به گزارش فرهنگ امروز به نقل از شهروند؛ شاید جالب باشد بدانیم پیشینه سیستم نوین پست در ایران با وجودی که ریشههای تاریخی آن به روزگار هخامنشی و نظام پیشرفته چاپاری بازمیگردد، حدود ١٥٠سال عمر دارد. نامهبری و پست تا پیش از روزگار ناصرالدین شاه قاجار، به شیوهای سنتی و نامنظم فعالیت میکرده است. بنابر یک روایت، حاج ابوالحسن خان شیرازی پس از بازگشت از اروپا، چون ترتیب پست را دیده بود برای فتحعلی شاه، دومین حکمران قاجار و جد ناصرالدین شاه شرح داد و شاه پنداشت او را مسخره میکند، خواست حاجی را بکشد که سرگور اوزلی انگلیسی به یاری او رسید و گفتههایش را تأیید کرد.
ناصر نجمی نیز در کتاب «دارالخلافه طهران در یکصدسال پیش» در اینباره مینویسد: «در دارالخلافه تهران، در یک قرن پیش، بازار و کاروانسراها که در حجرههایشان تجار به تجارت و کسب مشغول بودند و علیالرسم با کشورهای خارج بجهت ورود و صدور کالاها در ارتباط بودند، به وسیلهای نیاز داشتند که این ارتباط را از طریق ارسال نامه و یا دریافت آن برقرار نماید. بهمین جهت پست و پستخانه در همین مکانها دایر شد و تدریجا دامنهاش وسعت یافت. باین کیفیت که هر کاروان بازرگانی، نامههایی از بازرگانان مقیم خارج یا ساکن شهرستانها بهمراه داشت و در بازگشت نامههائی را با خود میبرد تا بدست گیرندگانشان که در خارج از کشور و یا شهرستانها بودند برساند. گاهی نیز افراد عادی که علاقه و اشتیاق داشتند، نامههایشان را با کمک وسیلهای مناسب و مطمئن به مقصد برسانند، متوسل به کاروانهای تجاری میشدند و در یکی دو کاروانسرا ازجمله کاروانسرای ملاعلی محلی برای جمعآوری نامههای رسیده وجود داشت و گیرندگان میتوانستند با مراجعه به آنجا مکتوب خود را دریافت کرده و سپس بستهها و یا نامههای خود را جهت ارسال به نقاط دیگر تحویل دهند.»
وزارت پست آنگونه که اسناد بیان میکند، به دستور ناصرالدین شاه قاجار بنیان گذارده شده است. ایران در سال ۱۲۶۴ دارای ۷خط اصلی و پنج خط فرعی پستی بوده است. با تأسیس اتحادیه پستی جهانی، ایران بهعنوان یکی از نخستین کشورهای دنیا به عضویت این اتحادیه درآمد.
در دوره امیرکبیر دگرگونیهایی تازه در نظام نامهبری کشور رخ داد و پست نوین بنیانگذاری شد. در این دوره سرویسهای پستی منظم بین شهرها ایجاد و تعرفههای پستی تعیین شد و قوانین پستی نیز به تصویب رسید. در سال ۱۲۸۸ وزارت پست تشکیلاتی نو یافت و با اداره تلگراف ترکیب و وزارت پست و تلگراف نامیده شد.
عبدالله مستوفی در کتاب «شرح زندگانی من» برقراری چاپارخانه در همه نقطههای کشور را به امیرکبیر منتسب میکند: «از کارهای او، برقراری چاپارخانه در تمام نقاط کشور و پذیرفتن مکاتبات مردم و رساندن آن بمقصد است. قبل از این دوره، چاپارهای دولتی با همان اسبی که از مبدأ حرکت میکردند تا مقصد میرفتند و جز مکاتبات دولتی با خود نمیبردند. امیر نظام چاپارخانههایی که در آنها اسب حاضر بود دائر کرد و چاپارها مکاتبات عمومی را هم میگرفتند و بمقصد میرساندند و مسافرکشی هم میکردند.»