فرهنگ امروز/ ندا آلطیب:
سی و ششمین جشنواره تئاتر فجر هم به صحنه پایانی رسید. جشنوارهای که پرونده آن با همه نقاط مثبت و ضعفش بسته شد اما این جشنواره با وجود جدول عریض و طویلی که داشت، یادآور جای خالی شماری از هنرمندان بنام تئاتر ما بود.
تا همین ١٠ سال پیش جشنواره تئاتر فجر اتفاقی بسیار مهم در تئاتر به شمار میآمد؛ رویدادی که ابعاد گوناگونی داشت و یکی از جذابیتهای آن حضور هنرمندان سرشناس تئاتر بود که در بخشهای گوناگون آن به صحنه میرفتند و اینگونه بود که در آن سالها از مدتها قبل، گمانهزنی برای حضور هنرمندان گوناگون در جشنواره آغاز میشد و این بخش یکی از هیجانانگیزترین بخشهای هر دوره از جشنواره فجر بود و این هیجان تا زمانی که جدول نهایی آثار شرکتکننده در جشنواره تنظیم میشد، ادامه داشت.
در آن دوره سیستم تولید تئاتر در ایران متفاوت بود و هر هنرمندی که خواستار اجرای عمومی در طول سال بود باید از کانال جشنواره تئاتر فجر میگذشت اما این روند دیگر تغییر کرده است و طبیعتا هنرمندان برای گرفتن اجرای عمومی ملزم به حضور در این رویداد نیستند. این موضوع همان اندازه که برای تئاتر ما اتفاقی خوشایند است و آن را از آفت شتابزدگی میرهاند، اما از نگاهی دیگر موجب شده تا تنور جشنواره تئاتر فجر گرمای کمتری داشته باشد. با این حال در برخی از دورهها، برگزارکنندگان جشنواره تلاش کردهاند با دعوت از هنرمندان مطرح تئاتر، شور و گرمای بیشتری به جشنواره ببخشند. به ویژه اینکه این جشنواره قرار است ویترینی از فعالیتهای تئاتری ما به نمایش بگذارد و بهترین فرصت است تا با حضور مهمانان خارجی بتوانیم جلوههایی بیشتر و بهتر از تئاترمان را به نمایش بگذاریم.
از سوی دیگر اگر قبول داشته باشیم که جشنواره تئاتر فجر فرصتی است برای تبادل تجربیات و برقراری ارتباط میان گروههای داخلی و خارجی، حضور چهرههای مطرح تئاتر در این جشنواره، راه را برای تحقق این امر نیز هموار میسازد. با همین ایدهها بود که در برخی از دورههای گذشته، برگزارکنندگان جشنواره تئاتر فجر به سراغ چهرههای مطرح تئاتر میرفتند و آنان را برای حضور در این جشن دعوت میکردند. البته اینگونه دعوتها به تصمیمات برگزارکنندگان در جشنواره مرتبط میشود و معمولا در هر دوره تعدادی از هنرمندان مطرح تئاتر در این رویداد تئاتری غایب هستند. در این دوره از جشنواره تئاتر فجر نیز به سیاق سالهای گذشته جای خالی تعدادی از چهرههای سرشناس تئاتری به چشم میآید. صحبت از غایبان که به میان بیاید، اولین نامی که به ذهن میرسد، علی رفیعی است که نه تنها از نظر سابقه تئاتری بلکه به لحاظ جایگاه هنری نیز سرشناسترین هنرمند تئاتر ما است که در داخل کشور فعالیت میکند. همه جامعه تئاتری به حساسیتها و وسواسهای همیشگی رفیعی برای اجرای هر یک از آثارش آگاه هستند و میدانند رفیعی هنرمندی نیست که در مدتی کوتاه و بدون تمرین کافی نمایشی شتابزده را روی صحنه ببرد اما منطقی به نظر میرسد که کمی بیشتر با حضور این هنرمند که وارد دهه هشتم زندگی خود میشود، همراهی کنیم و حال که از حضور بهرام بیضایی بینصیب ماندهایم، دستکم قدر دیگر داشتههای خود را بدانیم. به ویژه وقتی صحبت از هنرمندی است که حتی گذر سالیان هم چیزی از پویایی او نکاسته است و ذهن او همچنان خلاق و زایاست. از نسل هنرمندانی مانند علی رفیعی که بگذریم، با نسلی رو به رو هستیم که اتفاقا به واسطه حضور در جشنواره تئاتر فجر معرفی شدهاند؛ نسلی که شاید بتوان از آن به عنوان نسل میانه یاد کرد؛ نسلی که هنرمندانی مانند علیرضا نادری، محمد چرمشیر، محمد رحمانیان، مهتاب نصیریپور، محمد یعقوبی، سیامک صفری، حمید امجد، پانتهآ بهرام، امیر جعفری، ریما رامینفر، سیما تیرانداز، نادر برهانیمرند، علیرضا کوشکجلالی، کوروش نریمانی، کیومرث مرادی، نغمه ثمینی، حسین کیانی، مهدی سلطانی، احمد