به گزارش فرهنگ امروز به نقل از روزنامه اطلاعات؛ چهل سال پیش روزنامه اطلاعات درباره خود و زمانه حاکم بر خود چنین توصیفی داشت:
از روزی که میرزاصالح شیرازی اولین روزنامه ایران را پایهگذاری کردـ که متأسفانه هیچ آثاری از آن در دست نیستـ تا روزی که کشور ما صاحب یک روزنامه روزانه عصر منظم شد، قریب نود سال طول کشید…
میرزاصالح، بنیانگذار روزنامهنگاری ایران، که به همت رادمردان میهنپرست و آیندهنگری چون عباس میرزا و قائممقام همراه یک گروه پنج نفری به فرنگستان اعزام شده بود، در بازگشت، اولین چاپخانه را نیز با خود به ایران آورد. در این فاصله نودساله، از آغاز روزنامهنویسی تا پایهگذاری روزنامهنگاری مدرن، تاریخ روزنامهنگاری ما حوادث تلخ و شیرین و زشت و زیبای بسیاری در سینه دارد که اگرچه هنوز متأسفانه چنانکه شایسته آن است، به نظم درنیامده است، ولی در سندهای افتخار روزنامهنگاری آن دوره، نقش برجسته روزنامه در بیداری مردم و شکلگیری جریانهای سیاسی، بهخصوص در جریان انقلاب مشروطیت، تاریخی و به یاد ماندنی است. اگر تا امروز، بهرغم کوشش پژوهشگران، هنوز گوشهای از دوران اولیه روزنامهنگاری ایران و دشواریهای مراحل جنینی آن، در هالهای از ابهام و گمنامی است، در عوض، دوره تازه روزنامهنگاری کشور ما هویت بارز و مدونی دارد. اگر میرزاصالح شیرازی، آزاده اصلاحطلب، هرگز موفق نشد از مشکلات توانفرسای پایهگذاری روزنامهنویسی چند سطری سیاه کند و کلامی به یادگار بگذارد، ولی عباس مسعودی ـ بنیانگذار روزنامهنویسی مدرن ایران ـ در این برهه از زمان، صاحب چنین شانسی شد؛ مردی که در ۵۲سال پیش، نهال «اطلاعات» را با دستهایش نشانده بود، پابه پای رشد و باروری آن، بارها از حکایتها و شکایتهای ماجرا سخنها میگفت:
«… پس از انتشار چند شماره، کفگیر به ته دیگ خورد، حساب کاغذفروش و طلب چاپخانه بالا رفت، حاجآقا رضا کتابچی کاغذفروش، جوانمردانه با این روزنامه کمک میکرد و اطمینان او به دادن اعتباری در حدود یکهزار و پانصدتومان، که در آن روز فوقالعاده مهم بود، موجب سعی و جدیت و ایمان و عقیده من به کار بود، او فکر میکرد موفق خواهم شد، والا در مقابل این مطلب خود، جز دو میز تحریر و چند صندلی و یک تلفن چیزی نمیدید و چاپخانه «بسفور» هم مساعدت را میکرد…»
و این تصویر روزهایی است که نوزاد خانواده مطبوعات، چندروزه بود و «ع٫ مسعودی»، مردی که رسالت سامان دادن روزنامهنگاری امروزی را بر عهده گرفته بود، یکتنه شانه زیر بار انبوه مشکلات داده بود و تمام سنگینی آن را به دوش میکشید…
اطلاعات، چگونه اطلاعات شد
به ۵۲ سال پیش بازگردیم، و دقیقاً عقربه زمان را به ۴ بعدازظهر روز یکشنبه نوزدهم تیرماه ۱۳۰۵ برگردانیم: ساعت تولید اطلاعات…درست در چنین ساعتی، «اطلاعات» در چاپخانه روشنائی پا به دنیای مطبوعات گذاشت.
اطلاعات امروز پا به ۵۳سالگی میگذارد. ۵۳ سالی که در بستر حادثهها و ماجراهای فراوان کشور ما گذشت، و اطلاعات همیشه در قلب حوادث بود. از «اطلاعات» بگوئیم که ۵۲ سال پیش، در دو اتاق خیابان علاءالدوله (فردوسی فعلی) پا گرفت، رشد نمود، بارور شد و هر روز بزرگ و بزرگتر شد؛ ولی هرگز در این عمر ۵۲ساله، از راهی که بنیانگذارش در نخستین روز برگزیده بود، انحراف نجست: راه خدمت به مردم و مملکت.
