به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست «رضاخان و توسعه» با حضور داود هرمیداس باوند و رحیم نیکبخت چهارشنبه در کانون اندیشه جوان برگزار شد.
هرمیداس باوند در این نشست گفت: اگر ما درگذر تاریخ نگاهی به دایره المعارف های معتبر داشته باشیم، در معرفی پنج شخصیت مانند کوروش، داریوش اول، شاپور اول، خسرو انوشیروان و شاه عباس از عنوان «کبیر» استفاده می شود. این شخصیت ها واقعاً در خور این جایگاه هستند. بیهوده نمی توان به کسی صفت کبیر اتلاق کرد.
وی ادامه داد: ما در قرن نوزدهم متوجه شدیم که فاصله نسبتاً دوری از تحولات جهان غرب داریم. ما با نظام استعماری و استبدادی مواجه می شویم که دیوان سالاران ما می خواستند راه خروج از این وضعیت را پیش بگیرند و یک نوسازی انجام دهند. خط مشی ای که امثال امیرکبیر طی کردند و نیمه کاره ماند.
وی افزود: تمام تلاش انگلیس در ایران حفظ امنیت مناطق نفت خیز بود که می بایست یک دولت مقتدر مرکزی این کار را انجام دهد.
رحیم نیکبخت در این نشست اظهار داشت: تعریف نوسازی و توسعه می تواند برای بررسی وضعیت ما راهگشا باشد. پس ما باید تعریف جامعی از توسعه داشته باشیم تا بتوانیم بفهمیم چقدر پیشرفت کرده ایم.
وی ادامه داد: توسعه ابعاد مختلفی دارد که همه این ابعاد با هم توسعه را تشکیل می دهد. توسعه سیاسی، اداری، نظامی، فرهنگی، اجتماعی و... از این دست است که هر کدام را می توان مستقل در نظر گرفت و بررسی کرد. ما از دل این بحث جوابی برای نیاز امروز خود می خواهیم چراکه ما درگیر تبعات اتفاقاتی هستیم که در دوره رضاشاه رخ داد.
وی افزود: از جنگ های ایران و روس به بعد که ما با شکست نظامی مواجه می شویم، نیاز به توسعه نظامی بیشتر مد نظر مدیران کشور قرار می گیرد. مسائلی مانند نظام آموزشی، راه آهن، اتحاد لباس، یرکوب عشایر و... که در حکومت رضاشاه رخ داد می تواند معیارهای خوبی برای ارزیابی وضعیت توسعه باشد.
نیکبخت گفت: اگر ما تعریفی از توسعه نداشته باشیم دچار افراط و تفریط می شویم. اگر توسعه در کشور ما بطور منطقی رخ می داد در این ۷۰ یا ۸۰ سال گذشته باید در مرحله مناسبی از نظر توسعه قرار می گرفتیم.
وی ادامه داد: ما دو موضوع را در مورد توسعه باید در نظر بگیریم اولی بستر سازی برای توسعه و مرحله بعد تحقق آن است. نگاه ما در دوره پس از جنگ های ایران و روس برای توسعه بیشتر نظامی بود پس نظامی ها بر فرآیند توسعه در ایران مسلط شدند که رضاشاه منشأ این جریان بود.
وی افزود: در مورد یکسان سازی و اتحاد لباس باید گفت که بسترهای لازم برای این موضوع شکل نگرفته بود و مجری این نوع توسعه هم حکومت قهرآمیز پهلوی بود. لذا این مسئله بدون اینکه بستر آن فراهم شود، رضاشاه با قوه قهریه اعمال کرد.
رحیم نیکبخت گفت: هویت ایرانی در طول سیر خود به دوره مشروطه می رسد و تلاش هایی برای احیای عظمت ایران شکل می گیرد که در دوره مشروطه حجم زیادی از ادبیات ملی در مطبوعات شکل می گیرد. در دوره پهلوی یک انقطاعی در سیر هویت ملی ما شکل می گیرد. نگاه ملی پس از دوره مشروطه تا دوره رضاخان به سوی یک باستان گرایی می رود.
وی ادامه داد: حکومت پهلوی یک نزاع ساختگی میان اسلام و ایران شکل داد. در دوره پلوی دست و پای هویت ایرانی می شکند و جریان های رقیب مانند حزب توده و بهائیت و... شکل می گیرند.
وی افزود: اقتصاد خصوصی در دروه رضاشاه به سمت دولتی شدن می رود و نظام بروکراتیک برای اقتصاد تصمیم می گیرد. با توجه به سرکوب عشایر، تولید ملی با رکود مواجه می شود و تلفات زیادی به اقتصاد دامداری ما وارد می شود و عشایر دچار روحیه دولت ستیزی می شوند.
نیکبخت گفت: در دوره رضاشاه تلاش می شد یک توسعه همه گیر و فراگیر رخ دهد ولی بانی این توسعه نظامی ها بودند. یکی از عوامل ناکامی این توسعه سوءظن رضاشاه نسبت به اطرافیان خود بود. باید گفت بانی ایران نوین را باید کسانی مانند عباس میرزا، قائم مقام فراهانی، امیرکبیر و.. بدانیم نه رضاشاه.
هرمیداس باوند در ادامه این نشست با اشاره به اینکه همه شهروندان ایرانی باید از امکانات برابر و فرصت های برابر بهره ببرند و در تمام وجوه مشارک داشته باشند، گفت: اگر این اتفاق نیفتاده، نقص در ساختار اجتماعی و سیاسی ما بوده است.
وی ادامه داد: هر حکومتی سعی می کند گذشته را نفی کند تا موجودیت خود را توجیه کند. اما باید گفت ما مدرسه ملی، دارالفنون و... را از قبل داشتیم که در دوره رضاشاه همین ها به دانشگاهای جدید منتقل شد. بنابراین از اول دارالفنون و مدرسه سیاسی وجود داشت.
وی افزود: در مورد راه آهن باید گفت که راه آهن ارتباطات ما از لحاظ تجاری و... را افزود و آثار مثبتی داشته است اگرچه گفته می شود راه آهن شرق به غرب برای ما مفیدتر بوده است.
باوند گفت: اقتصاد ما در آن مقطع دولتی بود ولی نقش مثبت نسبی خود را داشته است. باید گفت لوله کشی آب در تهران را به رضاشاه منتسب می کنند در حالی که قوام السلطنه بعد از رضاشاه این کار را کرده است.
وی ادامه داد: اینگونه که گفته می شود رضاخان بانی ایران نوین نیست چون قبل از او توسعه در ایران وجود داشته است و در دوره رضاخان هم کارهایی به طور نسبی انجام شده است. وظیفه رضاخان حفظ امنیت منابع نفتی برای دولت انگستان بود.
باوند در پایان گفت: در دوره رضاخان در عرصه فرهنگی و اقتصادی گام های نسبی خوبی برداشته شد اما در استمرار ارزش های مشروطه دچار وقفه شدیم. باید قضاوت را به تاریخ بسپاریم که بر اساس رویدادها چه کسی جایگاه ویژه ای می یابد.