مهرانفر، شهره سلطانی، سیدمهرداد ضیایی، حمیدرضا آذرنگ، فرزین صابونی، کتایون فیضمرندی، محمد عاقبتی، رحیم نوروزی، چیستا یثربی، افروز فروزند، مهرداد ضیایی، پیام دهکردی، احمد ساعتچیان و... را به تئاتر ما معرفی کرد. با چند فاصله به هنرمندان نسل بعدی میرسیم چهرههایی مانند امیررضا کوهستانی، همایون غنیزاده، حمیدرضا نعیمی، رضا گوران، عاطفه تهرانی، ابراهیم پشتکوهی، میلاد اکبرنژاد، خسرو امیری و... که حال دیگر با حضور و فعالیت هنرمندان نسل بعدی، این چهرهها نیز دیگر به عنوان نسل جوان تئاتری به شمار نمیآیند. این نسل نیز به واسطه جشنواره تئاتر فجر و با جوایزی که از این جشنواره دریافت کردند، به جامعه تئاتری شناسانده شدند اما حال آنان نیز مانند نسل پیشین، دیگر تمایل چندانی برای حضور در این جشن ندارند و ترجیح میدهند گوشهنشین باشند. البته طبیعی است که در هر دوره، تعدادی از هنرمندان تئاتر به هر دلیلی، فرصت یا رغبتی برای شرکت در جشنواره نداشته باشند ولی نکتهای که در این میان جلب نظر میکند، این است که غیبت این چهرهها تنها به معنای کار نکردن در جشنواره نیست بلکه آنان حتی به عنوان تماشاگر آثار جشنواره از حضور در سالنهای میزبان جشنواره نیز صرفنظر کردهاند. در سالهای اخیر هرچند به طور معمول سالنهای میزبان جشنواره فجر کم تماشاگر نبوده است اما در میان این تماشاگران، کمتر با هنرمندان تئاتر رو به رو شدهایم. به جز چهرههای ثابتی که معمولا برای دیدن همه نمایشهای روی صحنه حاضر میشوند، تعداد قابل توجهی از هنرمندان تئاتر علاقهای به دیدن نمایشهای روی صحنه و حتی آثار خارجی هم ندارند و این در حالی است که در گذشته همیشه از تئاتریها به عنوان هنرمندانی محفلی نام برده میشد که خودشان به دیدن آثار یکدیگر میروند اما جالب اینجاست که حالا دیگر این محفل هم به شکل قبلی خود وجود ندارد. بخشی از این کمرغبتی به این دلیل است که تعداد زیادی از نمایشهای جشنواره، قبلا در قالب اجرای عمومی روی صحنه رفتهاند ولی باز هم نمایشهای دیگری هستند مانند آثار خارجی یا آثار شهرهای دیگر و... که برای اولینبار در جشنواره فجر روی صحنه میروند و انتظار میرود که قدری کنجکاوی برای تماشای آنها وجود داشته باشد. طبیعتا قرار نیست جشنواره تئاتر فجر میزبان همه هنرمندان تئاتر باشد اما این روزها جای خالی هنرمندانی مانند منیژه محامدی، رضا کیانیان، حسین پاکدل، هادی مرزبان، قطبالدین صادقی، فرهاد آییش، محمد چرمشیر، شهرام کرمی، ایرج راد، حمید مظفری، داوود فتحعلیبیگی، محمد مطیع، اکبر زنجانپور، بهروز بقایی، سهراب سلیمی، زهرا صبری، افشین هاشمی، یعقوب صدیق جمالی و... دستکم در میان تماشاگران جشنواره تئاتر فجر دیده میشود. البته نباید از نظر دور داشت که امسال با وجود این غایبان، هنرمندانی مانند صدرالدین زاهد (با اجرای افسانه ببر)، داریوش فرهنگ، محسن حسینی، امید روحانی (با بازی در «هنر» به کارگردانی وحید رهبانی)، محمد رضاییراد (با کارگردانی نمایش فعل)، حسن معجونی (با اجرای خرس و خواستگاری) و... بعد از مدتی دوری از جشنواره تئاتر فجر، در این رویداد حضور پیدا کردند. طبیعتا نامهای بسیار زیاد دیگری وجود دارد که در این گزارش از قلم افتاده است. به هر حال جشنواره امسال بار دیگر این نکته را یادآوری کرد که حتی با وجود یک جدول بلندبالا و طراحی برنامههای متنوع و متکثر، حتی با دعوت از گروههایی از کشورهای فرانسه، سوییس یا برزیل و... نمیتوان شوقی را که از تئاتر ما رخت بربسته، به آن تزریق کرد. جشنواره تئاتر فجر اگر آینه تمام نمایی از تئاتر ما نباشد اما دستکم بخشی از حال و هوای آن را منعکس میکند و جشنواره سیوششم نشان داد حتی با وجود سالنهای متعددی که این روزها در گوشه و کنار شهر فعال شده، حال تئاتر ما خوش نیست و جریان پویای تئاتری دیگر وجود ندارد.
روزنامه اعتماد