این که چه شد «اطلاعات» زاده شد و «اطلاعات» شد، خود داستان جالبی دارد و به شور و شوق جوان پرشوری ربط دارد که بهراستی عاشق و شیفته روزنامهنگاری بود، و هماو بود که در اوایل سال ۱۳۰۲ برای اولین بار یک مرکز «تهیه خبر» در ایران را پی نهاد. «ع٫ مسعودی» در روزگاری برای تحقق این کار سترگ، دامن همت به کمر بسته بود که حتی نزدیکترین دوستانش کمترین توفیقی را برایش پیشبینی نمیکردند. مسعودی بزرگ، این سازمان خبری را در یک دفتر دواتاقی خیابان علاءالدوله ایجاد کرد. صبحها به تمام ادارهها و سازمانهای دولتی سر میزد، خبرها را جمع و جور میکرد، ظهرهنگام به دفتر کارش برمیگشت و در اتاق دمکرده و داغ زیرشیروانی خبرها را تنظیم میکرد و برای نشریات مختلف میفرستاد.
هدف اولیه مرحوم مسعودی ایجاد یک مرکز خبرگزاری در حد خبرگزاریهای بزرگ دنیا بود و خدا را که اگر در این راه نیز میکوشید، امروز کشور ما صاحب یکی از بزرگترین مراکز خبرگزاریهای جهان بود؛ چرا که این مرد سختکوش و تیزهوش در راه رسیدن به هدف، هیچ سد و مانعی نمیشناخت.
«مسعودی اول»، پس از ایجاد مرکز خبری، نام مناسبی برای آن انتخاب کرد: «مرکز اطلاعات» و طولی نکشید که گروهی از همکاران مسعودی، با او پیوستند و «مرکز اطلاعات» کمکم به صورت یک مرکز خبری طرف توجه روزنامهها مسئولان و مردم قرار گرفت. کار خبردهی «مرکز اطلاعات» به روزنامههای انگشتشمار آن روز، اگرچه در آشنایی بیشتر مرحوم مسعودی با روزنامه و تصمیمگیری او در انتشار یک روزنامه یومیه عصر نقش اساسی داشت، ولی بازده مالی خبردهی به روزنامهها، چنان نبود که «مرکز اطلاعات» را سرپا نگه دارد؛ بنابراین مسعودی اول، دومین تصمیم بزرگش را گرفت و بر آن شد تا خبرهایی را که خودش در جمعآوری آن نقش اول را داشت، در روزنامه خودش منتشر کند.
گفتنی است که مرحوم مسعودی شیفته یک روزنامه خبری بود و از همان نخستین شماره، به چاپ خبرهای کشور، خارجه، نقل مذاکرات مجلس، انعکاس قوانین مصوبه، تصویبنامهها، انتصابها،تصمیمات دولت مبادرت ورزید، به طوری که وقتی نخستین شماره اطلاعات در ساعت ۴ بعدازظهر روز یکشنبه ۱۹تیرماه ۱۳۰۵ منتشر شد، روزنامهخوانهای معدود آن روز با روزنامه تازهای آشنا شدند که صرفاً جنبه خبری داشت و این، در آن روز، برای روزنامهخوانها بسیار خوشایند بود، به طوری که اولین شماره اطلاعات که در یک برگـ پشت و روـ به مبلغ چهارشاهی عرضه شده بود، با اقبال فراوان روبرو شد.
آن روزها روزنامههایی چون «شفق سرخ»، «ایران»، «گلشن» و «کوشش» و غیره منتشر میشدند که تمام آنها مشترک مرکز خبری مسعودی بودند. رقابت روزنامه اطلاعات با روزنامههایی چون ایران و شفق و کوشش، کار آسانی نبود؛ ولی «مسعودی» در برابر ناممکنها تسلیمناپذیر بود و در راهی که در پیش میگرفت، چنان با اعتقاد و اعتماد گام برمیداشت که گویی از پیش از موفقیت خود آگاهی دارد…
نشان مخصوص اطلاعات
بعد از انتشار اولین شماره اطلاعات، مدیر، تصمیم به انتخاب نشان مخصوص (آرم) برای اطلاعات گرفت. پس از شور یک فاصله با دوستان و همکاران، سرانجام طرح پیشنهادی خود را به تصویب جمع رساند و از آن پس، نشان مخصوص که همچنان در سرلوحه روزنامه اطلاعات چاپ میشود، به اطلاعات اضافه شد. این نشان، فرشته اسرافیل را نشان میدهد. طبق روایتهای مذهبی، اسرافیل در روز محشر یک بار در صور میدمد، جهت میراندن مردم و بار دیگر میدمد که مردم زنده شوند… مابین دو نفخه چهل سال فاصله است؛ به همین جهت در معنی مجازی، «نفخه صور» به آوائی اطلاق میشود که به انسان زندگی و شادی میبخشد.
