شناسهٔ خبر: 55085 - سرویس دیگر رسانه ها

سبک صادق چوبک رئالیسم اجتماعی است نه ناتورالیسم/شیوه نویسندگی چوبک ادامه پیدا نکرد

محمدرضا اصلانی مولف کتابی درباره زندگی صادق چوبک می‌گوید: صادق چوبک را یک داستان‌نویس ناتورالیست نمی‌دانم، ناتورالیسم یک برچسب اروپایی است که مصداق آن صادق چوبک نیست بلکه سبک او یک رئالیسم اجتماعی واقعی است.

سبک صادق چوبک رئالیسم اجتماعی است نه ناتورالیسم/شیوه نویسندگی چوبک ادامه پیدا نکرد

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ محمدرضا اصلانی(همدان) بیان کرد: کتاب «دریایی که همیشه توفانی بود...» نقد و تحلیل آثار و سیری در زندگی صادق چوبک نویسنده ایرانی است. این کتاب از پنج بخش تشکیل شده و بخش اول آن به نام پیرمردی که خاکستر وجودش را به اقیانوس سپرد زندگی صادق چوبک را روایت می‌کند؛ چوبک در روزهای پایانی زندگی‌ خود در آمریکا وصیت می‌کند که جنازه‌اش را بسوزانند و خاکسترش را به اقیانوس بسپارند، عنوان این بخش از این وصیت چوبک گرفته شده است. چوبک تنها داستان‌نویسی ایرانی است که مقبره و مزاری از او باقی نماند.

این نویسنده درباره سایر بخش‌های کتاب گفت: در بخش دوم تحت عنوان نویسنده‌ای که قلم‌اش را در جوهر خون ما فرو برد، کلیه داستان‌ها، اشعار و ترجمه‌های چوبک را معرفی و تحلیل  کرده‌ام. بخش سوم این کتاب سال‌شمار کاملی است از زندگی و داستان‌های صادق چوبک؛ در پایان کتاب سه پیوست آمده که پیوست شماره 2 آن: شیرمحمد نوشته پرویز رسولی است.

مترجم «راهنمای توپچی فریبکار» در ادامه اظهار کرد: برخی معتقد هستند که صادق چوبک در نوشتن رمان «تنگسیر» از داستان کوتاه شیرمحمد نسخه‌برداری کرده، برخی دیگر نیز به قدری تندروی کرده‌ که از عنوان سرقت ادبی استفاده کرده‌اند. حدود 40 سالی از چاپ اول داستان شیرمحمد می‌گذرد، این داستان کوتاه قبل از انقلاب در کتاب‌های جیبی پرستو چاپ و بعد از آن هرگز تجدید چاپ نشد. شیرمحمد را در این کتاب آورده‌ام تا کسانی که می‌خواهند تحلیل درون متنی داشته باشند این داستان را با رمان «تنگسیر» بخوانند و قضاوت کنند که تاچه حد حرف کسانی که می‌گویند: چوبک از این داستان گرته‌برداری کرده صحت دارد.



 
اصلانی اضافه کرد: پیوست شماره3 داستان کوتاهی از صادق چوبک است به نام اسائه ادب در سال ۱۳۲۴ برای اولین بار چاب شد که چون یک داستان طنزآمیز و انتقادی به پادشاه اول پهلوی بود، چوبک ممنوع القلم و چاپ اولین مجموعه داستان او ممنوع شد. پس از ۱۰ سال در ۱۳۳۴  به این شرط اجازه تجدید چاپ را دادند که داستان اسائه ادب را از آن حذف کند و این اتفاق افتاد. از سال ۱۳۲۴ تا به الان این داستان کوتاه تجدید چاپ نشد. فکر می‌کنم این داستان بسیار مهمی در کارنامه ادبی چوبک است.

او درباره دلیل انتخاب تألیف این کتاب گفت: علت انتخاب کارهایی از این دست علاقه شخصی‌ام بود. از سن نوجوانی و در دبیرستان که با داستان‌نویسان بزرگ ایرانی محشور شدم بعد از صادق هدایت دومین داستان‌نویس بزرگی که مرا تحت تأثیر قرارداد و علاقه‌ام را برانگیخت صادق چوبک بود، بعد از اینکه وارد محیط دانشگاه شده و به‌طور تخصصی‌تری با صادق چوبک آشنا شده‌ام همیشه افسوس این را داشته‌ام که چرا این داستان‌نویس بزرگ برای نسل‌ جوان ناشناخته است و این انگیزه‌ای شد تا درباره وی بنویسم.

