فرهنگ امروز/ حسن حسینی:
انسانها در طول تاریخ در حال مهاجرت از یک منطقه جغرافیایی به یک منطقه دیگر بودهاند. جابهجاییهای اولیه برای تامین مواد غذایی بود، به این دلیل که انسان با مفهوم کشاورزی و دامداری آشنایی چندانی نداشت، وقتی منابع طبیعی در محل زندگی او به پایان میرسید به منطقه دیگری میرفت تا منابع غذایی مورد نیاز خود را تامین کند. اما وقتی انسان تولید مواد مورد نیاز خود را از منابع طبیعی آموخت، کشاورز و دامدار شد، عوامل دیگری باعث مهاجرت او شدند. خشکسالی و عوامل اجتماعی تبدیل به عوامل مهاجرت انسانها شدند. عوامل اجتماعی در گذشته جنگها و حملاتی بود که باعث مهاجرت افراد میشد، این نوع مهاجرت در غالب موارد به صورت گروهی انجام میشد. وقتی قومی مورد هجوم قرار میگرفت به اجبار مهاجرت میکردند که کمتر تلفات داشته باشند. با توسعه جوامع نوع دیگری از مهاجرت شکل گرفت که مهاجرت سیاسی است. بعد از دوران صنعتی شدن و تخصصی شدن امور، در حوزه اقتصاد و علمی و دانشگاهی هم مهاجرتهایی شکل گرفت. به نسبت سرزمینی که مهاجر فرست است و به این سطح دانش و تخصص نیاز ندارد، افرادی که صاحب این دانش و تخصص هستند به سرزمینی مهاجرت میکنند که امکان کار و رشد بیشتر برایشان وجود دارد. در ایران از سال ٥٧ مهاجرتهایی شکل گرفت که مربوط به افراد تاثیرگذار رژیم گذشته بود. در سالهای پس از آن و همزمان با جنگ هشتساله هم مهاجرتهایی صورت گرفت و بعد هم مسائل سیاسی دیگر باعث شد میزان مهاجر فرستی ایران افزایش پیدا کرد. در تاریخ ایران میتوان گفت در ٤٠ سال گذشته بیشتری مهاجرفرستی را داشتیم. در عین حال با تغییر رژیم در افغانستان و مهاجرت اجباری مسلمانان، ایران تبدیل به یک کشور مهاجرپذیر هم شد. ضمن اینکه در ایران علاوه بر مهاجرتهای خارجی، به دلیل اینکه سیاستگذاریهای مناسبی در زمینه توسعه انجام نشده است، مهاجرت داخلی هم به شکل گستردهای اتفاق میافتد. وقتی در کشور پهناوری مثل ایران سیاستهای توسعهای به قطبهایی مثل تهران و مشهد و شیراز محدود میشود، قطبهای اقتصادی و خدماتی برای شهروندان سایر نقاط کشور جاذب هستند تا با مهاجرت از شهر خود از امکانات موجود در این قطبها برخوردار شوند. در کشورهای توسعه یافته سیاستهایی که اتخاذ میکنند در جهت قطبی نشدن مناطق مهاجرپذیر امکاناتی را در سطح ملی و به صورت برابر قرار میدهند که کسی برای دسترسی به امکانات مهاجرت نکند چرا که مهاجرتهای داخلی هم برای مهاجران و شهرهای مقصدشان مشکلاتی ایجاد میکند. مهاجرتهای داخلی میتواند پدیدهای مثل حاشیهنشینی را در شهرهای بزرگ گسترش دهند و تبعات نامطلوبی که این حاشیهنشینی در اقتصاد و فرهنگ و روابط اجتماعی خواهد داشت در ٤٠ سال اخیر مهاجرت اتباع ایرانی به کشورهای دیگر به دلایل مختلفی اتفاق میافتد؛ یکی از دلایل این مهاجرت این است که امکانات رفت و آمد تسهیل شده است. دلیل دیگر این است که نزدیک به ٥ میلیون ایرانی در کشورهای دیگر زندگی میکنند و این افراد بستگانی در ایران دارند که با سبک زندگی و امکانات این کشورها آشنا میشوند و همین موضوع باعث میشود که مهاجرتهای جدیدی شکل بگیرد. این مساله مختص به مهاجران ایرانی نیست. همانطور که در فرانسه بیشتر مهاجران عرب و آفریقاییتبار هستند و در آلمان و هلند جمعیت مهاجران ترک بیشتر است. در این کشورها مهاجران اولیه باعث شکلگیری مهاجرتهای دیگر هموطنانشان شدهاند. در واقع میتوان گفت به همان میزان که در مقطعی مهاجرفرستی برای یک کشور اتفاق میافتد، اگر شرایط داخلی بهبود پیدا نکند، مهاجرفرستی ادامه پیدا میکند. در مورد ایران در ماههای اخیر به نظر میرسد موج مهاجرفرستی به سمت کشورهای منطقه از جمله گرجستان و تاجیکستان شکل گرفته است. اگر بخواهیم علت این شکل از مهاجرت را بررسی کنیم میتوانیم بگوییم ما نیاز به این داریم که مردم ما طی ١٠ سال احساس آرامش بیشتر در دستیابی به شغل و درآمد و یک زندگی بیتلاطم داشته باشند. وقتی جامعه متلاطم است، عدهای مهاجرت میکنند.
روزنامه اعتماد