شناسهٔ خبر: 54292 - سرویس دیگر رسانه ها

شعر در دنیای انسان مدرن

اغلب سروده­‌های این کتاب شعرهای بلندی هستند با ساختار متشکل که زبان و مضمون آن‌ها درهم تنیده شده است. سعدی گل‌بیانی شاعری تجربه‌­گراست که آوانگاردیسم را در متن شعر و جامعه مدرن امروزی جست­وجو می­‌کند.

شعر در دنیای انسان مدرن

فرهنگ امروز/ آنژیلا عطایی:

تنها به خاطر زانوهای انسان
وقتی به خاک می­افتاد
و در گوشه چشمش نام انسانی دیگر می‌­درخشید

(از متن کتاب، صفحه ۲۳)

 
«به میچکا که روز و شب­‌ها پشت پنجره‌­ام بود» مجموعه شعر سعدی گل­‌بیانی است که نشر چشمه در زمستان ۱۳۹۶ منتشر کرده است. اغلب سروده­‌های این کتاب شعرهای بلندی هستند با ساختار متشکل که زبان و مضمون آن‌ها درهم تنیده شده است. دایره واژگانی گسترده، استفاده از مضامین متعدد در شعرها و آشنایی با امکانات زبان باعث شده‌­اند که مخاطب کم­‌حوصله امروز تا پایان با آن­‌ها همراه باشد.
 
الیوت معتقد بود که ذهن شاعر در حقیقت ظرفی است برای پذیرش و ذخیره احساسات بی‌­شمار، تعبیرات و صور خیال که آن‌جا می­‌مانند تا همه تکه­‌هایی که می‌­توانند یک ترکیب جدید را ایجاد کنند با هم حضور یافته و به هم بپیوندند. با چنین تفکری او سرزمین هرز را خلق کرد که ترکیبی است از اسطوره‌­ها، باورهای دین مسیح، روایات شرقی و پندارهای شاعرانه که در قالب حکایات جدا از هم سروده شده است.
 
خوانش شعرهای «به میچکا که روز و شب­ها پشت پنجره­‌ام بود» نشان می‌­دهد که شاعر ضمن این­که نخستین هدفش سرودن شعر با همه ویژگی­‌های آن بوده، با شعر بلند نیز به خوبی آشناست. او می­‌داند ضمن این­که شعر بلند از چیدن پازل­‌های ذهن شاعر به وجود می­آید و در آن ایماژها، گذشته و حال، اساطیر باستانی و جهان مدرن امروز با هم برخورد کرده و کنار هم قرار می‌گیرند، باید آنقدر منسجم و جذاب باشد که مخاطب را با خود همراه کند.
 
برخلاف شعرکوتاه که ساختار آن ممکن است در ناآگاهی شاعر شکل بگیرد، در شعر بلند، واژه­‌ها، سطرها و تصاویر نیازمند ویرایش بعد از آفرینش هستند. می­‌دانیم که حتی شعر سرزمین هرز الیوت نیز با حذف و اصلاحات ازرا پاوند منتشر شده است. به نظر می­‌رسد انتخاب عناوین مناسب و دقت در انتخاب کلمات از جمله مواردی هستند که در ویرایش مجموعه شعر حاضر کاملا منظور شده‌­اند.
 
ساختار شعر بلند نیازمند درهم پیچیدگی وجوه بنیادی آن شامل زبان، مضمون و جهان­‌واره شاعر است که ساختار هرمی مشترک و تفکیک‌­ناپذیری ایجاد می­‌کنند، از طرفی هرچه خاستگاه شعر برمبنای محتوای گسترده‌­تر و قوی­‌تری استوار باشد، شعر بلندتری سروده خواهد شد. وجود مضامین متعدد و روایتگری در شعرهای این مجموعه، موجب خلق شعرهای بلند شده‌­ا­­ند زیرا نوع روایت نیز ساختاری است که شعر بلند می‌­تواند در آن جا بگیرد اما زبان در «به میچکا که روز و شب­‌ها پشت پنجره‌­ام بود» همچنان یکنواخت و یک­سویه است و با ایجاد چندصدایی (پلی فونی) در شعر بلند فاصله دارد. می‌­دانیم که یکی از ویژگی­‌های شعر بلند، چند صدایی بودن آن است که کمک می­‌کند شعر ساختار تک کانونی نداشته باشد.
 
با این­که باختین چندصدایی را در ادبیات داستانی  و با تاکید بر آثار داستایوسکی کاملا توصیف کرده است اما به نظر می­‌رسد چندصدایی در شعر بلند نیز با توجه به این­که چنین شعری روایتگر است و حتی می‌­تواند پیرنگ و درون­مایه داستانی نیز داشته باشد، به اشکال زیر در شعر قابل اجرا باشد: تعدد و تنوع فرهنگ­‌ها، بازتاب صداهای سرکوب شده، تعدد و تنوع زاویه دید و تاثیرگذاری و تاثیرپذیری صداها از هم. از طرفی هدف شعر چندصدایی اجرای دموکراسی در شعر است، چنین شعری حاوی چند مرکز خواهد بود و قطعا اندیشه خودمحور و تک­‌گو قادر به خلق آن نخواهد بود. هرچند که شعرهای مجموعه حاضر از زیبایی‌شناسی در زبان و فرم برخوردارند و مخاطب را تا پایان به همراه دارند اما هنوز به شعر بلند چند صدا تبدیل نشده‌­ا­­ند. با این حال  همان‌طور که گفته شد وجود فضای سیال و جذاب، استفاده از مضامین متعدد، آشنایی شاعر با جهان واژگان و زبان و پررنگ بودن عنصر عاطفه در شعرهای این مجموعه، نوید خلق شعرهای بلند بسیار موفقی را می­‌دهند.
 
نیاز به حرف زدن، انسان پرملال معاصر را به سمت شعر بلند سوق می­‌دهد. سعدی گل­‌بیانی شاعری تجربه­‌گراست که آوانگاردیسم را در متن شعر و جامعه مدرن امروزی جست­وجو می‌کند. او می­‌داند که:
«بزرگ­ترین ملال انسان مدرن آن خواهد بود که نمی‌­تواند روزی را تنها در اتاقش سرکند» (پاسکال، عنوان یکی از شعرهای این مجموعه، صفحه ۵۴)
 
 
منابع:
 
 گل­‌بیانی سعدی، ۱۳۹۶، به میچکا که روز و شب­ها پشت پنجره­ام بود، نشر چشمه
گل­‌بیانی سعدی، ۱۳۹۳، مدارک جعلی، نشر چشمه
گل­‌بیانی سعدی، ۱۳۹۰، برگ­‌های بی­‌عشوه ختمی، نشر چشمه
باختین میخائیل، ۱۳۸۴، تخیل مکالم‌ه­ا­­ی، ترجمه رویا پورآذر، نشر نی
تودوروف تزوتان، ۱۳۷۷، منطق گفت‌­وگویی میخائیل باختین، ترجمه داریوش کریمی، نشر مرکز
الیوت تی. اس، ۱۳۸۹، سرزمین هرز، ترجمه بهمن شعله‌­ور، نشر چشمه
 
 

منبع: ایبنا