به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ آیین پایانی اولین دوره جشنواره عروسکهای داستانی عصر روز گذشته، پنجشنبه ۲۸ دیماه ۹۶، در موزه عروسک و فرهنگ ایران برگزار شد.
بهروز غریبپور، عروسکساز و کارگردان تئاتر در این مراسم گفت: «برای اولینبار است که موزه را میبینم و خوشحالم از تلاشی که دوستان کردهاند در جهت حفظ سنتهای ما و آیینهای ما و به نشر افق هم تبریک میگویم که از حوزهی نشر پا فراتر گذاشته و در اتفاقی شریک شده که به نظر نمیرسد در حوزهی کاری ناشرین باشد که حقیقتاً این چنین نیست. گام بسیار خوبی است که به انجمنها و صنوف کمک بزرگی خواهد کرد. آنچه من در موزه دیدم و آنچه در این جشن اتفاق میافتد، برای من بیگانه نیست. من از کودکی عاشق عروسکهایی بودم که مادرم با پنبه و پارچه و لباس دورریختنی درست میکرد. از موهای خودش و دیگران وام میگرفت و عروسکهاش دورتادور رختخواب ما چیده شده بود از همان موقع من عاشق عروسکها شدم.»
وی در بخش دیگری از صحبت هایش با اشاره به عروسکهای باربی گفت: «تعصب را باید کنار گذاشت! اگر باربی زیباست... اگر باربی خلاقانه است... اگر باربی متنوع است، این تقصیر باربی نیست. تقصیر ماست. متحجرینی داریم که فکر میکنند دست زدن به باربی و فکر کردن به باربی و بازی کردن با باربی یعنی تمام اعتقادات ما را نابود میکند. اصلاً چنین چیزی نیست.»
این نویسنده پیشکسوت در پاسخ به پرسش یکی از کودکان حاضر در مراسم که سؤال کرد: یعنی بازی کردن با آنها اشتباه است؟ ادامه داد: «نه. به شرطی که ما هم عروسکهای خوب ایرانی داشته باشیم. عروسکهای خوب ایرانی لازمهاش این است که هنرمندان مجسمهساز و قصهگوهای ما به آن بپردازند و طراحهایی به میدان بیایند که بتوانند کار کنند. سالها پیش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان سعی کرد با دارا و سارا حرکتی بکند. اما نوع سفارش و ورود به بازار و نوع اندیشهای که پشت قضیه بود، کاملاً غلط بود.
وی افزود: چیزی را جایگزین کردن در فرهنگ دشوار است و اصلاً دلیل نمیشود فکر کنیم باید چیزی را معدوم کنیم تا چیزی جایگزین آن شود. بنابراین، این اقدام بسیار زیبا و ارزشمند است مشروط به اینکه اتفاقی که بین خانوادهی عروسکساران و ناشران پیش آمده، تبدیل شود به اتفاقهایی که در کتابها هست و مدلهایی که ساخته و الگوهایی که ارائه میشود. درواقع، ما رشد کنیم. امیدوارم به کلکسیونرهایی که عروسک جمع میکنند یا به کتابهایی که دراینباره هست، نگاه کنید. از قرن ۱۶ و ۱۷ میلادی به بعد، خانوادههایی در اروپا تمام تلاش خود را وقف کردند تا ثروتشان را در راه عروسکسازی بگذارند. حالا چه عروسکهای نمایشی و چه عروسکهای اسباببازی. برای همین هرچقدر در ایران بکوشیم، کم است.»
غریبپور با انتقاد از شیوه عملکرد روشنفکران گفت: «روشنفکران ما نسبت به عروسک بیتفاوتاند و مطلقاً درکی از این جهان ندارند. درحالیکه در قبایل استرالیایی و در هندوستان و در ایران باستان تمام آداب و سنتها و... از طریق عروسک منتقل میشد و کشاندن جامعهی روشنفکری به این سمت، من فکر میکنم بسیار دشوار است. چون در هیبت یک روشنفکر آنها فکر میکنند باید یک آدم عقلشیرین در سن هفتاد سالگی به عروسک علاقهمند باشد. در غیراین صورت،حتماً باید مطنن صحبت کند. حتماً باید با واژگان بسیار دشوارمفاهیم را بیان کند. ما این مشکل را داریم. در دانشگاه هم وقتی میگویند نمایش عروسکی، میگویند عروسکبازی، میگویند عروسکسازی... همه تصوراتمان تغییر پیدا میکند.
موقعی که دانشجو میگیرند برای رشته نمایش عروسکی، در کنکور هر کسی نمرهاش پایینتر باشد میشود دانشجوی عروسکی. اگر به یک مجسمهساز بگوییم شما بیا چندتا عروسک بساز و وارد بازار کن، میگوید حالا میخواهی من عروسکساز شوم؟ درحالیکه صنعت بسیار بزرگی است. نگاه کنید به عروسکهایی که زیر آنها نوشته شده ساخت تایوان هستند. یعنی جهان را گرفتهاند. این تحقیر دربارهی انیمیشن هم هست. البته، دارد تغییر میکند. میخواهم بگویم قصه را دستکم نگیرید. قصه درکگاه تاریخی انسانهاست برای رسیدن به آینده و اگر ملتی بی قصه باشد، مثل ملتی است که زبان ندارد. مثل ملتی است که گذشته ندارد.»
