فرهنگ امروز/محمد صنعتی: احتمالاً رویارویی ایرانیان با نظریههای روانکاوی، همزمان با نوسازی در این کشور و پس از جنگ جهانی اول بوده است ولی قدیمیترین نوشتاری که در رابطه با نظریههای روانکاوی با آن برخورد کردهام، قطعه طنزآمیز «قضیه فرویدیسم» است که هدایت در کتاب «وغ وغ صاحاب» در سال ۱۳۱۳ منتشر میکند و این همان سال تأسیس دانشگاه تهران است. پس باید گفت حداقل هشتاد سال است که اندیشههای روانکاوی به ایران آمده و این نکته نیز حائزاهمیت است که همزمان با تأسیس دانشگاه تهران و طی دوران مدیریت دومین رئیس همین دانشگاه یعنی دکتر علی اکبر سیاسی، این دانشگاه استقلال داشته و آموزش روانشناسی نیز در دانشکده ادبیات و علوم انسانی انجام میگرفته است. جالب توجه اینکه کرسی روانپزشکی نیز از سال ۱۳۱۹ در دانشگاه تهران ایجاد شده و آموزش روانپزشکی هم پیش از آن شروع شده بود اما ۱۴ سال پس از «قضیه فرویدیسم» صادق هدایت، مترجمی تازه کار برای نخستین بار «سه رساله درباره نظریه جنسیت» را در سال ۱۳۲۷ ترجمه کرد. جالب توجه اینکه طی این سالها قراین نشان میدهد که صادق هدایت - قصهنویس مدرن- بیش از دیگران به متون روانکاوی علاقه داشته و آنها را دنبال میکرده است. بیشترین مترجمان آثار فروید و روانکاوان مشهور دیگر نیز تا همین اواخر غالباً غیر روانشناس یا روانپزشک و روانکاو بودهاند. با توجه به محتوای قطعه طنزآمیز «قضیه فرویدیسم» و این نخستین ترجمه از رسالههای فروید میتوان فهمید که طی دو دهه نخست رویارویی ایرانیان با یافتههای روانکاوی شاید به علت مناقشه برانگیز بودن آنها در جوامع غربی آن زمان - فقط توجه محدود به جنبههای جنسی(Sexual) روانکاوی و نه جنسیتی (Sexuality) و سوءتفاهمهای مربوط به آن بود؛ بهطوری که برخی نویسندگان و منتقدین ادبی آن زمان، براساس همین سوءتفاهمها و استفاده ناروا از این تحلیلها چون «روانکاوی وحشی» برای حمله به نویسندگانی مانند خود هدایت در نقد و تحلیل به اصطلاح «روانکاوانه» او، به این شیوههای مخرب متوسل میشدند. اینگونه سوءاستفاده ویرانگر و پرخاشگرانه و نه استدلالی در نقد ادبی شاید یکی از عللی بود که نویسندگان و روشنفکران ایران را تا چند سال پس از انقلاب از تحلیلهای روانکاوی رویگردان و در برابر آن مقاوم کرده بود. روانپزشکان نیز که در فرانسه و با رویکرد «نوروسایکیاتری» و سوگیری «زیستشناختی» آموزش دیده بودند، غالباً روانکاوی را در حیطه درمان بیفایده و حتی مخرب میدانستند. دو سال پس از کودتا در سال ۱۳۳۴ است که دکتر محمود صناعی- نخستین روانکاو ایرانی که در لندن آموزش دیده بود - به ایران بازمیگردد و در دانشکده ادبیات و علوم انسانی مشغول به کار میشود و سپس بهعنوان استاد و رئیس دپارتمان روانشناسی دانشگاه تهران و نیز بهعنوان معاون وزیر آموزش وپرورش، رئیس دانشسرای تربیت معلم، رئیس بورد ملی سنجش و صاحب پستهای آکادمیک و دولتی زیادی میشود. یکی از با ارزشترین کارهای دکتر صناعی تأسیس انستیتو روانشناسی است که چند سال (۱۳۵۱-۱۳۴۴)ریاست آن را بهعهده داشت و از این تاریخ به بعد است که روانشناسی در ایران شکلی رسمیتر پیدا میکند و تا امروز میتوان آن را به یکی از شاخههای مهم در تحلیل ادبیات دانست. ادبیاتی که هدایت در آن به نخستین سویههای روانکاوانهاش دست زد و به بُعدهای کمترشناخته شده انسان معاصر ورود کرد.
منبع: روزنامه ایران