به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «شهروندی دانشگاهی در ایران» اثر سید محمود نجاتی، پژوهشگر میهمان در پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری به همت انتشارات این پژوهشکده منتشر شد.
این کتاب با یک درآمد و یک مقدمه در ۶ فصل به این شرح مرتب شده است: شهروندی دانشگاهی: مروری نظری و تجربی (فصل اول) ، نظام آموزش عالی بین المللی و مساله شهروندی دانشگاهی فرهنگی (فصل دوم )، شهروندی دانشگاهی مدنی (فصل سوم)، شهروندی دانشگاهی اجتماعی- رفاهی (فصل چهارم)، شهروندی دانشگاهی اجتماعی- سیاسی (فصل پنجم) و نهایتا روایت تجربه زیسته دانشجویان از شهروندی های دانشگاهی (فصل ششم).
در قسمت مقدمه کتاب نویسنده به درستی هم به ضرورت وجودی شهروندی دانشگاهی در جهان مدرن معاصر اشاره میکند و هم اهمیت پژوهش در باره شهروندی دانشگاهی در مطالعات دانشگاهی رایادآوری می نماید: «...اکنون جهان معاصر در مقام و موقعیتی قرار گرفته و ایستاده است که از زیست جهان آموزش عالی پیشرفته توقعاتی فراتر از آموزشهای علم و تولید تکنولوژی وتربیت دانشمند- فن شناس- کارشناس دارد. یکی از این توقعات منطقی، تقاضا ازآموزش عالی برای پل زنی میان سیاست- دانشگاه - جامعه است تا بتوان انسان دانشگاهی دیگری نیز پروراند با خلق وخویی مدنی سیاسی. تعبیری که از این انسان دانشگاهی مدنی سیاسی میشود فیالواقع شهروند دانشگاهی است؛ و به تبع آن، پروژهای یا پروسهای هم که منجربه پروراندن این نوع سوژه دانشگاهی میشود شهروندی دانشگاهی محسوب شده است» (ص ۱۱ کتاب).
نویسنده در مقدمه کتاب و در تعریف شهروندی دانشگاهی میآورد: «... شهروندی دانشگاهی ناظر به جریانی است اجتماعی فرهنگی با نتایج سیاسی که از خلال آن انسان دانشگاهی - دانشجو و دانش آموخته و استاد- با هویتی دانشگاهی که عنوان متخصص خودآگاه وکارشناس ماهرآماده حل مساله را یدک میکشد میتواند به صورتی موضعمند، نقش مشارکتی، مدنی، سیاسی در جامعه دانشگاهی، محلی، ملی، منطقهای، جهانی ایفا نماید»(ص ۱۱ کتاب ).
به گفته نجاتی حسینی، همچنین در مقدمه کتاب پژوهشگر بر لزوم شکلگیری / شکل دادن به شهروندی دانشگاهی در دانشگاه به عنوان اجتماع میانین و پل میان سیاست – فرد دانشگاهی- جامعه تاکید میکند: «...الزام به شکلگیری یا شکل دادن شهروندی دانشگاهی به این معنا، میتواند ضرورت مواجهه دانشگاه و دانشگاهیان با چالشها و بحرانهایی باشدکه گریبانگیر شهروندی درهزاره سوم است. منظورچالشهایی است که خاستگاه آن هم مسایل فرهنگی شهروندی و هم مسایل اجتماعی شهروندی و هم مسایل حقوقی و مسایل اقتصادسیاسی شهروندی است، مانند کمرمقی، آگاهی شهروندی و کماثری آموزش شهروندی. مسایل اجتماعی شهروندی نظیر تضعیف سرمایه اجتماعی، اعتماداجتماعی و تزلزل همبستگی اجتماعی.
مسایل حقوقی سیاسی شهروندی، از قبیل عدم توازن در معادله حق-وظیفه شهروندی، کم رنگی عدالت حقوقی قانونی-قضایی، دستاندازی رسانههای نامستقل واحزاب سیاسی به جامعه مدنی وحوزه عمومی و نهایتا مسایل اقتصاد سیاسی شهروندی از جمله تبدیل شهروند به مصرفکننده و مشتری، به محاق رفتن رفاه شهروندی و عدالت اجتماعی. باری، با توجه به این الزامات پر واضح است جامعه از آموزش عالی-دانشگاه به عنوان تنها نهاد صاحب صلاحیت و معتبر و موجه ازمنظر امر عمومی انتظار دارد، به خاطر پتانسیلهای علمی، کارشناسی فرهنگی و نقش تاریخی اجتماعی که در فرهیختگی جامعه دارد به نیابت از جامعه به کارزار چالشهای بحرانی شهروندی برای حل مسایل ورود پیدا کند.
