فرهنگ امروز/ رسول جعفریان: دکتر شهیدی سه دوره در زندگی خود دارد. نخست دوره طلبگی که در ایران و نجف به دنبال تحصیل بود و از اواخر دوره نجف و زمانی که به ایران آمد، در اواخر دهه بیست و سالهای آغازین دهه سی، به نگارش آثار دینی میپرداخت. در آن زمان سری پرشور و انقلابی داشت و کتابهایی مینوشت که گاه از چاپ آنها ممانعت میشد. نوشتههای دوره اول وی در حوزه مسائل دینی و شیعی و حتی علیه کسروی و اندیشههایی از این قبیل است.
دوره دوم، از زمانی است که به تدریج وارد دانشگاه تهران شده و علاوه بر تدریس، در موسسه دهخدا به عنوان دستیار دکتر معین مشغول کار شد. این زمان به تدریج به ادبیات و تصحیح متون ادبی روی آورد و به دلیل تسلط بر زبان عربی که میراث دوره طلبگی او بود، کارهای متعددی انجام داد ضمن آن که کار اصلی او در دهخدا بود که پس از بیماری دکتر معین برای سالها، مرحوم شهیدی آنجا را اداره میکرد و تا پایان عمر به این کار مشغول بود. در تمام این دوره، به تربیت شاگردان نیز میپرداخت.
دوره سوم زندگی او، ورود در عرصه نگاشتههای تاریخی ـ دینی بود که پس از انقلاب آغاز شد. نگارش کتابی درباره امام حسین (ع) و سپس سایر امامان و اثری درباره حضرت زهرا(س) از این دست است، آثاری که گاه تا دهها بار منتشر شدند.
در دهه شصت، آقای شهیدی مهمترین چهره ایرانی در حوزه تاریخ اسلام بود و آثار وی بسیار مورد استقبال فراوان بود، به علاوه، کار ترجمه نهج البلاغه او یک اثر کم نظیر بود که در ترویج این کتاب، بسیار موثر واقع شد. وی در جمهوری اسلامی، جایگاه ویژهای یافت و بارها جوایزی دریافت کرد. در عین حال، او تواضع خود را داشت (چنان که عاقبت خانه اش را هم وقف کرد) و همچنان در دانشگاه تهران، موسسه دهخدا و همایشهای فراوانی که دعوت میشد، تأثیر چشمگیر داشت.
درباره مرحوم شهیدی این هم بیفزایم که او در درجه اول، استاد ادبیات فارسی و عربی و سپس حوزه تاریخ اسلام بود. این به معنای این نیست که در تاریخ جایگاهی نداشت، بلکه این را بیشتر به خاطر علائق دانشگاهی او عرض میکنم که در حوزه ادبیات فارسی و عربی متمرکز بود. در تاریخ نیز استادانه وارد میشد، و چنان که در جای دیگر نوشتهام، متأثر از آثار مصریها و در رأس آنها طه حسین بود. او این تاثیر را از زمانی که در نجف بود، در خود نگاه داشته بود و بعدها نیز روحیه انتقادیاش در تاریخ، متأثر از همان روش بود. به نظرم مقایسه کارهای ادبی و تاریخی او میتواند ما را به این سمت بکشاند که او در هر دو زمینه استاد بود، به خصوص که این دو گرایش، به ویژه ادب عربی و تاریخ اسلام، پیوند بسیار تنگاتنگی داشت.
ایبنا