به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست نقد و بررسی کتاب حکایت دانشگاه نوشته حسن محدثی ظهر امروز با حضور نویسنده اثر اسماعیل خلیلی و عباس کاظمی در سالن انجمن جامع شناسی ایران در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد.
در ابتدای این نشست، حسن محدثی گفت: در یکی از آخرین تماس هایی که با مرحوم قانعی راد داشتم، ایشان به من گفتند که از وقتت خوب استفاده کن. این گفته ایشان تمام این مدت در گوش من بود و همیشه با خودم فکر می کردم که چگونه بهتر از وقتم استفاده کنم. این نگرانی باعث شد که در سالهای اخیر بسیاری از مطالبی را که در طول این سالها نوشته بودم، منتشر کنم. اگرچه خیلی ها در این مدت به من گفتند که چرا اینقدر زیاد کتاب منتشر می کنی، ولی من می خواهم در سال جدید هم سایر نوشته هایم را حداقل به صورت ویراست اول منتشر کنم چون نمی دانم بعداً وقتی بماند برای این کار یا نه.
وی افزود: بنده دوره طولانی است که تحصیل می کنم و حدود ۲۳ سال است که شاگردی کرده ام. از بعد از دفاع رساله دکتری فکر کردم که باید چیزهایی که یاد گرفتم را بنویسم. حوزه تخصصی من حوزه دین است ولی به دلیل تعهدات یک انسان دانشگاهی، نمی توانستم نسبت به محیط دانشگاه بی اعتنا باشم. بنابراین تصمیم گرفتم راجع به ایده هایم بنویسم. بخش عمده ای از کتاب حکایت دانشگاه، روایت تجربه های زیسته من است و به خاطر همین هم اسم کتاب را حکایت دانشگاه گذاشتم. البته بخش هایی از کتاب مثل بخش دین و دانشگاه و فساد و دانشگاه جزء حوزه های تخصصی من است. مابقی بخش ها هم دغدغه ها و آسیب هایی است که در کارهای همکارانم دیدم و مطرح کردم. اگرچه این موضوع موجب دلخوری بسیاری از همکارانم هم شد، طوری که بسیاری از همکاران من امروز حتی جواب سلام من را هم نمی دهند. در حوزه دانشگاه ایده ها و بحث های دیگری هم داشتم که در این اثر نیامده است ولی ممکن است در آینده کتاب دیگری درباره دانشگاه بنویسم و ایده های جدیدم را در آن بیاورم.
برخی اساتید دانشگاه درحد یک کارمند اداری و یا شومن تنزل یافته اند
وی در پایان گفت: عمده نگرانی من در این اثر زیست دانشگاهی دانشجویان و استادان است و به گمان من این موضوع را باید نقد جدی کنیم چون بسیاری از اساتید امروز دانشگاه های ما در حد یک کارمند اداری تنزل یافته اند و دچار روزمرگی شده اند. بماند که برخی هم در دانشگاه ها نقش شومن را گرفته اند.
پس از محدثی، خلیلی از جامع شناسان کشورمان درباره کتاب محدثی خطاب به او گفت: نفس کار شما و ورود شما به این بحث به مثابه پیروزی است. چون باید اعتراف کنم که ورود به چنین بحثی کار خطرناک و به مثابه یک جنگ است. به نظر می آید دکتر محدثی در کتاب «حکایت دانشگاه» از یک چیز با متولیان حوزه دین و از سوی دیگر با مدعیان حوزه دین در حکومت در حال گفتگو هستند و تلاش برای دفاع از نوعی دینداری ممکن در دانشگاه ها می کنند. دغدغه محدثی، دغدغه روشنفکران دینی پس از انقلاب است که منجر به طرد آنها از دانشگاه ها و بعضاً نفی بلاد شده است. در بخش های دیگر اثر هم با اینکه صراحتاً حرفی از این نوع دینداری نیامده، اما این دغدغه حاضر است.
وی افزود: در فصل دوم اثر که درباره تجاری شدن دانشگاه است، عمده توجه محدثی معطوف شده به چیزی که وجود دارد و نقد من در اینجا این است که مقایسه ای بین حیات مختلف دانشگاه صورت نگرفته است. به عنوان مثال محدثی در این بخش نگفته که وضعیت ما در ۱۰-۲۰ سال قبل چگونه بوده و چه شده که امروز اینگونه شده است. در فصل سوم وقتی که مولف درباره فساد صحبت می کند، درباره عرف و جهان بیرون از دانشگاه و تاریخ صحبتی نمی شود. یعنی گفته نمی شود که فساد در سایر نهادها چگونه است تا به این ترتیب بگوئیم فساد دانشگاه نسبت به همه جا بیشتر است.
خلیلی ادامه داد: در فصل چهارم، لازم بود که محدثی اشاره کند که ما از چه زمانی شاهد نودانشجویانی شدیم که به استاد فشار می آورند تا از او نمره بگیرند. به بیان دیگر محدثی در این بخش اشاره نکرده که خواستگاه چنین دانشجویانی کجاست. در پایان لازم است که به دکتر محدثی بابت حرکت آهسته شان به سوی سبکی که خواست خودشان است، تبریک بگویم.
آخرین سخنران این مراسم عباس کاظمی پژوهشگر و جامعه شناس ایرانی بود.
