به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «حکایت دانشگاه» نوشته حسن محدثی یکشنبه 10 تیرماه با حضور مولف کتاب، عباس کاظمی، اسماعیل خلیلی و جبار رحمانی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
محدثی در این نشست با اشاره به ضرورت تالیف کتاب حکایت دانشگاه از منظر نگارش تجربه زیسته خود گفت: موضوع این کتاب اگرچه حوزه تخصصی من نیست، اما به دلیل اینکه بهعنوان یک انسان دانشگاهی در این فضا زیست میکنم نمیتوانم نسبت به محیط زیستم بیتفاوت باشم و از این جهت بخش عمدهای از این اثر روایت تجربههای زیستهام است. برخی از ایدهها را در زندگی زیسته استادان همکارانم دیدهام که جسورانه است و حاصل سالها تجربه زیسته آنهاست. اگرچه که ممکن است زبانش گزنده باشد.
وی درباره نگرانیهای زیست دانشگاهی استادان و دانشجویان سخن گفت و افزود: زیست دانشگاهی باید نقد جدی شود چرا که به نظر میآید استادان دانشگاه در حد کارمندان دچار روزمرگی شدهاند، بسیاری از همکاران من هم در نقش یک شومن تنزل پیدا کردهاند. بنابراین تلاش من در این کار طرح موضوع ایدهپردازی در اینباره است.
ورود حسن محدثی بهمقوله فساد دانشگاهی
خلیلی در ادامه این نشست ورود حسن محدثی بهمقوله فساد دانشگاهی را در کتاب مبارک دانست و افزود: نفس ورود شما به این موضوع در درجه اول یک پیروزی محسوب میشود گرچه ممکن است نتایج آن به پیروزی نهایی منجر نشود. با این وجود تلاش من این است که پیشنهادهایی را برای بهبود این اثر ارائه دهم.
وی ادامه داد: در فصل اول کتاب نویسنده از یک سو با متولیان حوزه دین در حکومت در حال گفتوگوست و از نوعی دینداری در دانشگاه دفاع میکند و از اصحاب حکومت میخواهد که این نوع از دینداری را به رسمیت بشناسد. فارغ از اینکه این نوع دینداری که حوزه متولی آن است آن را به رسمیت بشناسد. به گفته این مدرس دانشگاه بررسی این موضوع از طرفی دغدغه روشنفکری دینی پس از انقلاب بوده که حتی منجر به اخراج آنها از دانشگاه و کشور شده است. محدثی در این فصل از این نوع دینداری یعنی دینداری عقلانی دفاع میکند. همچنین از دانشگاه دعوت میکند که این نوع دینداری را سرلوحه خود قرار دهد.
خلیلی با اشاره به طرح تجاریشدن دانشگاه در فصل دوم کتاب گفت: آنچه که میتواند در این فصل محل بحث باشد این است که فرایند این تحول و مقایسه بین زمانهای مختلف دانشگاه در این موضوع مبتلابه مورد بررسی قرار نگرفته است. بدین معنی که در این روایت گفته نمیشود که 10 سال بعد چه اتفاقی خواهد افتاد همچنین با گذشته نیز مقایسهای صورت نگرفته و گویی روندی وجود نداشته است.
وی یادآور شد: در فصل سوم کتاب هم همین اتفاق درباره فساد دانشگاهی رخ میدهد البته در این فصل به دو عامل عرف (جهان بیرونی دانشگاه و آنچه که بر رفتار کنشگران تاثیر میگذارد) و تاریخ توجه نشده است. بنابراین برای خواننده روشن نیست که در بیرون از دانشگاه چه اتفاقی میافتد. با تاریخ هم در این بخش گفتوگویی صورت نمیگیرد و مشخص نیست نقطه آغاز تجاریشدن دانشگاه چه زمانی بوده است.
خلیلی در ادامه درباره مباحث دلنشین فصل چهارم کتاب سخن گفت و افزود: محدثی در این بخش درباره این موضوع صحبت میکند که آدمها برای کسب چه موضوعی به دانشگاه میآیند. البته من پیشنهادم این است که مشخص شود درست از چه زمانی دانشجویان تنها برای کسب مدرک به دانشگاه آمدهاند و بنابراین خاستگاه اجتماعی این ژانر مورد توجه قرار نگرفته است. البته نویسنده وارد بحث منزلت دانشگاه شده و بیان کرده که چگونه دانشجویان برای کسب علم به دانشگاه نمیآیند بلکه تنها میخواهند از طریق این استراتژی با کسب مدرک منزلت به دست بیاورند. همچنین روایتی که محدثی در این بخش بیان میکند معنویت پشت آن را مشخص نمیکند و از همین جهت پیشنهاد میکنم که تاثیر انقلاب فرهنگی که در واقع یک اخراج از معنویت است مورد توجه قرار گیرد.
