به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست نقد و بررسی کتاب «حافظه شهری (تاریخ و فراموشی در شهر مدرن)» نوشته مارک کرینسون ترجمه رضا نجفزاده با سخنرانی ایمان واقفی و میثم اهرابیان صدر در موسسه مطالعات تحقیقات و اجتماعی برگزار شد.
اهرابیان صدر با بیان اینکه کتاب حاضر ترجمهای از مقالات منسجم است، افزود: کتاب در سال 2005 میلادی به انگلیسی منتشر شده است. عمده روشی که در کتاب به کار برده شده تاکیدش بر تفسیر قطعات ادبی در قالب داستان، بیانیههای ادبی، آثار هنری، بناهای معماری روی موضوع حافظه شهری است.
وی با اشاره به ترجمه بسیار ضعیف و ناهماهنگ کتاب عنوان کرد: اثر یک ترجمه ماشینی دارد و ذوق فارسینویسی در آن دیده نمیشود چون اساسا ذوق نویسنده در باورپذیری موضوعات بسیار مهم است. در نسخه انگلیسی کتاب این اتفاق افتاده اما در نسخه فارسی این موضوع را نمیبینیم. گرچه ترجمههای دیگر این مترجم درباره فوکو بسیار عالی است ولی در این کتاب این اتفاق نیفتاده است.
به گفته اهرابیان صدر، نسخه انگلیسی کتاب یک فصل اضافهتر از نسخه فارسی دارد. نسخه انگلیسی بخش معرفی نویسندگان، میان پرده فصول مختلف دارد اما در نسخه فارسی این بخش دیده نمیشود. همچنین برخی از پاورقیها ترجمه نشده است. بسیاری از واژههای انگلیسی در کتاب به فارسی برگردانده نشده و بسیاری اسامی خاص انگلیسی هم در پاورقیها نیامده است. با همه این موارد یک ترجمه شتابزده از این کتاب صورت گرفته است.
این محقق مطالعات شهری با اشاره به اینکه در کتاب مثالهای مختلفی از موارد حضور و غیاب در حافظه شهری آمده است، گفت: در کتاب بیان میشود که چگونه بسیاری از کارگزاران مانند مورخ، تبارشناس و .. آمدهاند و مشغول ثبت گذشته و بایگانی آن شدهاند گویی گذشته اهمیت زیادی دارد. این بایگانیها چند دسته هستند که مادیترین آنها بناهای شهری بوده و فیزیکیترین نمود گذشته هستند.
وی ادامه داد: بخش دیگر اطلاعات رایانهای هستند. گاهی ما با پاک شدن حافظه کامپیوتر یا بنا بخشی از گذشته را از دست میدهیم و گاهی هم با برخورد گزینشی مواجه میشویم. در کنار روایت تاریخ شهر مشاهده میکنیم بخش محذوفی از شهر روایت نمیشود به طور مثال بخش زندگی فرودستان در حافظه شهری نمیآید. همین برخورد گزینشی موجب تنگناهایی در زندگی شهری است.
به گفته وی، کتاب به موضوعاتی میپردازد که نشان میدهد حافظه شهری چگونه گزینشی عمل کرده و روی برخی موارد انگشت میگذارد و از روی برخی موارد انگشت برمیدارد. همچنین کتاب نشان میدهد که به طور مثال هنرمندان نسبت به این موضوع چه واکنشی نشان میدهند. گاهی هنر تایید کل این ماجراست مانند هنرهای محافظهکار اما گاهی هم هنرهای انتقادی نشان میدهد چه موضوعاتی برجسته یا حذف شده است.
اهرابیان صدر با بیان اینکه در کتاب، حافظه شهری مصادف با حافظه جمعی در زندگی شهرنشینی گرفته شده است، گفت: در واقع شهر نیست که میتواند حافظه داشته باشد بلکه انسان است و این یک استعارهای است که به کار گرفته شده است. حتی کتاب روی موضوع خطرناکی دست میگذارد چون حافظه شهری در آکادمیکترین خوانشها به شکلی غیر انتقادی مورد توجه قرار میگیرد و در مقابل حافظه شهری چیزهای تودهای غیر اصیل و ... قرار میگیرد.
