فرهنگ امروز: فرهنگ امروز مانند سال گذشته برای تعطیلات نوروزی بستهای پیشنهادی از فیلم، سریال و مستند و البته کتاب را به خوانندگان و همراهان همیشگیاش پیشنهاد میکند. در این بستة متنوع سعی بر آن است تا ضمن در نظر گرفتن سلیقههای مختلف فیلمها و سریالهایی معرفی شود که اول از همه جدید و در سالهای اخیر ساخته شدهاند و برنده جوایز معتبر بوده و از دید منتقدان و مخاطبان قابل تأمل ارزیابی شدهاند. در مورد کتابها نیز تأکید بر کتابهای تازه چاپ، مهم و خوشخوان است.
فیلمها
از میان فیلمهایی که برای روزهای بهاری پیشرو در نظر گرفته شده یکی فیلم رودخانه باد (wind river ) به کارگردانی تیلور شریدان است. یکی از چندین نکاتِ مشترک فیلمنامههای شریدان این است که آنها قبل از اینکه داستان یک سری شخصیت باشند، داستان یک دنیا است و این اثر داستان قتلی است که در دنیایی برفی با سکوتی مرگبار و دور از دنیای پرهیاهوی شهری به روایت درمیآید که در آن حتی زاویه دوربین از نگاه حیوانات وحشی کار گذاشته میشود. این فیلم که محصول مشترک آمریکا، بریتانیا و کاناداست با مضمونی معمایی ساخته شده و در هفتادمین جشنواره فیلم کن در بخش نوعی نگاه انتخاب شده است. فیلم بعدی اثر دیگری از کارگردان مشهور دارن آرنوفسکی است، از وی پیش از این شاهکارهایی نظیر پی، فونتین، قوی سیاه و ... را شاهد بودیم، فیلم «مادر!» ، با بازی جنیفر لارنس و خاویر باردم، شاهکاری سینمایی و ادیسهای تازه است که تمام هستی را از ابتدا واکاوی میکند. این فیلم دارای مضمون روانشناختی و در ژانر وحشت است که تا کنون نامزد جوایز بسیاری از جمله جایزه شیر طلایی جشنواره فیلم ونیز شده است. با توجه به نودمین اسکاری که پشت سر گذاشتیم نمیتوان بهسادگی از کنار دو اثر سینمایی که توجه بسیاری را به خود جلب کرده و جوایز متعددی را دربخشهای مختلف اسکار از آن خود کرده است، رد شد. سه بیلبورد خارج از ابینگ، میزوریThree Billboards Outside Ebbing, Missouri یک فیلم در ژانر درام به نویسندگی، تهیه کنندگی و کارگردانی مارتین مکدونا است. فرانسیس مکدورمند، بازیگر توانمند، با بازی در این فیلم جایزة بهترین بازیگر نقش اول زن این جشنواره را به خود اختصاص داد. وی در این فیلم، در نقش مادری ظاهر شدهاست که بعد از مرگ دلخراش دخترش و بعد از نا امیدن شدن از پی گیریهای قانونی، سه بیلبورد بزرگ نصب میکند تا بتواند توجهات را به اتفاقی که برای دخترش افتاده جلب کند. تاریکترین ساعت Darkest Hour) ) فیلم تاریخی، و درام دیگری است که جو رایت آن را کارگردانی کرده است، اتفاقات این فیلم زندگی سیاسی چرچیل در مقطع حساس جنگ جهانی دوم در سال ۱۹۴۰ را دربرمیگیرد. فیلم در عین روایت گذشته وضعیت سیاسیِ کنونیِ بریتانیا (خارج شدن از اتحادیه اروپا) را نیز مورد هدف قرار داده است. گری اولدمن در این اثر با بازی در نقش وینستون چرچیل جایزه بهترین بازیگر مرد در نقش اصلی را در میان جوایز اسکار از آن خود نمود. فیلم پست (The Post ) به کارگردانی استیون اسپیلبرگ در سبک درام تاریخی فیلم دیگری است که در سال ۲۰۱۷ ساخته شد. داستان این فیلم در مورد پنهانکاریای است که چهار رئیسجمهور ایالات متحده امریکا را تحت تأثیر قرار داد. اولین کارمند زن واشینگتن پست، کاترین گراهام (مریل استریپ) و سردبیر بخش سوانح رانندگی، بنجامین.سی.بردلی(تام هنکس)میخواهند وارد نبردی بیسابقه بین خبرگزاریها و دولتیها بشوند تا بتوانند اسنادی را از پنتاگون افشا کنند. شاید بتوان این فیلم را از منظر کار رسانهای هم اثری حائز اهمیت تلقی کرد. آخرین فیلم اسپیلبرگ در خلال یک روایت سیاسی به خوبی مخاطب را با پیچیدگیها و استرسهای روزنامهنگاری آشنا میسازد.