خلیلی در پایان سخنانش با بیان اینکه محدثی در تمامی اثر تلاش کرده روشمند سخن بگوید، گفت: حرکت آهسته و فروتنانه او در این کتاب قابل ستایش است و او به سبک محدثی حرکت میکند و باید این راه را ادامه دهد.
جامعهشناسی علم آزاردهنده است
کاظمی نیز در ادامه این نشست با اشاره به اینکه محدثی برای او و دانشجویان همواره گروه مرجع است و همواره منش و رفتارش محل آموزش بوده گفت: بوردیو تعبیری دارد که میگوید جامعهشناسی علم آزاردهنده است. کار محدثی نیز در این کتاب این بوده که گروهها را آزار دهد. جامعهشناسی آنجایی را که منافعی وجود دارد مورد مطالعه و نقد قرار میدهد. بنابراین طبیعی است که افرادی خوششان نیاید و از همین منظر است که محدثی واژههایی چون شومنهای دانشگاهی و اختاپوسهای دانشگاهی را خلق میکند و از همین سنخ سخن میگوید.
وی ادامه داد: همه ما که در فضای دانشگاهی زیست کردهایم این مسائل را تجربه کردیم و باز همانگونه که بوردیو تاکید میکند کار دانشمند نقد است و کار بزرگترش نقد دانش خودش است. دانشی که محافظهکارانه شده است. پس این اتفاق خوبی است که روشنفکران ما با شجاعت خود، دانشگاه و محیط آن را نقد میکنند. البته بسیار مهم است که خودشان سجاده آلوده نباشند.
عضو هیات علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی با تاکید بر چند درصدیهای دانشگاه گفت: اشاره محدثی به این گروه و نقد آن در این کتاب بسیار قابل تقدیر است و البته ساختار کتاب با کتابهای پژوهشی متفاوت است.
کاظمی در ادامه به رسالت علوم انسانی در جامعه اشاره کرد و گفت: علوم انسانی میخواهد فضایی را در جامعه باز و آن را نقد کند. رسالت علوم انسانی تغییر است و اینگونه نیست که تنها پیامبران برای تغییر آمده باشند، بلکه علم هم برای منقلب کردن جامعه است. بنابراین علوم انسانی برای خوشحالی مردم و ناراحتی قدرت است.
این استاد مطالعات فرهنگی در ادامه به طرح مباحث تجاریشدن دانشگاه در کتاب اشاره کرد و افزود: از سوی دیگر محدثی این پرسش را مطرح میکند که آیا دانشجویان با ورود به دانشگاه بیشتر بیدین شدهاند؟ اگر فکر میکنید که دانشگاه مردم را دیندار کرده اینگونه نیست، در حالی که دانشگاه مردم را بیدین هم نکرده است. تلاش محدثی این است که از نوعی دینداری درست در دانشگاه دفاع کند.
به گفته کاظمی، دینداری موجود از آنجا که در چارچوب فقه سنتی است کمتر میتواند دینداری دانشجویان را از این منظر نشان دهد. در حالی که باید گفت دینداری دانشجویان با دینداری جامعه تفاوت محسوسی ندارد و اینگونه نیست که نهاد دانشگاه را تضعیف کند بلکه زیست درون دانشگاه اقتضا میکند دینداری متفاوتی داشته باشد.
کاظمی همچنین به تجاریشدن دانشگاه پرداخت و گفت: از دهه 70 به بعد ما دانشگاه بازاری را داریم که به تعبیر محدثی آموزش را به جای مقاله وپژوهش میفروشیم در این بازار دانشجو به یک کالا تبدیل شده است و نمیتوان انتظار داشت که دانشجو متعهد باشد و اختاپوسهای دانشگاهی در اینجا ظهور نکند.
وی با تاکید بر دفاع از آثار محدثی یادآور شد: کتابهای او برای این نوشته میشوند که تاثیرشان را بر سیاستگذاریها بگذارند، تودهوار شدن دانشگاه اگرچه معایب زیادی داشته اما دسترسی عموم را به دانشگاه فراهم کرده است.
رحمانی نیز در بخش پایانی این نشست با اشاره به اینکه دانشگاه تنها نهادی است که به خودش اعتراف کرده گفت: این اقدام بسیار مبارکی است که دانشگاهیان شروع کردند و تجربه نگارش کتاب محدثی از منظر روایت تجربه زیسته دانشگاه آزاد اسلامی قابل تأمل است و میتواند افق گستردهتری را روی ما بگشاید.