رسالت علوم انسانی تغییر و تأثیر در جامعه است
وی با اشاره به اینکه محدثی همیشه برای او الگو بوده است، گفت: اگر این صحبت بوردیو درباره جامعه شناسی که گفته جامعه شناسی به مثابه علم آزاردهنده است را جدی بگیریم، باید بگوئیم که کارهای محدثی همیشه همینطور بوده است. به گفته بوردیو، جامعه شناسی جایی را مورد نقد قرار می دهد که در آنجا منافعی وجود دارد و محدثی همیشه سراغ چنین جایی می رود.
وی افزود: تجربه زیسته ما نشان داده که دانشگاه هم مثل سایر نهادهای ما متصلب شده است و ما شاهد نوعی سبک گرایی در دانشگاه شده ایم و این خیلی سخت است که جامعه شناسان و اساتید ما فضای دانشگاه و علم را نقد کنند. اگرچه بسیار کار خوب و پسندیده ای است. این قبیل کتاب ها مثل کتاب محدثی جزء آثاری است که جامعه شناسی در مورد موضوعی در فضای عمومی مداخله داشته است. بنابراین ساختار این کتابها با کتابهای پژوهشی و تاریخی فرق دارد. من فکر می کنم رسالت علوم انسانی تغییر و تأثیر در جامعه است و علم اساساً برای منقلب کردن جامعه آمده است. به عقیده من علوم انسانی برای خوشحالی مردم و ناراحتی قدرت به وجود آمده است.
کاظمی افزود: محدثی در اثر خود به دو موضوع دین و بازاری شدن و تجاری شدن دانشگاه پرداخته است. در بخش دین، به این موضوع پرداخته که آیا واقعاً دانشجوها نسبت به سایر اقشار جامعه کمتر دین دارند؟ بنده چندی پیش در کنار سایر همکارانم پژوهشی را درباره دینداری انجام دادیم و نتیجه نشان داد که میانگین دینداری دانشجویان با میانگین دینداری عموم مردم فاصله محسوسی ندارد. بنابراین نمی توانیم بگوییم که دینداری دانشجویان کمتر است. خصوصاً که اغلب افرادی که این نظر را دارند، هیچ مقایسه ای انجام نمی دهند. این در حالی است که دینداری یک نهاد خاص هم باید با دینداری عموم جامعه سنجید. اگر این فرضیه وجود دارد که دینداری در عموم جامعه افت پیدا کرده دلیلش تجربه زندگی شهری است و نه دانشگاه. محدثی در اثر خود در بخش دین و دانشگاه از این موضوع دفاع کرده است.
وی بیان کرد: مولف در بخش بازاری شدن و تجاری شدن دانشگاه ابتدا به خوبی این دو موضوع را از هم جدا کرده و سپس به این موضوع پرداخته که چگونه ممکن است دانشگاه ها علی رغم تجاری شدنشان، دولتی بمانند. یا به بیانی چگونه دانشگاه ها علی رغم دولتی بودن، تجاری شده اند. محدثی در این بخش اشاره می کند که امروز دانشگاه تبدیل به یک کارخانه شده است که محصولاتش فقط به درد خودش می خورد. یعنی ما به جای اینکه محصولات این کارخانه را بفروشیم، آموزش را می فروشیم و به مشتریانمان مدرک می دهیم. افرادی که در این نظام آموزش می بینند، مشتری هستند نه دانشجو. روشن است که در چنین شرایطی اختاپوس های دانشگاهی نمایان می شوند و یک سری بنگاه دار به فکر تأسیس دانشگاه می افتند. چون این کار برایشان سود دارد. خلاصه اینکه نوشتن کتابهایی مثل کتاب محدثی به این دلیل است که تأثیرشان را به صورت مستقیم بر جامعه بگذارند.
عدالت آموزشی برای ما ممکن تر شده است
این نویسنده و پژوهشگر ادامه داد: در مورد بحث عدالت آموزشی که دکتر محدثی در اثر به آن اشاره کرده اند باید بگویم که با ایشان موافق نیستم. من فکر می کنم توده وار شدن دانشگاه موجب عدالت آموزشی شده و دسترسی همه اقشار به دانشگاه را راحت کرده است. به بیان دیگر، در کنار بحث بازاری شدن دانشگاه ها این را هم باید بگوئیم که عدالت آموزشی برای ما ممکن تر شده است.
محدثی در پاسخ به این نقد کاظمی گفت: منظور من در بحث عدالت آموزشی دانشگاه ها این بود که وقتی دانشگاه پولی می شود، یعنی کسانی می توانند صندلی دانشگاه را بخرند که پولدار هستند و همین پولدار بودن نابرابری در جامعه ایجاد می کند. به بیان دیگر کسانی که پولدارتر هستند می توانند موقعیت اجتماعی و کار پیدا کنند.
کاظمی در پایان در خصوص بحث اشتغال و تحصیل دانشگاهی گفت: به نظر من مدرک دانشگاهی، اشتغال ایجاد نمی کند، بلکه امروزه اشتغال است که مدرک دانشگاهی ایجاد می کند. به این معنا که ما امروز شاهد کارمندان، مدیران و شاغلانی هستیم که برای ارتقاء شغلی خود دنبال مدرک هستند و اتفاقاً کارهای دانشگاهی شان را هم افرادی که دانشجویان نخبه ولی بیکار دانشگاه های مطرح هستند، انجام می دهند. نتیجه اینکه دانشجوی نخبه در مقطع دکتری روزانه یک دانشگاه ممتاز برای شاغلی که به مدرک احتیاج دارد مقاله می نویسد.
این نشست با پرسش و پاسخ میان اساتید و حاضرین به پایان رسید.