به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ عبدالله کوثری به مناسبت سالروز درگذشت محمد قاضی، از مترجمان پیشکسوت کشورمان، گفت: قاضی بیهیچ تردیدی از مترجمان تاثیرگذار در آموزش زبان فارسی به نسل ما بود. یکی از ویژگیهای قاضی این بود که دامنه کارش بسیار وسیع بود. البته این خصلت ممکن است از یک نظر حسن محسوب شود، اما بهنظر من مشکلی هم بود، زیرا او از بیش از 10 فرهنگ مختلف، کتاب ترجمه کرده بود.
این شاعر و مترجم افزود: با اینکه زبان تخصصی قاضی فرانسه بود ولی از هرجای عالم کتابی ترجمه کرده بود و به نظر من این تنوع خیلی خوب نبود و سبب میشد قاضی در یک زمینه خاص تخصص ویژهای پیدا نکند. اگر قاضی فقط به ادبیات فرانسه میپرداخت الان بیش از 80 اثر از زبان فرانسه داشتیم.
کوثری در ادامه به ویژگیهای آثار قاضی اشاره کرد و گفت: البته محمد قاضی کتابهای بسیار خوبی هم ترجمه کرده است که هم بهخاطر کیفیت کتابها و هم بهخاطر لایههای گوناگونی که از زبان فارسی میدانست و آنها را در ترجمههایش بهکار میگرفت، جایگاه او بهعنوان مترجمی کاردان تثبیت میشود. او در حدی بود که میتوانست برای «دنکیشوت» یک زبان جدید خلق کند. این مساله بسیار مهم است و سبب شده دیگر کسی به فکر ترجمه دن کیشوت نیفتد چون ترجمه بسیار خوب محمد قاضی در این حوزه وجود دارد و نیازی به ترجمه دیگری نیست.
مترجم «کلنل پسیان» درباره سایر ترجمههای محمد قاضی نیز توضیح داد: با نگاهی به کتابهای «مسیح باز مصلوب»، «آزادی یا مرگ»، «زوربای یونانی» که هر سه از آثار نیکوس کازانتزاکیس است، میبینیم که چگونه قاضی با استفاده از لحنهای متفاوت زبان توانسته برای هرکدام از این رمانهای مهم، جهانی خلق کند که منِ خواننده، نهتنها میپذیرم بلکه بارها آنها را میخوانم و لذت میبرم.
به گفته کوثری، ویژگیای که در ترجمههای قاضی وجود داشت و امروز در ترجمه مترجمان جدید نمیبینیم استفاده درست از امکانات زبان فارسی است. او زبان فارسی را در عمق میشناخت نه فقط یک لایه رویی امروزی. البته این به آن معنا نیست که زبان امروز مشکلی داشته باشد، زبان امروز درخور کار امروزی است. اما قاضی کسی است که نمیخواهد فقط ادبیات امروز را ترجمه کند و به لایههای دم دستی زبان اکتفا کند. درآوردن زبان، در اثری مانند دنکیشوت یا دکامرون مترجمی را میخواهد که به زبان چند دهه ما تسلط داشته باشد. مثلا در دن کیشوت زبان قاضی آمیختهای است از زبان داستانهای عصر صفوی و قاجار مثل «قصه حسین کرد شبستری» و امثال آن.
محمد قاضی
کوثری در ادامه بیان کرد: براساس آنچه گفتم قاضی یکی از بهترین مترجمان دوران معاصر ماست. البته انتخابهای او همه درجه یک نیست زیرا او سلیقهای خاص در انتخاب کتاب داشت و به جنبههای اجتماعی اثر از دیدگاه خودش بسیار تاکید میکرد. این البته به خودی خود ایرادی ندارد اما گاه میشد که او رمانهایی نه چندان باارزش را هم با توجه به همان تاثیر اجتماعی انتخاب کند.
داور چند دوره جایزه کتاب سال افزود: قاضی شاهکارهای خود را در دهههای سی و چهل منتشر کرد، یعنی حدود 60 سال پیش. اما تجدید چاپهای متعدد آثارش از دنکیشوت گرفته تا بقیه شهادت میدهد که آثار او، چیزی نیست که با گذشت زمان کهنه شود و کنار رود. چون مترجم جدا از اینکه اثری را از سایر فرهنگها و زبانها معرفی میکند باید با ترجمهاش بر غنای زبان فارسی اضافه کند. چون ما در متون دیگر به امکاناتی برمیخوریم مانند امکان روایت، مفاهیم، اصطلاحات و ... که مترجم آنها را کشف میکند و آنها را وارد زبان فارسی میکند. زبان ترجمه قاضی از زبانهایی است که بیگمان برغنای زبان ما افزوده و میتواند برای هرکس آموزنده باشد.
به گفته کوثری، محمد قاضی کاری کرده که اثری مانند «دنکیشوت» هم مانند هرکتاب با ارزشی که به فارسی تالیف شده و نمونه خوبی از زبان ماست، یک اثر شاخص فارسی محسوب میشود و اگر کسی بخواهد کتاب خوبی به زبان فارسی را مطالعه کند میتوانیم «دنکیشوت» را نیز بهعنوان یک اثر فارسی به او پیشنهاد دهیم.