پای قهرمانهای داستانی ایرانی را به خانهمان باز کنیم
آتوسا صالحی، نویسنده و مترجم و نماینده نشر افق در این مراسم به ایده اولیه مسابقه اشاره کرد و گفت: «خیلی خوشحالم که میتوانیم تولد عروسکهای داستانی را جشن بگیریم. ایدهی این جشن از خانم میرغیاثی، مسئول روابطعمومی نشر افق، بود که پیشنهاد دادند مسابقهای برگزار کنیم و شخصیتهای داستانی را عینی کنیم. حقیقت این است که کودکی همه ما با عروسک گره خورده است و حالا، میخواستیم عروسکهایی داشته باشیم که اسم دارند، تاریخ تولد دارند، شناسنامه دارند و پیشنیهای برای خودشان دارند و میتوانند رابط ما با دنیای کتابها و قصهها باشند.
وی افزود: در ادبیات غرب برای همه شخصیتهای محبوب کتابها عروسکهایی ساخته میشود که این عروسکها میتوانند نقش کتابها را در زندگی بهبود ببخشند و به تخیلات کودکانهای که برای همه بچهها و کودکی همه آدمبزرگها وجود دارد، عینیت بدهند. ما فکر کردیم جای همچین چیزی در ادبیات و نشر ما خالی است. عروسکهای ما از فضای داستانی ما دور هستند. حیف است که با توجه به پیشینه و تاریخ ما، با آنهمه قصهها و متلها و اسطورهها، امروز شخصیتهای غربی میآیند و نقش قهرمان را برای بچههای ما بازی میکنند. کاش بشود ناشرها،آموزشوپرورش و نهادهای غیردولتی همگی دستبهدست به هم بدهند تا پای اسطورهها و شخصیتهای محبوب و همینطور شخصیتهای داستانی امروزی را به خانهها باز کنیم. عروسکهایی به شکلهای مختلف که در ویترینهای خانه،طاقچهها و کتابخانهمان... کنار کتابها بنشینند و داستان و افسانهها را روایت کنند.»
وی ادامه داد: «وقتی فراخوان مسابقه منتشر شد، تصور ما این بود که حالا میتوانیم چند استعداد را شناسایی میکنیم تا بعدها بتوانیم با آنها همکاری کنیم و عروسکها را به مرحله تولید برسانیم. منتهی استقبال زیاد عروسکسازها باعث شد که فکر کنیم و بخواهیم این ایده را گسترش بدهیم. درنهایت، با همکاری موزهی عروسک و فرهنگ ایران برای اولینبار آییننامهای برای ارزیابی عروسکهای داستان تدوین شد و معیارهایی مشخص شد که میتواند جریانساز باشد.»
جودی دمدمی و غول و دوچرخه خوشاقبالترین کتابها بودند
آزاده بیات به نمایندگی از طرف موزه عروسک و فرهنگ ایران در بخش دیگری از مراسم صحبت کرد و بیانیهی گروه داوری جشنواره (آزاده بیات، مسعود ناصری دریایی و علی گلشن) را خواند. در این بیانیه بر لزوم بسترهای آموزشی و ترویجی پیش از مسابقه تأکید شده بود. بیات گفت: «اگر جریان مسابقه آموزشپذیر نباشد، جز یک اتفاق هیجانی چیزی رقم نخواهد زد و پایداری و اقبال آن کاهش مییابد. با توجه به خلاهای آموزشی و فرهنگی رقم زدن چنین اتفاقی صبوری میخواهد تا به بار بنشیند و بتواند پیامآور خوبیها باشد.»
وی ادامه داد: «گروه داوری آثار رسیده به مسابقه را در یک سطح کیفی دیدند و حداقل نکات ساخت عروسک در بعضی آثار رعایت نشده بود. در بین آثار ترجمه، مجموعه کتابهای جودی دمدمی و در بین آثار تألیف، کتاب غول و دوچرخه بیشترین تعداد عروسک را داشتند و آثار دیگر اقبال کمتری توسط شرکتکنندگان داشتند. به دلیل همسطحی آثار، انتخاب بسیار دشوار بود و معیارهای داوری بهصورت کلی تدوین شد و مقیاس رتبهای برداشته شد و صرفاً آثاری که قابل تقدیر و نسبت به آثار دیگر متمایزتر بودند، برای دورهی اول انتخاب شوند.»
در پایان این مراسم، از سه عروسکساز برگزیده با لوح تقدیر، هدیهی نقدی و کارت طلایی عضویت در باشگاه کتاب افق تقدیر شد. لادن راهانجام با عروسکهای آقا و خانم بدجنس برگرفته از کتاب بدجنسها اثر رولد دال با تصویرگری کوئنتین بلیک ترجمهی محبوبه نجفخانی؛ عاطفه سلمانی با عروسک غول برگرفته از کتاب غول و دوچرخه اثر احمد اکبرپور با تصویرگری راشین خیریه؛ بنفشه کسرائیانفرد با عروسک وگی ورجه برگرفته از مجموعه وگی ورجه نوشتهی جاناتان لاندن با تصویرگری فرانک رمکیهویچ و شعرهای ناصر کشاورز عروسکسازهای برتر معرفی شدند.
محبوبه نجفخانی، مهدی حجوانی، مهدی رجبی، فرمهر منجزی، علی هاشمی شهرکی، لاله جعفری، شکوه حاجینصرالله، ثمین نبیپور و... از جمله نویسندگان و مترجمان و تصویرگران حاضر در این مراسم بودند.