فرهنگ امروز/ نارسیس زاهد:
تمامی مردم شهر دیوانهاند. این را میتوان در داخل مردمک چشم آنها دید.
مالیخولیای زردرنگی که از لابهلای حرفهای واضح و ناواضح آنها شنیده میشود و رنگ خونی که در رگهای بدن آنها جاری است به طور غریبی یکسان است. بدن انسان سراسر خون آلود است. وقی سر یکی را از تنش جدا میکنند دریای خون است که از گردن بیسرش جاری میشود و کف زمین را میپوشاند.
شهر پر است از آدمهایی که در یک کاسه خون با هم اشتراک عجیبی دارند.
حقیقت «پستوی» تلخی است که آشکاریاش زمین را به لرزه میاندازد. داستایوسکی در کتاب «جنایات و مکافات» میگوید:
«چه چیزی میتواند در نظر من شگفتانگیزتر، نامنتظرتر و غیرحقیقیتر از خود حقیقت باشد؟مردم از چه چیزی بیشتر میترسند؟ از قدم تازه و از سخن تازه و بدیع بیشتر از همهچیز میترسند.»
هجوم فیلم حقیقت است، حقیقتی هولناک که در شهر به سادگی دیده نخواهد شد. چشم بصیرت میخواهد و در میان برخی از ما جاری است. فیلم هجوم در مورد جنایتی است که دستان ما به آن آغشته است و کارگردان اثر کوشیده است بیپروا و سریع حقیقت کاراکترهای فیلمش را نشان بیننده بدهد که غریبهاند در نگاه اول اما دیری نمیگذرد که از شاهرگ گردنمان به ما نزدیکتر میشوند. «هجوم» فیلم بیمرزی است شامل هر نقطهای از جهان میشود و برای هر کسی میتواند اتفاق بیفتد. میتواند تمامی بینندگانش را به سکوتی طولانی دعوت کند زیرا تمامی مردم جهان به یک زبان در مقابل یک اثر درخشان سکوت خواهند کرد.
دیالوگ عجیبی که از زبان یکی از شخصیتهای فیلم شنیده میشود میتواند نکاتریزی از داستان فیلم را برای بیننده گوشزد کند: «یه بالشت پر از پر هست که لابهلاش پر از زالوهاییه که خون آدم رو میمکند، آدم وقتی سرشو روی این بالشتها میذاره صبحش دیگه بلند نمیشه، خودش دلیلش رو نمیدونه...».
از پا افتادن و نرفتن، شهر ما پر است از انسانهای ازپاافتاده، انسانهای تشنه به خون یکدیگر و شهر گناه و وجدانهای خالی از احساس. فیلم هجوم تمامی این نکات را به خوبی نشان داده است و میتواند تا مدتها ذهن بینندهاش را درگیر نگه دارد و به یک نکته اشاره ظریفی دارد «ما به نقطهای خواهیم رسید که مهاجرت بیمعنا خواهد شد. همه انسانها به یکدیگر بدل و دیگر تفاوت بیمعنی خواهد شد.» فیلم هجوم در مورد انسانهای درد کشیدهای است که از گناه بزرگشان ترسیدهاند و هر کاری میکنند که از این احساس رهایی یابند. شباهت رمزآلود میان روابط انسانی یا شاید مثال ساده «یک نفر برای همه، همه برای یک نفر» در این فیلم معنا پیدا کند. آخرین اثر شهرام مکری در مورد انسان که در برخی شرایط ویژه میتواند تغییر ماهیت بدهد و لطمه بزند به هر آنچه در مقابل دیدگانش قرار دارد. فیلم هجوم ضرباهنگ تندی دارد و دیالوگهای بسیار هوشمند و تصاویر سرشار از نبوغ و لحظات تکرارنشدنی؛ فیلمی که در ذهن بیننده باقی میماند.
فیلم هجوم به راستی معنای واقعی سینماست با تمامی لحظات نفسگیرش و در پایان مطلبم رجوع میکنم به این جمله «ما از دیدن خودمان به وجد میآییم و از دیدن حوادث غریب و غیرباور تا مدتها سکوت خواهیم کرد.»
هجوم نقطه عطف سکوت تماشاگر خویش را تحریک میکند و پس از آن میتوان تا ساعتها اندیشه کرد. فیلم هجوم حاصل یک ذهن بیدار و هوشیار است.
روزنامه اعتماد