سریالها
در میان سریالهایی که در سالهای اخیر توجه منتقدان و مخاطبان بسیاری را به خود جلب نموده و تماشای آن بهشدت به مخاطبان فرهنگ امروز پیشنهاد میشود سریال آینه سیاه (Black Mirror ) است. این سریال مجموعهای است از اپیزودهایی با داستانهای مستقل که مضمون آنها را میتوان ترکیبی از ژانر علمی-تخیلی سیاه، درام، هجو و کمدی تلخ دانست. آینه سیاه یکی از عجیبترین و خلاقانهترین سریالهایی است که تاکنون ساخته شدهاست. این سریال به جنبههای زندگی مدرن در سایة تکنولوژیهای جدید میپردازد. اتفاقات این اپیزودهای مستقل در آیندهای نزدیک بوقوع میپیوندد و اغلب دارای درونمایهای سیاه و انتقادی است. سریال در هر قسمت خود بخشی از زندگی امروزه انسانها را به باد انتقاد میگیرد. اعتیاد به تکنولوژی، نظام سرمایه داری، زندگی سیاست مداران و قانون قضایی و پورنوگرافی و میل مردم به خشونت مجازی تنها بخشی از چیزهایی هستند که در سریال به آنها پرداخته میشود. سریال بعدی که دیدن آن را در ایام نوروز به شما پیشنهاد میکنیم، سریال جوخة برادران است. استیون اسپیلبرگ و تام هنکس از تهیه کنندگان این سریال خوش ساخت هستند. داستان سریال نیز در خصوص گروهی از سربازان آمریکایی، از روزی که دورههای آموزشی خود را طی میکنند تا روز پیروزی در جنگ است. سریال جوخه برادران، مجموعه ای بینقص از عواملی است که بهطور درستی در کنار یکدیگر قرار داده شده است که از جمله آن میتوان به؛ “گروه بازیگری قوی” ، “روایت صحیح تاریخی” ، ، “جلوه های ویژه خیره کننده” ، “روایت داستانی صحیح و درگیر کننده” اشاره نمود.