میدانیم که این توقعات لاجرم میباید در پروسه و پروژه شهروندی دانشگاهی بروز و ظهور داشته باشد. این عرصه تنها فضایی است که در آن دانشگاهیان-دانشجو، دانش آموخته، مدرس- میتوانند نقش متوقع تاریخی اجتماعیشان به عنوان عضو فعال مدنی و مشارکتگر جامعه-فراتر از نقش اجتماعی مشخص و رسمی دانشگاهیشان که در محدوده کلاس درس و لابراتوار ایفا میشود- را محقق سازند» (ص ۱۲ کتاب)
وی در ادامه مینویسد: با این توصیف، نویسنده تصویری از هدف، مساله اصلی پژوهش و نیز پرسشهایی که در این کتاب برای آنها پاسخ تئوریک، تاریخی و تجربی فراهم شده است ارائه میدهد: «... با توجه این که مساله ما شهروندی دانشگاهی به معنای اعم واخص آن است و از آنجا که ماهیت این پژوهش با توجه به مطالبات و توقعات سازمانی کارفرما گرهگشایی از مسایل مبتلابه آموزش عالی، به معنای اعم آن و دانشگاه، مدرس، دانشجو، در معنای اخص آن، است. لذا منطقی است که اهداف عملی پژوهش حاضر به همان راهی سوق داده شودکه متناسب با این خواستهای سازمانی و حاکمیتی باشد.
زین رو ما در پژوهش پیشروی به همین منوال عمل نمودهایم. از این حیث هدف ما در این پژوهش شناخت ماهیت شهروندی دانشگاهی و توصیف چیستی اجتماعی فرهنگی شهروندی دانشگاهی در ایران و گونهشناسی آن به قصد تبیین و تفسیر چرایی و چگونگی یا سازوکار و پیامدهای مواجهه شهروندی دانشگاهی با مسایل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی حقوقی، اقتصاد سیاسی شهروندی در ایران معاصر است. به این امید که بتوان راهنماهایی برای پیش برد بهینه شهروندی دانشگاهی در ایران نشان داد»(ص ۱۳ کتاب).
وی درباره پرسشهای پژوهش نیز به این موارد اشاره کرده است: «...این پژوهش پرسشهایی را نیز مطرح میکند که منطقا با مساله و اهداف این پژوهش متناظرند: انواع اجتماعی فرهنگی شهروندی دانشگاهی در ایران چیست؟ سازوکار مواجهه شهروندی دانشگاهی با مسایل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی حقوقی، اقتصاد سیاسی شهروندی در ایران معاصر چگونه صورت گرفته است؟ پیامدها، تبعات و نتایج مواجهه شهروندی دانشگاهی با مسایل فرهنگی، اجتماعی، سیاسی حقوقی، اقتصاد سیاسی شهروندی درایران معاصر چه بوده است ؟»(ص۱۴ کتاب).
نجاتی حسینی درباره روش ترکیبی پژوهش که کتاب حاضر ثمره آن آست میگوید: «راهبرد روشی این پژوهش به لحاظ مقتضیات مساله و هدف و پرسشهای آن به نوعی یک روش ترکیبی است، مشتمل بر: مطالعه اسنادی، مصاحبه کیفی با دانشجویان و مدرسان درباره تجربه زیسته شهروندی سیاسی مدنی و ایستارها به مسایل شهروندی جامعه و تحلیل ثانویه دادههای پیمایشهای ملی دانشجویی و یافتههای پژوهشهای موجود اعم از مقالات و گزارشات طرحهای مطالعاتی و مطالعه موردی دانشگاه است. جامعه آماری این پژوهش نیز دانشجویان دانشگاههای دولتی شهر تهران هستند که در دسترسترین نمونه تیپیکال و نیز نمونه معرف بودهاند.» (ص ۱۴ کتاب).
