شناسهٔ خبر: 54040 - سرویس دیگر رسانه ها

آسیب‌شناسی آموزش‌عالی و تلاش برای ارائه روش‌های مشکل‌گشایی

انبوهی از سمینارها، کارگروه‌ها، همایش‌ها، در طول دو دهه گذشته تشکیل شده و نیز مقادیر قابل‌توجهی پژوهش صورت گرفته و کتب و مقالات زیادی نوشته شده که موضوع آنها آسیب‌شناسی آموزش‌عالی و دانشگاه‌ها و تلاش برای ارائه روش‌های مشکل‌گشایی آنها بوده است. نوشته‌هایی که در کتاب «دانشگاه نخبه، دانشگاه توده» آمده است، دعوای چندانی ندارد و در ذیل همان فعالیت‌ها قرار می‌گیرد.

مرتضی مردیها

مرتضی مردیها

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «دانشگاه نخبه، دانشگاه توده» نوشته مرتضی مردیها و محبوبه پاک‌نیا به تازگی منتشر شده است.

مردیها در مقدمه کتاب بیان می‌کند که نخستین قدم در هر نگاهِ انتقادی و بررسی مسائل و مشکلات این است که ببینیم مشکلاتی که مورد نظر است خاص جامعه و کشور ما است یا در نقاط دیگری از جهان هم وجود دارد؛ و سپس تأمل در این‌که اگر در کشورهای دیگری هم وجود دارد، این کشورها از حیث میزان توسعه و تولید و درآمد و سطح فرهنگ همانند ما هستند یا در کشورهای پیشرفته هم مشکلاتی شبیه اینها وجود دارد. حکم هر کدام از اینها با دیگری تفاوت دارد. 

به‌عنوان نمونه، این‌که آیا استاد باید آزاد باشد که طرح درسی کلاس خود را با مقادیری گشودگی انتخاب کند یا از مصوبات دانشگاه و وزارت علوم، تحقیقات و فنّاوری پیروی کند؛ شیوه تدریس تا چه اندازه باید بر سخنرانی استاد و دادن اطلاعات جدید به دانشجویان مبتنی باشد و تا چه حد بر مدیریتِ مطالعه و مکاشفه خود دانشجویان؛ استاد شایسته استادی است که به فنون و مهارت‌های تدریس بیشتر احاطه دارد یا کسی که پرونده تحقیقات و انتشارات پرمایه‌تری دارد؛ گزینش استادان جدید باید در اختیار گروه باشد یا دانشگاه، و در صورت نخست با معضل باندبازی و جلب اساتیدی که با جریان غالب فکری در یک گروه همراهند چه باید کرد.

برنامه درسی باید ناظر به تقویت تخصص باشد یا تربیت شهروند، و اگر هر دو با چه نسبتی؛ آیا دانشجویان باید در انتخاب دروس آزاد باشند، و در صورت پاسخ مثبت، معضل گرایش عمومی دانشجویان به برداشتن دروسی که آسان‌تر است چگونه حل‌شدنی است؛ تکلیف دانشجویانی که درس نمی‌خوانند، برای غیبت‌های خود مستند جعل می‌کنند، به تقلب دست می‌برند چیست؛ دانشگاه با رفتارهای غیراخلاقی دانشجویان (و اساتید هم) چگونه باید برخورد کند؟ خود به آنها رسیدگی کند یا به قوه قضا وانهد؛ دانشگاه تا چه حد می‌تواند نسبت به فعالیت سیاسی دانشجویان (و اساتید) در درون دانشگاه و با استفاده از امکانات دانشگاهی و احیاناً همراهی عناصر بیرون دانشگاه روادار باشد؛ با مسئله پیشامد روابط عاطفی و جنسی میان اساتید و دانشجویان چگونه باید برخورد کرد؟
 


عدم‌تناسب میان میزان دانش‌آموختگان دانشگاه در رشته‌های مختلف و نوع آموزش و مهارت‌یابی آنان با نیازهای بازار کار؛ عوارض ناشی از تحول دانشگاه نخبه‌گرا به دانشگاه توده‌گرا؛ اینها و موارد بیشتری از این قبیل، مشکلات و مسائلی است که عموماً در همه‌جای دنیا، از جمله در پیشرفته‌ترین کشورها و ممتازترین دانشگاه‌های جهان وجود دارد. کسی مدعی راه‌حل آسان و فراگیری برای هیچ‌کدام اینها نبوده است. بسته به شرایط و عقاید مدیریت یا شورای دانشگاه، قوانینی یا قواعدی در این موارد تدوین می‌شود و پس از مدتی ممکن است تعدیل‌ها یا تغییراتی در آن صورت گیرد.

