اما فراتر از این شروط بنیادین، کیفیت و چگونگی زندگی خوب شامل انتخاب خوب میان تمایلات و آرزوهای خوب متنوع و گاه متناقض است؛ انتخابی که همزمان باید عاقلانه و حسابگرانه، برخوردار از شور و شوق و هوشمندانه باشد و خوبی چیزهای مختلف را وزن کند.بنابراین زندگی خوب، اگرچه مبتنی بر قواعدی اولیه و ضروری است، اما نه یگانه است و نه فرمولبردار. بنابراین هرکس باید به این امر همت کند که از طریق تأمل نقادانه و ارزیابی فهرست آرزوها، میلها، ظرفیتها و محدودیتهای خود، راهی برای معنابخشی به زندگی خویش و افزودن بر خوشیها و کاستن از آلام خود و جهان بیابد.
منابع:
۱- برلین، آیزایا. ۱۳۸۱. در جستوجوی آزادی. ترجمه خجستهکیا. نشر گفتار
۲- پوپر، کارل و هربرت مارکوزه. ۱۳۵۱. انقلاب یا اصلاح. ترجمه هوشنگ وزیری. نشر خوارزمی
منبع: ایران