مستندها
آلفرد هیچکاک میگوید: «در فیلمهای داستانی کارگردان خدا است و در فیلمهای مستند خداست که کارگردانی میکند». در آخر بخش تصویری این بستة پیشنهادی منتخبی از فیلمهای مستند را معرفی خواهیم کرد که تماشای هر کدام میتواند دنیای شما را برای مدت زمانی زیر و زبر کند. «لویاتان» عنوان مستندی خلاقانه به کارگردانی لوسین کستینگ تیلور و ورنا پاراول است که صنعت ماهیگیری امریکای شمالی را موضوع قرار داده است. مسئله ای که کارگردانان این فیلم در مصاحبه ای بر آن صحه می گذارند این است که سعی می کنند به حیطۀ حیوان شدگی نزدیک شوند. لویاتان مجاورت زیبایی و ویرانیِ زیبایی به کمک یک آشفتگیِ تصویری است. نیویرک تایمز درباره این مستند عنوان میکند: «این فیلم راوی تلفات بیرحمانهای است که شرکتها به کارگران و اقیانوس تحمیل میکند، و میتواند بهمثابه انتقامی تلقی شود که دریا بشریت را با آن تهدید میکند...» و لویاتان همان هیولای ترسناکی است که در اعماق دریا خفته است.مستند بعدی فیلمی با عنوان «خانم فنگ» است. این مستند به کارگردانی وانگ بینگ Wang Bing در یکی از روستاهای چین کلید میخورد. خانم فنگ کشاورزی است که از بیماری آلزایمر رنج میبرد، فیلم زندگی روزانة این زن و ده روز آخر عمر او را نشان میدهد. این فیلم راوی احساسات یک فرد مُحتضر و واقعیتِ دیدگاه اطرافیان او در مورد شخص درحال مرگ است. این فیلم همچنین در سال ۲۰۱۷برندة جایزة پلنگ طلایی از جشنواره فیلم لوکارنو شد. مستند « من کاکاسیاه تو نیستم» I Am Not Your Negro فیلمی به کارگردانی رائول پک است .این فیلم بر اساس نسخه خطی ناتمام کتاب (این خانه را به یاد داشته باشید) جیمز بالدوین ساخته شده است. راوی این فیلم مستند ساموئل ال. جکسون بوده و فیلم در مورد تاریخ نژادپرستیدر آمریکا است. داستان فیلم شکل گرفته از خاطرات جیمز بالدوین از رهبران حقوق شهروندی، مالکوم ایکس، مارتین لوتر کینگ و مدگار اورس است. همچنین این فیلم برنده جایزه بهترین فیلم مستند در سال ۲۰۱۶ از جشنواره فیلم تورنتو بوده است. در آخر تماشای دو مستند فرانسوی را به شما پیشنهاد میکنیم که به دو فاجعه تاریخی پرداخته است، اول مستند «شوآ» (Shoah ) فیلمی به کارگردانی کلود لنزمن است که در سال ۱۹۸۵ تولید شد. شوآ در فرانسوی و عبری به معنای هولوکاست است و این فیلم به این موضوع اختصاص دارد. «واوِ والا مقام» (The Venerable W )عنوان مستند دیگر است. این مستند که در سال ۲۰۱۷ ساخته شده و باربت شرودر کارگردان ایرانی-سوئیسی آن را کارگردانی کرده است، با به تصویر کشیدن اشین ویراتهو راهب بودایی و نظریهپرداز خشونتهای اخیر در برمه به تنشهای میان مسلمانان و بودائیان در میانمار و ابعاد آن میپردازد.
کتابها
در بخش خواندنی بستة پیشنهادی فرهنگ امروز کتابهایی معرفی خواهد شد که به روزهای بهاری شما طعمی ادبی و فلسفی میبخشد. کتاب «هزارتوی آزمونهای دشوار» مصاحبهای است که کلود هانری روکه با میرچا الیاده اسطورهشناس نامآشنای رومانیایی انجام داده است. در روایت شیرین و توصیفات داستانوار این کتاب با الیاده کودک، نوجوان و دانشجو و همچنین الیاده در مقام متخصص اسطوره و شرقشناس بیشتر آشنا میشویم. خواندن این کتاب به مخاطب برای درک بهتر مفاهیم و اصطلاحات الیاده نیز کمک شایانی خواهد کرد. کتاب «من بامدادم سرانجام» » از جمله کتب خواندنی است که مطالعة آن را به دوستداران شاملو توصیه میکنیم، ویژگی و اهمیت بارز این کتاب دید همهجانبهای است که در انتخاب و گزینش نویسندگان مقاله رعایت شده است که با دیدگاهی انتقادی یا ستایشگرانه به ابعاد زندگی و شعر شاملو میپرازند.
کتاب دیگر، «انسان دانشگاهی» اثری کلاسیک از پییر بوردیو، جامعهشناس و انسانشناس فرانسوی و از تأثیرگذارترین اندیشمندان قرن بیستم است. بوردیو در این کتاب، ساز و کارهای «دانشگاه» را به مثابه یک «میدان» بررسی میکند. او دانشگاه را مانند بسیاری از حوزههای اجتماعی_حرفهای در تمثیلی که از فیزیک میگیرد، میدانی در نظر میگرفت که در آن با نوعی تقسیم امتیازات مادی مواجهه هستیم.