فصل اول کتاب با عنوان شهروندی دانشگاهی: مروری نظری و تجربی، به صورتی سامان یافته و روشمند مرور ادبیات بومی و جهانی شهروندی دانشگاهی اعم از اسناد کارشناسی، مقالات پژوهشی و طرحهای مطالعاتی صورت گرفته است و نتایج تحلیل مقایسهای آن در قالب جداول ۱ تا ۴ نشان داده شده است. ضمن این که در این فصل دو سرفصل بدیع هم بحث شده است: تجربیات چند فرهنگی در مطالعه شهروندی دانشگاهی که حاوی نتایج مطالعات موردی بیناقارهای است و درقابهای ۱ تا ۷ ارائه شده است و نیز تجربیات سنجش چند فرهنگی وضعیت تجربی شهروندی دانشگاهی در سطح دانشگاههای جهان که ماحصل مقایسهای اینها نیز در جدول ۶ کتاب نشان داده شده است.
در فصل دوم (نظام آموزش عالی بینالمللی و مساله شهروندی دانشگاهی فرهنگی) نیز علاوه بر موارد تئوریک به تجربه شهروندی دانشگاهی محلی-جهانی و اتحادیه اروپا؛ شهروندی دانشگاهی بینالمللی و دانشگاههای بیناقارهای؛ چالشها و فرصتهای پیش روی شهروندی دانشگاهی بینالمللی؛ زیست جهان آسیایی وشهروندیهای دانشگاهی چند فرهنگی بینالمللی؛ زیست جهان ایرانی و شهروندیهای دانشگاهی فرهنگی بینالمللی و نیز به تجربه تاریخی دانشگاه بینالمللی پهلوی شیراز و نیز جامعه المصطفی العالمیه که تجربه شهروندی حوزوی -فرهنگی بینالمللی کنونی است پرداخته شده است .
در فصل سوم (شهروندی دانشگاهی مدنی) به شهروندی مدنی CIVIC CITIZENSHIP که ناظر به بعد مدنی شهروندی (حقهای آزادی بیان، اندیشه و مذهب؛ برابری در برابر قانون، برخورداری از حقوق طبیعی و حقوق بشر) در اجتماعات آکادمیکی و دانشگاهی ایران است پرداخته شده است و با نگاه تاریخ اجتماعی اسناد کارشناسی، مطالعات اسنادی و نیز تجربیات بومی وجهانی مرتبط با تجربه شهروندی دانشگاهی مدنی بحث شده اند.
نویسنده در ابتدای فصل آورده است: «... مرور تجربیات مرتبط با تحقق شهروندی دانشگاهی، کمترین حسنی که دارد آن است که هم ما را با تخیل جامعهشناختی و واقعی از تحقق یک وضع نسبتاً شبه مطلوب ازشهروندی دانشگاهی فراهم میسازد و هم این که موجب میشود تا شناخت بهتر و بیشتری ازلحاظ سیاستپژوهی برای سیاستگذاری در زمینه تحقق شهروندی دانشجویان فراهم شود. حسن سوم، مرور تجربیات این است که به پژوهشگر اجتماعی این عرصه اجازه میدهد تا در تحلیل وضع موجود شهروندی دانشگاهی (که درفصلهای بعد یافتههای تجربی آن خواهدآمد) ارزیابی منطقی و واقعیتری از کاستیها و فزونیهای این وضع ملی در نسبت با استاندارهای جهانی و منطقهای آن داشته باشد» (ص ۱۱۹ کتاب)
در فصل چهارم (شهروندی دانشگاهی اجتماعی-رفاهی) نیز که بعد استاندارد و متعارف دیگری از شهروندی است و ذیل چتر رفاهی اجتماعی(برخورداری برابر و عادلانه شهروندان یک جامعه از به زیستی، کیفیت مناسب زندگی، تامین اجتماعی، بیمه سلامت، بهداشت همگانی، کار و مسکن، درآمد مکفی و...) قرار میگیرد در سطح اجتماعات دانشگاهی ایران مطالعه شده است و به صورت مقایسهای نیز وضع شهروندی رفاهی اجتماعی دانشجوی ایرانی با دانشجویان جهان درحد نمونههای معرف مورد نقد و بررسی آماری اجتماعی واقع شده است.