به اعتقاد مردیها، دسته دوم موضوعات و مشکلاتی است که بیشتر در برخی کشورهای در حال توسعه به چشم می‌خورد. برای مثال، شدت‌گرفتن بیش از حد هر کدام از معضلاتی که در بند قبل عنوان شد، ممکن است خاص برخی کشورهای غیرصنعتی باشد. نیز اتکای مطلق کلاس بر سخنرانی استاد، در مقطع کارشناسی، و اتکای کامل بر سمینارهای دانشجویان، در مقاطع ارشد و دکترا؛ مدرک‌گرایی و عدم‌توجه به تمرین تجربی و کارگاهی و آزمایشگاهی برای کسب مهارت در رشته؛ ناتوانی در کار تیمی در مورد بحث و بررسی موضوعات درسی در کلاس یا انجام تحقیقات مربوطه در بیرون؛ رابطه ضعیف دانشگاه با دنیای صنعت و اقتصاد آزاد.

وی یادآور می‌شود، دسته سومی از موضوعات و مسائل دانشگاه و آموزش‌ عالی هست که ممکن است خاص یک کشور یا کشورهای محدودی باشد، از جهت ویژگی‌هایی که دارند. در مورد ایران موارد موردنظر می‌تواند از این قرار باشد. مواردی همچون ورود سخت دانشجویان به دانشگاه و خروج آسان از آن؛ ابلاغ قوانین و قواعد سختگیرانه برای رفتارهای عمومی اساتید و دانشجویان؛ سهل‌گیری در مورد معیار عالم‌بودن و شایستگی علمی و پژوهشی اساتید؛ وجود برخی ملاک‌های غیرعلمی برای گزینش اساتید و حتی گاهی دانشجویان مقاطع بالاتر از کارشناسی؛ تمرکز مدیریت و وابسته‌کردن انتخاب مدیران به شوراهای حکومتی با گرایش‌های خاص فکری؛ محدودیت‌های جدی دانشجویان در روابط؛ چندشغله‌بودن بسیاری از اساتید و عدم‌وجود نظامی تشویقی-تنبیهی جدی برای ارزشیابی مداوم کم و کیف فعالیت آنان؛ محدودیت خاص رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی از جهت تطبیق با برخی معیارهای خاص فکری؛ احساس ناکارآمدی رشته‌های علوم انسانی و اجتماعی از حیث پاسخ‌دادن به بحران‌های کشور و بحران‌های محیط دانشگاه؛ بیگانه‌بودن دروس عمومی با نیازهای دانشجویان به‌عنوان یک شهروند و نیز با اطلاعات تکمیلی علمی که در کنار رشته تخصصی خود نیاز دارند؛ اشتیاق کم‌نظیر برای ورود به دانشگاه و ضعف یک محاسبه هزینه-فایده مرسوم برای ادامه تحصیل به‌ویژه در مقاطع بالاتر از کارشناسی؛ وجود دو گروه آشتی‌ناپذیر سیاسی تحت عنوان جنبش دانشجویی؛ وجود برخی مشکلات خاص در خوابگاه‌های دانشجوی؛ وفور نسبی ناامیدی و بدبینی در میان دانشجویان از نظر آینده شغلی و آینده اجتماعی.

مردیها معتقد است، منهای اشکالات و انتقاداتی که ممکن است به مصادیق ذیل هر کدام از این دسته‌ها وارد باشد، فایده تقسیم‌بندی فوق این است که در مورد مشکلات دسته اول می‌توانیم آسودگی بیشتری داشته باشیم که نقص خاصی در نظام اجتماعی یا نظام دانشگاهی ما علت آن‌ها نیست؛ چرا که کمابیش در همه‌جا وجود دارد. در مورد مشکلات دسته دوم می‌توانیم این امید را داشته باشیم که کشور ما هم در فرایند پیشرفت خود از شدت این مسائل خواهد کاست. لذا بیشتر در مورد مشکلات دسته سوم است که مجریان و کارشناسان آموزش‌عالی ایران می‌توانند به صورتی خاص و با فوریت بیشتری نگران باشند و در فکر چاره‌اندیشی.

در طول دو دهه گذشته انبوهی از سمینارها، کارگروه‌ها، همایش‌ها، تشکیل شده و نیز مقادیر قابل‌توجهی پژوهش صورت گرفته و کتب و مقالات زیادی نوشته شده که موضوع آنها آسیب‌شناسی آموزش‌عالی و دانشگاه‌ها و تلاش برای ارائه روش‌های مشکل‌گشایی آنها بوده است. نوشته‌هایی که در این کتاب آمده است، دعوای چندانی ندارد و در ذیل همان فعالیت‌ها قرار می‌گیرد. با این تذکار که تلاش خواننده برای قراردادن آنها ذیل تقسیم سه‌گانه فوق می‌تواند برای ایجاد تعدیل‌ها در نگرانی نسبت به برخی مشکلات کارساز باشد. 

لازم به اشاره است که از عمر این نوشته‌ها حدود یک دهه می‌گذرد، هرچند اغلب مسائل موردبحث کماکان به قوت خود باقی‌اند؛ و جز یک مورد، انتظارات از دانشگاه انبوه، هیچ‌کدام پیش‌تر منتشر نشده‌اند.

کتاب «دانشگاه نخبه، دانشگاه توده» نوشته مرتضی مردیها و محبوبه پاک‌نیا با شمارگان هزار نسخه در 375 صفحه به بهای 19 هزار تومان از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به تازگی منتشر شده است.