رقابتهای همکاران
درخشش زودهنگام اطلاعات، رقابتهای مطبوعاتی روز را دامن زد و حتی بعضی از آنها که صبح نشر میشدند، انتشار روزنامه را به عصر موکول کردند؛ ولی راهی که مسعودی شناخته بود و روشی که در کار روزنامهنویسی بهخصوص خبرنویسی و گزارشنویسی ابداع کرده بود، «اطلاعات» را حتی در عرصه رقابت همکاران آسیبناپذیر کرده بود. گفتنی است که «اطلاعات» اولین در پانصد تا ششصد شماره بیشتر چاپ و منتشر نمیشد؛ چون هیچ یک از امکانات فنی اجازه چاپ بیشتری را نمیداد، به عنوان نمونه، ماشین چاپ را با دست میگرداندند، از امکانات گراورسازی خبری نبود، به طوری که تمام شمارههای سال اول «اطلاعات» بدون عکس چاپ میشد. ولی از سال دوم، اطلاعات به چاپ گراور اقدام کرد و اولین عکسی که در اطلاعات چاپ شد، عکس … رضاشاه بود… عکس مؤتمنالملک پیرنیا ـ رئیس مجلس شورای ملی ـ دومین عکس بود که در اطلاعات چاپ شد و بعد عکس هیأت رئیسه مجلس گراور شد؛ ولی چاپ عکس و «گراور» در اطلاعات چندان طول نکشید، چون با این اعلان چاپ عکسها در روزنامه متوقف گردید:
«به واسطه شدت گرمی هوا، شعبه گراور، امروز چهار مرتبه گراور یکی از آقایان اعضاء هیأت رئیسه مجلس را ساخته، ولی خراب از آب درآمد.»
روزنامه اطلاعات و ۱۰ نشریه
مرحوم مسعودی تنها به توسعه کمّی و کیفی روزنامه اطلاعات نمیاندیشید. هدف او گسترش هرچه بیشتر اطلاعات و انتشار نشریات تازه بود که اولین آن در ۲۴ اسفند ۱۳۱۳ با انتشار نشریه فرانسوی زبان «ژورنال دو تهران» تحقق پذیرفت.
تا سال ۱۳۲۰ هیچ نشریه هفتگی به صورت کنونی در کشور منتشر نمیشد. در نوروز ۱۳۲۰ «اطلاعات هفتگی» به عنوان سومین نشریه خانواده اطلاعات تولد یافت و پنج سال بعد «اطلاعات هوایی» چهارمین نشریه وابسته به اطلاعات منتشر گردید. مرحوم مسعودی پس از سفری به ایالات متحده به اندیشه انتشار این نشریه افتاد. در این سفر، ایرانیان مقیم آمریکا از اینکه غیر از طریق مسافرین و یا «تلگراف» نمیتوانند از رویدادهای کشورشان آگاهی یابند، اظهار ناراحتی کرده بودند، و مرحوم مسعودی نشریه «اطلاعات هوایی» را انتشار داد تا هموطنان مقیم آمریکا و دیگر قارهها بتوانند از آنچه در ایران میگذرد آگاهی یابند.
در ۲۱ اردیبهشت ۱۳۳۳: نشریه انگلیسی زبان «تهران جرنال»، در فروردین ماه سال ۱۳۳۵ یک نشریه مخصوص زنان و دوشیزگان با نام «اطلاعات بانوان» و در اسفند همین سال اطلاعات برای «دختران و پسران» در ۹ مهرماه ۱۳۳۹ مجله عربیزبان «الاخاء» در سالهای بعد، «مجله جوانان» و بالاخره برای ورزشکاران، مجله «دنیای ورزش» به گروه نشریات وابسته به اطلاعات اضافه شدند. بدین ترتیب، اکنون «اطلاعات» ده نشریه وابسته دارد که مجموع خوانندگان آنها از مرز چند میلیون نفر میگذرد.