نجاتی حسینی مینویسد: از حیث فنی ایدهها و تجربیات مزبور ذیل عنوان تخصصی نظام حمایتهای دانشجویی در دو سطح ایران و جهان بررسی شدهاند. قابهای شماره ۲۰ تا ۲۳ کتاب حاوی این اطلاعات است. عناوین مرور شده در این فصل به خوبی محتوای تحلیل شهروندی دانشگاهی رفاهی اجتماعی در ایران را نشان میدهد. اینها عبارتند از «نظام حمایتهای دانشجویی وشهروندی رفاه دانشگاهی؛ وضع نظام حمایتهای دانشجویی درایران- مرتبط با شهروندی رفاه دانشجویی؛ نگرش دانشجویان به اقتصاد رفاهی زندگی دانشجویی(پیمایش ملی۱۳۹۵ )؛ ارزیابی دانشجویان از امکانات آموزشی رفاهی دانشگاه وتخصیص بودجه (۱۳۸۲ )؛ سیستم غیر دولتی نظام حمایت دانشجویی(دانشگاه آزاد اسلامی۱۳۹۳)؛ آثار وضع شهروندی رفاهی دانشجویی بر زندگی دانشجویان(گزارش ملی ۱۳۹۴)؛ اقتصادیات آموزش عالی وشهروندی رفاهی دانشجویی(گزارش ملی آموزش عالی۱۳۹۱)؛ دانشجویان و اهمیت اقتصادی دانشگاه».
فصل پنجم (شهروندی دانشگاهی "اجتماعی- سیاسی") به بعد سوم شهروندی که شهروندی سیاسی(حق و وظیفه برابر و عادلانه مشارکت سیاسی در اجتماع، حق و وظیفه قانونی عضویت درنهادها و تشکل ها و سازمان ها؛ حق و وظیفه اعتراض- مخالفت- انتقاد مدنی از سیاست و...) دردانشگاه است تخصیص یافته است. از این حیث در این فصل به تفصیل و مستند به تحلیل ثانویه و نیز مطالعات اسنادی که نویسنده انجام داده است، نگرش-گرایش دانشجویی به سیاست و مسایل حوزه عمومی؛ گرایش دانشجویی به عمل سیاسی و جنبش دانشجویی؛ تشکلهای دانشجویی و توپوسهای شهروندی دانشگاهی سیاسی اجتماعی بحث و نقد شده است.
در این فصل نیز ضمن پرداختن به مساله تشکلهای دانشجوییو هم چنین مساله اعتراضات دانشجویی، نگرش سنجی از گرایشات سیاسی دانشجویان ایران به سیاست و نظام سیاسی ارائه شده است. ایده تئوریک فصل این است که شهروندی اجتماعی-سیاسی به صورت متعارف آن با چند پارامترتعبیر می شود: حس و عمل مشارکت در نهادها و ترتیبات اجتماعی، توان تمایل به حضور درحوزه عمومی و جامعه مدنی، حق عضویت در گروههها و اجتماعات سیاسی، ابراز حس تعلق اجتماعی به سازههای اجتماعی، حس ابرازاعتقاد- اعتراض- انتقاد- نارضایتی نسبت به روال زندگی جمعی و کارکرد و عملکرد سیستم مدیریت سیاسی جامعه و نهایتا ظرفیت فرهنگی کنشگران برای بازاندیشی و تصحیح روال زندگی اجتماعی سیاسی.
و نهایتا در فصل ششم (روایت تجریه زیسته دانشجویان از شهروندیهای دانشگاهی) پژوهشگر با ارجاع به زیست جهان اجتماعی دانشجویان ایرانی تلاش نموده است تا تصویری تجربی از نوع کیفی آن از نگرش-گرایش-منش-کنش شهروندی در دانشگاه ایرانی با استناد به تجربه زیسته دانشجویان آزمودنی (۷۱ دانشجوی دخترو پسر در مقاطع و تحصیلی لیسانس تا دکترا ونیز در رشتههای تحصیلی علوم انسانی، تجربی و فنی مهندسی) فراهم آورد.
کتاب «شهروندی دانشگاهی در ایران» اثر سید محمود نجاتی حسینی، به همت پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در ۲۹۶ صفحه به قیمت ۱۵ هزار تومان و با شمارگان ۱۰۰۰ نسخه منتشر و روانه بازار نشر شده است.