نویسنده «فرهنگ واژگان و اصطلاحات طنز» از نوشتن درباره  صادق چوبک گفت: نوشتن درباره صادق چوبک کار بسیار دشواری است، او داستان‌نویسی بود که به هیچ عنوان در طول زندگی‌اش حاضر به مصاحبه نبود؛ کتاب‌هایی که از چوبک نوشته شده و منابعی که درباره او وجود دارد بسیار اندک است برخلاف افراد دیگری که نامه‌ها و مصاحبه‌ها و بیوگرافی‌های متعددی از آن‌ها داریم و راحت‌تر می‌توان درباره‌شان جست‌وجو کرد و از این افراد نوشت. نوشتن از چوبک سخت بود و درواقع این کتاب چکیده‌ای است از همه آنچه که درباره چوبک وجود دارد.

وی همچنین بیان کرد: من وارد مسأله مکاتب داستان‌نویسی که برخی ذکر کرده‌اند تحت عنوان: داستان‌نویسی مکتب تهران، مکتب جنوب و مکتب اصفهان نمی‌شوم اما صادق چوبک در داستان‌نویسی سبک رئالیستی را ارائه داد که بسیار متفاوت بود از داستان‌نویسان بزرگ و تاثیرگذار قبل از خودش بود، مانند: محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت و بزرگ علوی. او نشان داد به‌رغم اینکه این نویسندگان را بسیار قبول دارد اما تحت تاثیر هیچکدام قرار نگرفت. وی رئالیسمی را ارائه داد که در آن کثیف‌ترین، فقیرترین و پست‌ترین لایه‌های اجتماعی را به عنوان شخصیت اصلی داستان خود انتخاب کرده و آن‌ها را به نمایش گذاشت. نکته دیگری که وجود دارد انتساب صادق چوبک به مکتب ادبی ناتورالیسم است، من این را قبول ندارم و نمی‌پذیرم. من صادق چوبک را یک داستان‌نویس ناتورالیست نمی‌دانم. ناتورالیسم یک برچسب اروپایی است که که مصداق آن صادق چوبک نیست بلکه سبک او یک رئالیسم اجتماعی واقعی است.

اصلانی همچنین گفت: صادق چوبک زمانی به آمریکا مهاجرت کرد که دوران داستان‌نویسی‌اش به پایان رسیده بود. او کارهای مهم خود را زمانی نوشت که در ایران بود و زمانی که تصمیم به مهاجرت به آمریکا را گرفت دوران داستان‌نویسی‌اش به پایان رسیده بود و غربت‌نشینی تاثیری در داستان‌نویسی وی نداشت. اما وی به لحاظ فردی همیشه این افسوس را داشت که ای‌کاش در سرزمین خود بود و در سرزمین خود می‌مرد. پس از چوبک شیوه نویسندگی او به هیچ عنوان ادامه پیدا نکرد، به این دلیل که صادق چوبک نویسنده شجاعی بود و خط قرمزها را درنوردیده بود و من کسی را سراغ ندارم که بعد از او این شهامت را داشته باشد که مانند او بخواهد از خط قرمزها عبور کند.
 
این مترجم درخصوص فیلم تنگسیر و اقتباس از این داستان چوبک نیز بیان کرد: نوع  رمان «تنگسیر» متفاوت از کارهای دیگر چوبک است. این رمان برخلاف سایر کارهای او که بسیار تراژیک و غم‌انگیز است پایان خوشایندی دارد. رمان پرتحرکی بود و به خاطر سلسله حوادث جنجالی که در آن وجود داشت و می‌توانست برای مخاطبانی که به دنبال فیلم‌های اکشن در نوع ایرانی آن بودند، جذاب باشد. در زمان خود چوبک یعنی در دهه 30 که اوج داستان‌نویسی او بود سینمای ایران در آن حد نبود که بخواهد از یک رمان فیلم بسازد و اقتباس ادبی کند و این امر متداول نبود. 

محمدرضا اصلانی در پایان گفت: کتاب «دریایی که همیشه توفانی بود...»  به شکل مختصر و ساده‌تری چاپ شده بود، که به دلیل تعطیلی نشر قصه و مهاجرت ناشر آن حدود ۱۰سال این کتاب نایاب شد تا اینکه به همت انتشارات مروارید به شکل کامل‌تر و متفاوت‌تری تجدید چاپ شد.
 
گفتنی است کتاب «دریایی که همیشه توفانی بود...سیری در زندگی و آثار صادق چوبک» تالیف محمدرضا اصلانی(همدان) از سوی نشر مروارید با قیمت 15000تومان و در 149صفحه ارائه شده است.