غول هلیوگراور
مؤسسه اطلاعات همپای علاقهای که به استفاده از آخرین پیشرفتهای تکنولوژی جهت انتشار روزنامه اطلاعات نشان داده، از پیشرفتهترین تکنیکهای چاپ برای مجلات خود نیز استفاده کرده است. نمونه این علاقه را میتوان در صدای غرش ماشین غولآسای هلیوگراور که در خاورمیانه بیهمتاست، جستجو کرد. گفتنی است که اطلاعات نشریات دیگری نیز اشاره داده که بعدها به عللی ادامه پیدا نکرد. که «اطلاعات ماهانه» از مهمترین این نشریات بود. دیگر نشریات اطلاعات عبارت بودند از: مجله «اتاق تجارت»، هفتگی «تهران جورنال»، «شماره مخصوص شنبه» دوژورنال، و «کتاب جیبی». روزنامه اطلاعات زمانی روزنامه مخصوص جمعه با نام «اطلاعات جمعه» و زمانی هم علاوه بر شماره عصر، یک شماره صبح نیز منتشر کرده است.
شکایت سفیران روس و انگلیس
«اطلاعات» در عمر ۵۲ساله خود به خاطر رعایت اصول حقیقتگویی و بازگویی ناگفتنیها بارها توقیف شد؛ ولی هرگز از ادامه راهی که بنیانگذار آن پیش رویش گذاشته بود، منحرف نشد.
نخستین بار روزنامه اطلاعات در ۲۸ آبان ۱۳۰۸ توقیف شد و مدت ده روز در محاق تعطیل افتاد؛ زیرا مقالات انتقادی روزنامه اطلاعات برای مسئولان خوشایند نبود. آن روزها مرحوم مسعودی بهشدت از دستگاه قضایی کشور انتقاد میکرد و برخی از قراردادها را که مربوط به حق قضاوت کنسولگریها بود، مورد حمله قرار میداد و انتشار همین مقالات بالاخره موجب توقیف روزنامه گردید. توقیف اطلاعات با سر و صدای زیادی توام بود، به طوری که مرحوم وثوقالاسلام ـ نماینده قزوین در مجلس شورای ملی ـ به توقیف اطلاعات سخت اعتراض کرد.
روز نوزدهم شهریور ۱۳۲۰ اطلاعات برای دومین بار توقیف گردید و علت اصلی آن «سرمقاله»ای بود که در آن نسبت به رویه متفقین سخت اعتراض شده بود. متفقین از دولت ایران خواسته بودند که اتباع آلمانی در خاک ایران به قوای متفقین تحویل شود و اطلاعات این تقاضا را سخت مورد حمله قرار داد و از رویه متفقین انتقاد کرد.
سفیران شوروی و انگلستان که از سرمقاله اطلاعات عصبانی و خشمگین بودند، تقاضای توقیف آن را کردند و دولت وقت به ملاحظه قوای بیگانه که در ایران مستقر گردیده و در پی بهانه بودند، اطلاعات را توقیف کرد. مرحوم مسعودی که در چنین روزهای آشفته و بحرانی نمیتوانست آرام بنشیند، دست به انتشار اعلامیههائی زد و بدین وسیله تماس خود را با مردم برقرار ساخته، آنها را در جریان حوادث و وقایع بحرانی قرار داد.
توقیف ۴۳ روزه
ولی طولانیترین توقیف اطلاعات به مدت ۴۳ روز در حکومت قوامالسلطنه صورت گرفت و روزنامه اطلاعات از روز ۱۸ آذر ۱۳۲۱ منتشر نشد. روز ۱۷ آذرماه آشوب و جنجال سختی در تهران برپا گردید که داستان مفصلی دارد؛ مردم و نمایندگان علیه دولت قوامالسلطنه برانگیخته شدند، هیأت دولت در مجلس حاضر نمیشد و به همین جهت اطلاعات حملات سختی به نخستوزیر و وزیران نوشت:
«چرا آقای نخستوزیر در مجلس حاضر نمیشوند که تکلیف خود را روشن سازند؟ اگر دارای اکثریت هستند، چرا لوایح دولت تصویب نمیشود؟ اگر دولت در مجلس اکثریت ندارد، چرا وضع ناگوار و سخت مردم و مملکت را این چنین در بلاتکلیفی نگه میدارند؟»
صبح روز ۱۷ آذر، مردم جلوی مجلس جمع شدند و بلوای وحشتناکی به راه افتاد… تظاهرات از میدان بهارستان به خیابانهای تهران کشیده شد و به چپاول و غارت مغازهها و دکانها منجر گردید. قوامالسلطنه که وضع را بسیار وخیم میدید، حکومت نظامی اعلام کرد و با استفاده از این قانون، تمام روزنامههای پایتخت، از جمله روزنامه اطلاعات را توقیف کرد؛ ولی با کوشش نمایندگان مجلس، روزنامه اطلاعات پس از ۴۳ روز توقیف انتشار خود را از سر گرفت.
