به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ جهان روایتها منقطع از جهان انسانی نیست. روایتها و انسانها در رابطهای دیالکتیکی با یکدیگر معنا را میسازند و ساختارهای معنایی و روایی را تعین میبخشند. از وجهی باید گفت که ساختارهای روایتی نه از قبل موجود بودهاند و نه از منظری دیگر، صرفاً ساختۀ انسان هستند. بااینحال، آنها اتفاقی نیستند و در ساختارهایی از معنا مرتباً در حال تجربه و تغییر بوده و به زندگی انسانها معنا میبخشند. بنابراین قابلیت شناخت دارند، هرچند که «زمان» بر آنها عارض است و فهمِ زمانمند روایتها کار علمی را دچار مشکل میکند. زیرا انباشت تجارب زیسته هر لحظه امکان گونهای از فهم را ممکن میسازد که زمانمند است. اما این توضیح هرگز بدین معنا نیست که انسان قدرت مداخله در ساختار روایتها را ندارد، بلکه گروهی از انسانها میتوانند از هنر داستانپردازی و روایتگری بهره برند و جلوۀ روایت خود را فزونی دهند و در برابر دیگر روایتها توفیق بیشتری داشته باشند.
برای ارایۀ قدرتمند روایتهای برگزیده، سینما ساختاری هنری دارد که منشأ آن قدرت و ایدئولوژی است. تقابلهای روایی عرض اندام میکنند و آنکه در جایگاه قدرت است روایتی از مفاهیم بشر ارایه میکند که در تداوم سلطۀ خود باشد. در شکلگیری روایتها، مفهوم سلطه نیز هنگامی معنا مییابد که با مفهوم «انحصار» همراه باشد. به نظر میرسد که روایتهای سینمایی هالیوود واجد چنین معنایی باشد. در این صورت، روایتهای اکثریت در برابر روایتهای «اقلیت» جنسیتی و اقتصادی و نژادی و قومی قرار میگیرد و یک روایت خاص از معنای انسان و جهان ارائه میشود. روایتهای سینمای هالیوود از اسلام و مسلمانان در همین قالب قابل فهم است.
«اقلیتْ» مفهومی کمی نیست، بلکه واژهای برای شناسایی «موقعیت» است. اینکه گفته شود مسلمانان در جایگاه اقلیت قرار گرفتهاند، به معنای تعداد اندک مسلمانان در جهان نیست؛ زیرا مسلمانان درصد بسیار بزرگی از جمعیت جهان را شامل میشوند. بلکه بدین معناست که آنها در برابر دیگران در موضعی ضعیف قرار گرفتهاند و ساختارهای موجودْ از آنها تصویری بهعنوان اقلیت ضعیف ساخته است. ضمن آنکه، مسلمانان توانایی رویارویی با این روایت از «خود» را ندارند و یا کمتر داشتهاند. بهبیانی دیگر، دربارۀ مسلمانان روایت شده است، بیآنکه نقش بسزایی در ایجاد این روایت داشته باشند. ازسوی دیگر، باید تأکید کرد که قرارگرفتن در جایگاه اقلیت به گروه مسلمانان اختصاص ندارد، بلکه شامل بسیاری دیگر از اقلیتها میشود. گروهی دیگر هم در مقام اکثریت قرار گرفتهاند که توانایی ارایۀ روایتهای قدرتمند از اقلیتها را در دست دارند و با تکرار روایتهای خود از اسلام و مسلمانان، سلطۀ موجود را تداوم میبخشند. امروز «غرب» بهمعنای موجودیتی مستقل در برابر دیگران، که گاهی با عنوان «شرق» و گاهی نیز با عنوان «مسلمان» شناخته میشود، در جایگاه اکثریت قرار دارد و سعی میکند که نه تنها مسلمانان بلکه تمامی امور جهان را با روایت خود معنا کند و پیش برد.