کتاب دیگری که در حوزة فلسفه در سال ۹۶ به چاپ رسید و خواندن آن را به شما پیشنهاد میکنیم « ضیافت افلاطون به نزد لئو اشتراوس» است که در آن لئو اشتراوس در ساحت فلسفه سیاسیِ افلاطون به «بحران زمانة ما» یا «بحران غرب» میپردازد. از نظرگاه او آنچه «بازگشت» به افلاطون یا دقیقتر فلسفة سیاسی افلاطون را ضروری میکند ناتوانی فلسفة سیاسی مدرن در پاسخگویی به «بحران زمانة ما» است.
«سلطه و هنر مقاومت؛ روایتهای نهانی» کتاب دیگری است که راهبرد تحلیلی آن این است که شکلهای مختلف سلطه ساختار مشابهی دارند و همچون اعضای یک خانواده به یکدیگر شباهت دارند. علاوهبرآن این کتاب نشان میدهد چگونه فرایندهای سلطه، علاوه بر رفتار علنی برتریجویانه، گفتمان پس پردهای را ایجاد میکند که شامل چیزهایی است که نمیتوان در حضور صاحبان قدرت به زبان آورد.
عنوان کتاب بعدی «نظام جهانی مدرن» اثر ایمانوئل والرشتاین است که پس از انتشار نقدهای مطلوبی در نیویورک تایمز ساندی بوک ریویو (در صفحه نخست) و نیویورک یویو آو بوکس دریافت کرد و در سال ۱۹۷۵ جایزه انجمن جامعهشناسی آمریکا را برای بهترین اثر پژوهشی دریافت کرد و بهسرعت به زبانهای بسیاری ترجمه شد. «تکرار؛ جستاری در روانشناسی تجربی» عنوان کتابی از کیرکگور است که در آن با انجام آزمونهایی به تحقیق دراینباره میپردازد که آیا تکرار ممکن است یا خیر. این کتاب با ترجمه صالح نجفی در شماره ۲۱ ماهنامه فرهنگ امروز از نظر مترجمان جزء بهترین ترجمههای سال ۹۶ عنوان شد. کتاب بعدی کتاب «نیکسون، کیسینجر و شاه» است که سه رویداد تاریخی را که موجب ظهور و سقوط شراکت نیکسون – کیسینجر – پهلوی شدهاند، به نمایش میگذارد. کتاب بعدی «خردکشی؛ روشنفکران و انقلاب اکتبر» است که خسرو ناقد در آن کوشیده تابر اساس گفتهها و نوشتههای تنی چند از روشنفکران سرشناس غربی، بهویژه کسانی که در دوران انقلاب اکتبر و سالهای پس از آن به روسیه سفر کردند، به بررسی نگاه و نگرش آنان به انقلاب اکتبر و واکاوی نقد و نظر و نظریهها و همچنین پیامدهای کنش و واکنش آنان بپردازد. کتاب «فوتبال و فلسفه» نیز با نگاهی فلسفی زوایای مختلف فوتبال را بررسی کرده و شامل مجموعهای از مقالات است که توسط تد ریچاردز، فیلسوف معاصر تالیف و توسط عیسی عظیمی، روزنامهنگار ورزشی به فارسی ترجمه شده است. از جمله کتب دیگری که در اواخر سال ۹۶ به بازار کتاب آمده و خواندن آن را در تعطیلات به مخاطبان توصیه میکنیم، کتاب «صنعت شادی» است که ویلیام دیویس در آن، با پژوهشی جالب، تاریخ و علم و ایدهها را با هم تلفیق میکند و نشان میدهد که چگونه تندرستی بر تمام جوانب زندگی ما از جمله کسب و کار، امور مالی، بازاریابی و تکنولوژی هوشمند تأثیر میگذارد. این کتاب شما را بر آن میدارد تا در مورد همة امور زندگیتان بازنگری کنید. کتاب «خاطرات محمدعلی فروغی» کتابی خواندنی است که به خواسته زندهیاد ایرج افشار و به کوشش محمدافشین