شاه در اطلاعات
اطلاعات در عمر ۵۲ ساله خود دو بار موردبازدید شاه قرار گرفته است که بار دوم، شهبانو و ولیعهد نیز حضور داشتند. آخرین بار هفت سال پیش و هنگام گشایش ساختمان جدید اطلاعات بود. و نیز شخصیتهای بزرگ سیاسی، علمی و مطبوعاتی جهان در مسافرتهای خود به ایران روزنامه اطلاعات را مورد بازدید قرار داده پیشرفتهای آن را مورد تحسین قرار دادهاند. اولین شخصیتی که از اطلاعات بازدید کرد، محمد زیاره ـ وزیر دربار یمن ـ بود. وی ۴۰ سال قبل تأسیسات این روزنامه را مورد بازدید قرار داد و از آن پس اغلب شخصیتها در مسافرت خود به ایران، بازدید روزنامه اطلاعات را جزء برنامههای خود قرار دادهاند.
خانواده اطلاعات
در اینجا لازم است از افراد خانواده اطلاعات که روزی به پنج نفر نمیرسیدند، سخن گفته شود. اطلاعات امروز متجاوز از یکهزار کارگر و کارمند دارد. سوای این عده، تعداد زیاد دیگری از افراد نیز در شهرستانها و بخشهای مختلف کشور با اطلاعات همکاری نزدیک دارند و گرچه به عنوان کارمند موظف از صندوق حقوق دریافت نمیدارند، ولی از عواید فروش نشریات اطلاعات بهره میبرند.
روزنامه اطلاعات در ۶۴۰ شهرستان و بخش دفتر نمایندگی و خبرنگاری دارد، که در این دفاتر هزاران نفر به عنوان سرپرست، نماینده، خبرنگار، کارمند و کارگر مشغول کارند. عده زیادی از نویسندگان کشور در مکتب اطلاعات تربیت شدهاند. اغراق نیست اگر گفته شود «اطلاعات» تاکنون صدها نویسنده و روزنامهنویس و خبرنگار تربیت کرده است که عده زیادی از آنان امروز به سازمانهای ارتباط جمعی مانند رادیو، تلویزیون و جراید و مجلات خدمت میکنند. نه تنها بزرگترین نویسندگان کشور با اطلاعات همکاری کرده و یا کار نویسندگی خود را از اطلاعات آغاز کردهاند، بلکه بسیاری از شخصیتهای سیاسی و اجتماعی وطن ما نیز طی دورههایی از زندگی خود با اطلاعات همکاری داشتهاند.
عصر مسعودی دوم
نخستین مدیر اطلاعات شادروان عباس مسعودی بود که مؤسسه و روزنامه اطلاعات را بنیاد نهاد. وی در خردادماه ۱۳۵۳ در دفتر کار خود دیده از جهان فرو بست و به رحمت ایزدی پیوست. مرحوم مسعودی در سالهای آخر عمر فرزندش فرهاد مسعودی را به عنوان قائممقام در کار مدیریت شرکت داده بود و هماو بود که از روز ۲۹ خرداد ۱۳۵۳ به عنوان «مسعودی دوم» مسئولیت اداره مؤسسه عظیم اطلاعات را شخصا به عهده گرفت. فرهاد مسعودی لیسانسیه روزنامهنگاری از دانشگاههای «سیراکیوز» و «مینیسوتا»ست و به زبانهای فرانسه و انگلیسی تسلط کامل دارد.
سردبیران اطلاعات
تعدادی از نویسندگان برجسته و شخصیتهای معروف مطبوعاتی طی دورههای مختلف سردبیری اطلاعات را به عهده داشتهاند. برخی از آنان پس از کنارهگیری از کار سردبیری، به همکاری خود با اطلاعات ادامه دادهاند و هم اکنون نیز در اطلاعات مشغول کار هستند برخی از آنان نیز بازنشسته شدهاند و بعضی دیگر به کارهای سیاسی و یا مطبوعاتی دیگری در سازمانهای ارتباط جمعی پرداختهاند.
سردبیران اطلاعات در طی دورههای مختلف حیات روزنامه عبارت بودند از آقایان: محمدعلی مسعودی، احمد شهیدی، مجید دوامی، اسماعیل ناهید، تورج فرازمند، دکتر علیاصغر حاج سیدجوادی، سیامک جلالی، [احمد احرار]، منوچهر سعید وزیری، غلامحسین صالحیار، مهندس کردبچه، دکتر حسن حاج سیدجوادی، منصور تاراجی، حسین بنیاحمد و در حال حاضر غلامحسین صالحیار. گفتنی است که برخی از این سردبیران چندبار سردبیری روزنامه را به عهده داشتند.
* به نقل از روزنامۀ اطلاعات، چهل سال پیش