به گفته وی، برای آنکه این کتاب را بهتر بفهمیم میتوانیم دوگانه حافظه و تاریخ را به کار بگیریم؛ تاریخ قلمرو علمی است اما حافظه روایتی از تاریخ است که بین مردم دهن به دهن میشود و میتواند از خوانش علمی تاریخ متفاوت باشد، پس نقطه ارجاع حافظه مردم است. نویسنده مقاله مربوطه میگوید حافظه به طبقه ربطی ندارد و به روح زمانه برمیگردد که مردم چگونه مسایل را میفهمند.
وی یادآور شد: به هر حال نویسندگان کتاب، بر اساس این دوگانه حافظ و تاریخ نقدهایی را هم مطرح میکنند بدین معنی که گرچه حافظه شهری به آثار و بناها ربط دارد اما تخریب شهر نوعی هویتزدایی از شهر است. گویی ما در سطح شهر با ترکیبی از گزینش در گذشته مواجه هستیم.
اهرابیان صدر با بیان اینکه خود شهر هم موضوع ادبیات بوده گفت: پل استر از جمله افرادی است که به تجربه فرد از شهر میپردازد. همچنین در کتاب به این اشاره شده که بناهای تاریخی برای دولتها مهم بودند. گاهی آنها انرژی صرف کردند که شهر را بسازند یا حتی از بین ببرند از همین روست که ما میبینیم که خیابانها و بناهایی ساخته یا خراب میشوند.
این محقق مطالعات شهری با اشاره به اینکه یکی از تمهای کتاب روانکاوی است و از این رویکرد برای خوانش اجزای شهر استفاده میشود، گفت: مثلا فروید میگوید ساختمانهای شهری نشاندهنده عصبیتهای شهری هستند و به طور مثال برج لندن بعد از حادثه آتش سوزی ساخته شد تا مردم تسکین پیدا کنند. در حالی که گاهی ما که در لندن نشستیم و برج را میبینیم حتی یادمان نمیآید که چرا این ساختمان ساخته شده است. اینجاست که حافظه درباره آن بنای شهری جایگزین شده و متنی برای آفرینش ادبی و هنری شده است.
اهرابین صدر در پایان سخنانش گفت: مفاهیم در کتاب دراماتیزه شده و بیشتر از آنچه چیزی هست که درباره آن قلمفرسایی شده است. همچنین مفاهیم در کتاب هگلی شرح داده میشود.
واقفی نیز در این نشست با بیان اینکه کتاب حاضر روی حوزه مغفولی کار کرده است که در ایران ناشناخته است، گفت: این اثر روی خوانش زیباییشناسانه از شهر به مثابه یک متن دست میگذارد. کتاب شامل 9 مقاله از نویسندگان مختلف است و از منظر جامعهشناس، روانکاو، تاریخدان و... به شهر نزدیک میشود.
وی ادامه داد: کتاب فقط به کالبد و بناهای شهر محدود نمیشود و تحلیلی از رمانها و داستانهای شهری به مثابه بخشی از تاریخ شهر ارائه میکند. در کتاب بیان میشود که چگونه حافظه شهری خیلی وقتها یادآوری گذشته نیست و گاهی بسیاری از چیزها را از یاد میبرد. کتاب سعی میکند آن چیزی را که از خاطرات شهرنشینان رفته افشا کند.
واقفی گفت: این کتاب جایش در ایران خالی است چراکه تاکنون پیوندی بین کسانی که کار تاریخ میکنند با فعالان حوزه شهر برقرار نشده و هر دو در حوزههای جزیرهای کار میکنند اما این کتاب بین مطالعات شهری، هنر و زیباییشناسی پل میزند. از سوی دیگر اثر حاضر میتواند روشی را بیاموزد که چگونه با تاریخ هنر بتوانیم از شهر خوانش داشته باشیم.