فرهنگ امروز/ حامد زارع:
سخن اخیر رضا داوری اردکانی که تکرار سخنانی است که حداقل در ده سال اخیر به نحو مکرر از سوی او بیان شده است، در چشم و گوش افرادی که کمتر مطالعه می کنند و آثار و آراء داوری را نمی بینند تازه آمده است! داوری اردکانی در مصاحبه ها، سخنرانی ها، گفتارها و از همه مهمتر در مقالات چند سال اخیر خود بارها درباره علم، برنامه ریزی برای توسعه علمی، موانع رشد علم، امکان و امتناع تولید علم و مخاطرات بحث درباره دین و علم سخن به میان آورده است، اما گویا تا کنون گوش شنوایی برای سخنان خود نیافته بود. از بداقبالی داوری اردکانی یکی هم این است که باید معلمی متوسط الاحوال سخنش را بشنود و در گوش خویش تازه یابد و در کانال تلگرامش فحاشی را به او را آغاز کند. صاحب کانال تلگرامی «زیر سقف آسمان» به عنوان نماینده خودخوانده دوره حضیض روشنفکری دینی در چندین یادداشت متوالی، دشنام محورترین و آلوده ترین متنی را که می توانست از سوی یک معلم دانشگاه به رشته تحریر دربیاید، نوشت و منتشر کرد و سبب ساز در بوق و کرنا شدن سخن نه چندان تازه داوری اردکانی و به میدان آمدن همه کسانی شد که تا کنون زحمت تورق کتب او را بر خود هموار نکرده بودند. مهمترین افرادی که در این میان عرض اندام کردند، تولیدگران علم دینی و روشنفکران دینی بودند. نکته جالب آنکه مدعیان علم دینی به رضا داوری اردکانی از همان زاویه ای حمله می کنند که سالها پیش روشنفکران دینی از آن ناحیه بر فیلسوف ما می تاختند. چندی پیش رئیس سالخورده فرهنگستان علوم ایران که سال آینده بیستمین سال حضورش در مقام زعامت فرهنگستان است، در نامه ای ششصد کلمه ای، با صراحتی کم نظیر، فشرده کارنامه بیست ساله دفاعش از استقلال علوم انسانی و حراست مرزهای آن از هجوم های گاه و بیگاه اهل ایدئولوژی را به نمایش گذاشت. ماجرا از جایی شروع شد که داوری اردکانی در رد دعوت یکی از ده ها نهادهای ایدئولوژیکی که با صرف بودجه های میلیاردی، وعده اسلامی کردن علوم انسانی را به نظام داده اند، صریحا از به نتیجه رسیدن این بحث در سی سال اخیر و البته به نتیجه نرسیدنش در آینده سخن به میان آورد و مشفقانه نوشت: «وقتی مطلب سیاسی با مسأله علمی خلط میشود، هر چه بکوشند به نتیجه نمیرسند. علم ماهیتی متفاوت با دین دارد و به این جهت آن را به صفت دینی نمیتوان متصف کرد» اما این سخن با تعرض و سپس اسائه ادب برخی چهره های رسانه ای مواجه شد. نخستین سنگ را استادیار جامعه شناسی دانشگاه آزاد اسلامی پرتاب کرد که نه از موضع امروزین مدافعان علوم انسانی اسلامی بلکه از موضع انقضاء یافته روشنفکری دینی و با استخدام کلماتی سخیف داوری را مورد حمله قرار داد. پس از این حمله مرتجعانه، بیژن عبدالکریمی که سابقه تالیف مشترک با این استادیار را داشت، مغالطات و غلط های او را متذکر شد و از او خواست شان دانش را با احترام به فیلسوف معاصر نگهدارد. اما هوادار جدید الولاده علی شریعتی نه تنها بار دیگر بر موضع غلط خود پای فشرد، بلکه هتاکی را نیز چاشنی کار خویش کرد و با تاسی به معلم خود، فلاسفه را پفیوزان تاریخ خواند. در این میان رئیس موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران نیز به نقد داوری پرداخت. جالب اینکه لحن حجه الاسلام خسروپناه به عنوان یک پژوهشگر اصولگرا بسیار پذیرفته تر و مودبانه تر از لحن استادیار دانشگاه آزاد است که با ادعای آزادیخواهی در برنامه تلویزیونی برای خود هوادار می خرد. خسروپناه در یادداشت اعتراضی خود نوشت: «اگر علم مهندسی پذیر نیست پس نقشه جامع علمی کشور که توسط اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی تدوین شد و سیاست گذاری علم و فن آوری در کشورهای توسعه یافته، بی معنا است.» پاسخ این پرسش در نگاه داوری اردکانی روشن است. نگاهی که به صورت مطلق مورد تایید داود فیرحی و به صورت نسبی مورد تصدیق مهدی نصیری نیز قرار دارد و آن دو با نگارش یادداشت هایی به بحث درباره بی نتیجه بودن تلاش برای تولید علم دینی دامن زدند. بحثی که علیرغم پارازیت های هواداران روشنفکری دینی راه خود را باز خواهد کرد. این افتتاح بحث کاری فیلسوفانه است که از عهده متفکری همچون داوری اردکانی برمی آید. البته که آن چه در تاریخ اندیشه باقی می ماند همین افتتاح بحث ها و گشودن راه ها است. کج راهه هایی که راهپیمایانی نظیر مدعیان علم دینی و روشنفکری دینی دارند، در خاطره تاریخی و حافظه فرهنگی باقی نخواهند ماند.
منبع: سازندگی