به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نویسندگان تازهکار در نخستین تلاشهای خود برای نویسنده شدن با اشتباهات مختلفی روبهرو میشوند. در این مطلب میکوشیم آنان را با این اشتباهات آشنا کنیم:
استفاده از راوی خستهکننده:
خواننده باید صدای راوی داستان شما را دوست داشته باشد. شخصیت راوی داستان مهم نیست، اما شکل روایت باید جذاب باشد. خورخه لوئیس بورخس در مجموعه داستان کوتاهاش تحت عنوان «پر پیچ و خم» رئیس کمپ نازیها را به عنوان راوی داستان انتخاب میکند که اصلاً اشکالی ندارد. اما چهار صفحه بعد راوی داستان تغییر میکند، زیرا خواننده بیشتر از این نمیتواند انسانی خودخواه و ظالم را به عنوان راوی بپذیرد. راوی جذاب یکی از دلایل علاقه خوانندگان به یک کتاب است.
توجه بیش از حد به ساختار داستان:
به ساختار داستان فکر نکنید. آدمهایی مثل روبرت مککی، میلیونر معروف، داستان زندگی خود را مینویسند و با اینکه داستانشان ساختاری مناسب ندارند اما کتابشان باز پرفروش میشود. اما این موارد استثنا هستند. تطبیق قصه و ساختار برای نویسندگان تازهکار دشوار است. مشکل این روش در این است که همیشه باید حواستان باشد که قصه با ساختار داستان سازگار است یا نه. بهتر قصهتان را با خیال راحت بنویسید و سپس ساختاری مناسب برای آن بیابید.
نوشتن جزئیات زیاد از دنیا و غفلت ار روابط انسانی:
ناباکوف معتقد است که هر رمان، به منزله یک دنیای جدید است. نویسندگان تازهکار با خواندن این جمله تلاش میکنند دنیا را با جزئیات پیچیده توصیف کنند، اما باید به یاد داشته باشید که توصیف دنیا اهمیتی ندارد و بهتر است روابطتان را به روی کاغذ بیاورید. روابط انسانی بسیار پیچیده و متفاوت است و دنیایی جدید را به خواننده ارائه میکند. به گروههای سنی مختلف فکر کنید و در کتاب خود فقط از یک گروه سنی سخن نگویید، زیرا در این صورت همه گروههای سنی نمیتوانند کتاب شما را بخوانند و دنیای کتاب وسیع نخواهد بود.
از بین بردن تخیل خواننده:
تصور کنید قصد نوشتن داستانی درباره افسر پلیسی دارید که علاقه زیادی به بازی گلف دارد. شما اطلاعات زیادی درباره بازی گلف دارید، اما چیزی از مناسبات پلیس نمیدانید. آن موقع اطلاعات لازم را کسب میکنید و همه چیز را درباره سیستم نظامی توضیح میدهید و هیچ حرفی از گلف به میان نمیآورید تا خیالتان جمع باشد که تکالیف و تحقیقاتتان را به خوبی انجام دادهاید. شک نداشته باشید که کتاب شما سبب میشود پلیسها از شغل خود متنفر شوند. درباره چیزهایی بنویسید که میدانید. به یاد داشته باشید که نویسنده میتواند درباره هر چیزی بنویسید که دوست دارد و محدودیتی برایش وجود ندارد. میتوانید از بازی گلف و جذاب بودنش بنویسید و به روش مؤثرتری پلیسها را از شغلشان متنفر کنید!