وفایی و پژمان فیروزبخش منتشر شده است و شامل خاطرات محمدعلی فروغی به همراه یادداشتهای روزانة وی از سالهای ۱۲۹۳ تا ۱۳۲۰ میشود. همه این نوشتهها سالیان دراز نزد خانواده فروغی محفوظ بوده و اکنون برای نخستینبار منتشر شده است . در این میان انتشار رمان «پوست» اثر گرانقدر کورتزیو مالاپارته با ترجمة قلی خیاط را نمیتوان از نظر دور داشت، نخستین ترجمه از آن در سالهای نخست دهه چهل با ترجمه بهمن محصص و با عنوان «ترس جان» به بازار آمد، ترجمة دوبارة این اثر خواندنی پس از گذر چندین دهه را باید غنیمت شمرد. در حوزة ادبیات داستانی، رمان «بازمانده روز» از کازو ایشیگورو برنده نوبل ۲۰۱۷ را فراموش نکنید که ترجمه نجف دریابندری لذت خواندن آن را دوچندان کرده است. این رمان روایت پیش خدمتی پا به سن گذاشته به نام استیونز است که بیش از ۳۰ سال و در سالهای بین دو جنگ جهانی، در سرای لُرد دارلینگتن متعلق به لُرد بانفوذ انگلیسی، حامی نازیها خدمت کرده است. استیونز پس از مرگ لُرد دارلینگتن و آغاز بهکار برای صاحب جدید سرای دارلینگتن، به پیشنهاد ارباب جدیدش به شش روز مرخصی و با اتومبیل وی، برای سفری راهی وِست کانتری میشود تا میس کِنتن را ملاقات کند. اگر به ادبیات ژاپن علاقهمندید خواندن رمان «زن در ریگ روان» اثر کوبو آبه ملقب به کافکای ژاپن را هم از دست ندهید! در آخر باید از تازهترین اثر داریوش شایگان، پژوهشگر و فیلسوف ایرانی، با عنوان «فانوس جادویی زمان» یاد کرد که او در آن به بررسی زندگی و آثار مارسل پروست با تاکید بر رمان «در جستجوی زمان از دست رفته» این نویسنده مطرح فرانسوی پرداخته است.
فیلمهای وطنی
در ایام نوروز که فرصت و فراغت لازم برای رفتن به سینما بوجود میآید تماشای فیلمهای «لاتاری» و کمدیِ «مصادره» را بر روی پرده سینما به شما مخاطبین عزیز پیشنهاد میکنیم؛ فیلم اول به کارگردانی محمد حسین مهدویان، در جدول بهترین فیلم از نگاه مردم تا لحظات آخر در صدر جدول بود و در نهایت با اختلاف اندک این جایزه را به فیلم هومن سیدی واگذار کرد. فیلم لاتاری با تصاویری مستندگونه و فرم تدوینی مشابه ماجرای نیمروز آغاز میشود، دیدن این فیلم فارغ از قضاوت در مورد خوب یا بد بودن آن، از آن جهت ضروری است که موجد بحثها و حاشیههای فراوانی در حوزة ملیگرایی و خشونت شد. دومین فیلم اولین تجربه کارگردانی مهران احمدی است که با بازی رضا عطاران, هومن سیدی, بابک حمیدیان به اکران درمیآید. فیلم اول مهران احمدی، سعی دارد تا کمدی موقعیت و شخصیت را هر دو به التقاطی منطقی برساند و از پی آن کمدی هجو و کمدی سیاسی بسازد. «مصادره» فیلمی کمدی و مردم پسند است که مهران احمدی با هوشمندی آن را تبدیل به نقاط قوت خود کرده و فیلمی در جریان درست صنعت سینما ساخته که هم برای مخاطب عام است و هم در عین حال به اندازه و خیلی ظریف کنایه های خود را هم می زند و نقد های اجتماعی اش را هم بیان می کند.