اما آیا شکلگیری این روایتها و روایتپردازی غرب از اسلام و مسلمانان امری امروزی است و یا تابعی از سیاستگذاریها و برداشتهای تاریخی پیشین از اسلام و مسلمانان است که در هر متنی به گونهای تکرار میشود. درواقع مسئلۀ اصلی این است که چگونه این روایتها از اسلام و مسلمانان شکل گرفته اند و آیا سیاستها و روندهای تاریخی موجود در شکلگیری این روایتها نقش داشته است؟ با این مسئله، کتاب حاضر پرسش خود را به یکی از منابع اصلی روایتگری در غرب محدود میکند. این منبع سینمای هالیوود است که قدرت بسیار زیادی در روایت پردازی دارد. سینمای هالیوود، با بهکارگیری قدرت تصویرپردازی و روایتگری خود، ازجمله مهمترین نهادهای اجرای سیاستهای غربی به معنای عام آن و سیاستهای ایالات متحده امریکا بهمعنایی خاصتر بوده است. بنابراین مطالعۀ فیلمهای این سینما میتواند راهی برای شناخت وضعیت سیاسی موجود باشد و موقعیت امروزی روایت از اسلام و مسلمانان را در قیاس با دورههای مختلف تاریخی آشکار سازد و نسبت گفتار امروزی غرب با پیشینۀ تاریخی روایتش از اسلام را هویدا سازد. شناخت موقعیت کنونیْ اهمیت زیادی دارد؛ زیرا موقعیتهای تاریخی نیز در شکلگیری گفتار و روایت غرب از مسلمانان تأثیر بسزایی داشتهاند. به گونه ای که میتوان گفت وقوع حوادثی مانند رخداد ۱۱سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده و انفجار برجهای تجارت جهانی و اتهام مسلمانان در این زمینه، وضعیت جدیدی برای روایت از اسلام و مسلمانان در متون هنری و رسانهای غرب ایجاد کرد. با وقوع این حادثه نگاهها بیش ازپیش متوجه مسلمانان شد و روایتهای زیادی از آنها در رسانهها ارائه گردید. بعدازاین واقعه سیاستهای رسانهای هالیوود در قبال مسلمانان با جدیت بیشتری مورد پیگیری قرار گرفته است. شرایط بعدازاین واقعه و تغییر احزاب حاکم و رؤسایجمهور ایالات متحده نیز موقعیت جدیدی برای روایت از اسلام و مسلمانان ایجاد کرده است که این موقعیت جدید، بسته به سیاستهای هر دوره، متفاوت به نظر میرسد.
بااین حال، صرف سیاستهای کنونی در ارایۀ روایتها دخیل نیست، بلکه روایت موجود از مسلمانان تابعی از پیشینۀ تاریخی رویارویی اسلام و غرب بوده است. درواقع، روایت امروزین غرب از اسلام و مسلمانانْ در ادامۀ روایتهای پیشین بوده و روایتهای گذشته بهمثابه کتابخانهای در اختیار روایتپردازی جدید قرار دارد که با عنوان «دانش شرقشناسی» شناخته میشود. شرقشناسی دانشی است که طی قرون متمادی و باتوجهبه رابطۀ میان مسلمانان و مسیحیان شکل گرفته و سعی در «دیگریسازی» مسلمانان برای مردم مغرب زمین و همچنین تداوم حرکتهای استعماری داشته است. روایت شرقشناسان غربی از مسلمانان در این دورهها هرچند بهاقتضای شرایط تاریخیْ متفاوت است، آهنگ مشترکی در میان آنها وجود دارد و مسلمانان را به عنوان «دیگری» مردم غربی معرفی میکند. در این دوره ها، رمان ها و سفرنامههای غربی مملو از روایتهای مختلف مسلمانان است که به نظر میرسد همین میراث تاریخی در ارایه روایتهای امروزین هالیوود از مسلمانان تأثیر داشته است.
هالیوود فیلمهایی بسیار زیادی در صد سال اخیر ساخته است که عمدتاً در آنها از کلیشه های شرقشناسانه بهره برده است. با این تفاوت که هرچه بر عمر این سینما افزوده میشود، هوشمندی بیشتری برای کاربست این کلیشهها در فیلمها رخ میدهد. ضمن اینکه میتوان مسائل سیاست خارجی و راهبردهای کلی امریکا را در این فیلمها و در دورههای مختلف مشاهده نمود. درواقع باید تأکید کرد که بازنمایی «اسلام» و «مسلمانان» و ارائۀ تصویر دیگری و دشمن از آنها، مرکز ثقل گفتمان شرقشناسی در دنیای کنونی به شمار میرود و نقد این گفتمان را میتوان را در مجموعۀ نظری و آکادمیک «مطالعات پسااستعماری» جستوجو کرد.
