شناسهٔ خبر: 54760 - سرویس دیگر رسانه ها

چگونه یک ترجمه بی‌نقص داشته باشیم؟

بد یا ضعیف دانستن یک ترجمه آسان است، اما به راستی چه ترجمه‌ای خوب یا قوی است؟ پاسخ چهار مترجم زبده از سراسر دنیا به این سوال را می‌خوانیم.

چگونه یک ترجمه بی‌نقص داشته باشیم؟

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ در خارج از دنیای ادبیات، مترجمان ادبی تقریبا نامرئی‌ هستند. آسان است که بگوییم چه ترجمه‌ای بد است؛ آنهایی که ناهموارند مثل خیاطی که پارچه را تصادفا کج و معوج می‌برد. آنهایی که در فهم متن اصلی دچاره اشتباه می‌شوند. اما چطور یک ترجمه قوی و موفق را شناسایی کنیم؟ چه موقع یک مترجم کارش را خوب انجام می‌دهد؟ ترجمه خوب چیست؟

دیوید کولمر –مترجم زبان هلندی به انگلیسی


روان بودن متن چیزی نیست که بتوان آسان از آن گذشت و انجام آن اغلب دشوار است. اما یک ترجمه خوب از این هم فراتر می‌رود و وضوح و فوریت متن اصلی را به دست می‌آورد؛ مثل متن اصلی آواز می‌خواند، زمزمه می‌کند، ناسزا می‌گوید و خواننده را هیجان‌زده، مضطرب و خرسند رها می‌کند. یک ترجمه خوب لازم نیست به‌طرز بی‌نقصی خشک و سخت باشد، بلکه باید این جرات را داشته باشد که در زمان مناسب پرخروش و پرحرارت باشد. وقتی چند خط از متن اصلی و ترجمه در اختیار خواننده دوزبانه قرار می‌گیرد او نباید قادر به تشخیص این دو از هم باشد. صدای یک ترجمه خوب باید به اندازه صدای نویسنده متن اصلی متمایز و شاخص باشد. یک ترجمه خوب چیزی است که باید سودایش را در سر داشت و در این حرفه کمال‌گرا، یک ترجمه خوب هرگز به اندازه کافی خوب نیست.


الکس زاکر – مترجم زبان چکی به انگلیسی
 


برای انجام یک ترجمه خوب، باید پس از مدتی فراموش کنم که در حال ترجمه متن هستم. تنها در این صورت است که می‌توانم ترجمه‌ام را بدون در نظر گرفتن متن زبان خارجی در زیر آن بخوانم. علاوه بر آن موافق نیستم که روان بودن متن همیشه به عنوان هدف مشخص شود. یک ترجمه خوب محترم است و سبک و واژگان نویسنده را بازتاب می‌دهد. از سوی دیگر، ممکن است متن نویسنده نامتناسب باشد و این ناشی از ویرایش ضعیف و حتا عدم ویرایش باشد تا یک سبک آگاهانه؛ اینجا جایی است که می‌تواند وضعیت بغرنجی درست کند. همه ما می‌دانیم که ترجمه خوب به این معنی نیست که هر کلمه باید دقیقا مانند متن اصلی بوده و با آن مطابقت داشته باشد. ترجمه خوب یعنی وقتی نویسنده نرمال است من اجازه ندارم عجیب و غریب باشم. اگر این کار را بکنم شاید ترجمه همچنان خوب باشد اما دیگر ترجمه نیست، اقتباس است.


رز شوارتز – مترجم زبان فرانسوی به انگلیسی
 


یک ترجمه خوب روح متن را می‌گیرد بدون آنکه کورکورانه کلمات را دنبال کند. روح، انرژی، احساس و صدای متن اصلی را می‌گیرد و در ترجمه آن را از نو می‌سازد. یک ترجمه خوب آنچه را که بین خطوط نوشته شده منتقل می‌کند. یک ترجمه خوب همان احساسی را به خواننده می‌دهد که متن اصلی به خواننده‌هایش. یک ترجمه خوب تنش میان معنا و موسیقی را کاملا حل می‌کند. یک ترجمه خوب جسور و خلاق است.


آنتونیا لیود جونز – مترجم زبان لهستانی به انگلیسی
 


یک ترجمه خوب نامحسوس است. جوری که انگار متن به همان زبانی که خواننده می‌خواند نوشته شده است. در متن، مترجم نامرئی است. یک ترجمه خوب موانع تحمیل‌شده توسط یک زبان ناآشنا را از میان برمی‌دارد و اجازه می‌دهد که نویسنده مستقیما با خواننده خارجی ارتباط برقرار کند. یک ترجمه خوب معنی صحیح کلمات متن اصلی را بازتولید نمی‌کند بلکه صدا و موسیقی آن را که نویسنده قصد داشته شنیده شود، می‌گیرد و آن را طوری تکرار می‌کند که برای خواننده خارجی قابل فهم باشد. در بعضی موارد رسیدن به این هدف به معنی دور شدن از معنای واقعی کلمه اصلی است. پس در حالی که یک ترجمه خوب باید معنای اصلی مد نظر نویسنده را انتقال دهد، نباید در تنگنای کلمات متن اصلی قرار بگیرد. یک ترجمه خوب سبک و صدای نویسنده اصلی را تشخیص می‌دهد و در انتقال آنها به خواننده خارجی از تکنیک‌های مختلف استفاده می‌کند. این به ویژه در مورد شعر یا نثر شعرگونه که به ریتم و صدا بستگی دارد صادق است.