درواقع، مطالعات پسااستعماریْ رویکردی آکادمیک است که میتواند جایگزینی برای رویکردهای مصطلح علوم اجتماعی و فرهنگی قرار گیرد. ضمن اینکه بهدنبال بازخوانی تأثیرات تفکر غربی بر نحوۀ حیات جوامع دیگر و حتی در رویکردی عملگرایانهتر، به دنبال بازگشت به اصول و ارزشهای فرهنگی خویشتن است. البته این بدین معنا نیست که از تجربههای تمدن غربی بهرهای نگیرد و بر همین اساس، اندیشههایی مانند رویکردهای پست مدرن و نظریههای فمینیستی و اندیشههای چپ انتقادی موردتوجه خاص نظریهپردازان پسااستعماری است؛ چراکه نقد مبانی فلسفی اندیشۀ معاصر مدرن غربی زمینه را برای نگرشهای بدیل میگشاید و امکان تضارب آرا و افکار را در این حوزه فراهم میآورد. ضمن اینکه اندیشمند پسااستعماری معتقد است که ریشۀ عوامل عقبماندگی کشورهای غیرغربی به دلیل خوانش شرقشناسانۀ غرب از شرق و ایجاد روحیۀ ازخودبیگانگی در ملتها و تلاش آنها برای «غربی شدن» آنهاست.
مطالعات پسااستعماری تحقیقات و تحلیل ها و نظریههای خود را عمدتاً به متون و آثاری معطوف میکند که متفکران غربی دربارۀ «شرق» نوشتهاند. متونی که امروز در همۀ قالبها ازجمله محتوای رسانهای و فیلم نمود یافته است. به عنوان مثال، «ادوارد سعید» در کتاب معروف خود، شرقشناسی (۱۹۸۷)، به نقد گفتمان علمی غربی و تصویر یکپارچه، ساده، غیرواقعی، سوگیرانه و خیالی آن میپردازد و اسلام را مرکز گفتمان شرقشناسی امروز میداند و شواهدی را ارائه میکند که نشان میدهد نیروهای فرهنگی امریکایی برای مقابله با اسلام بسیج شدهاند. او در کتاب اسلام رسانهها (۱۹۸۱) نیز به نقد محتوای رسانهای و انگارهسازیهای منفی از مسلمانان میپردازد. ضیاءالدین سردار (۱۳۸۷) نیز مجموعهای از متون قدیمی، از سفرنامۀ مارکوپولو تا فیلمهای هالیوودی، را از منظر شرقشناسانه بررسی میکند و معتقد است که ذهنیت شرقشناسانه، خصوصاً در هنر و ادبیات، تاکنون ادامه داشته است او بهویژه اعتقاد دارد که سینما هنوز آشکارا گرفتار این ذهنیت است.
ذهنیت شرقشناسانه سیاست «اسلامهراسی» در رسانهها را شکل میدهد و این سیاست نیز بهعنوان عنصری محوری جریانهای اجتماعی و سیاسی جهان اسلام را مورد هدف قرار داده است. مسئلۀ اصلی کتاب «شرقشناسی هالیوود» نیز این است که روایت از اسلام و مسلمانان در سینمای هالیوود باتوجه به سیاستهای راهبردی ایالات متحده و پیشینۀ تاریخی دانش شرقشناسی چگونه بازنمایی میشود.
فرض این است که روندهای بازنمایی متوقف نمیشوند و روایت کماکان ادامه دارد. بنابراین این کتاب با «تحلیل روایت پسااستعماری فیلم» روایتهای هالیوود را شناسایی و با تحلیل فیلمهای «ملکه صحرا»، «در سرزمین خون و عسل»، «حرارت جاوه» و «غیرقابل درک»، ابعاد بازنمایی جنسیت، قومیت، مهاجرت و نظم سیاسی را بررسی میکند.
تحلیل روایت پسااستعماری نقطۀ تلاقی «نظریه و روش تحلیل روایت ساختارگرا» با «نظریه و مطالعات پسااستعماری» است. مطالعۀ ساختاری و انتقادی متن رسانهای، با بهرهگرفتن از تحلیل ساختاری روایت در فیلم و نظریههای انتقادی پسااستعماری، میتواند وضعیت و موقعیت کنونی بازنمایی را روشن سازد. خصوصاً آنکه در مطالعات بازنمایی، هم به پیشینۀ تاریخی و هم سیاستگذاریهای کنونی توجه میشود.
کتاب «شرقشناسی هالیوود» به زودی توسط پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی به چاپ خواهد رسید.