به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ نشست اشرافی گری در ایران چهارشنبه ۱۷ مرداد در کانون اندیشه جوان برگزار گردید. در این نشست علی انتظاری، استاد جامعه شناسی دانشگاه علامه طباطبایی و امیر سیاح به سخنرانی پرداختند.
انتظاری در ابتدای این نشست گفت: اخلاقیات تأثیر مستقیم بر روی رفتار ما دارند. اما همین اخلاقیات در شرایط اجتماعی پدید می آیند. اشرافیت با مصرف گرایی تفاوت دارد. در اشرافی گری خود مصرف مهم نیست و منزلت آن و تظاهر است که اهمیت دارد. اشرافیت در همه گروه های اجتماعی به نوعی وجود دارد. هر کس تا حد توان خود اشرافی زندگی می کند، اما گاهی آن قدر نیست که به چشم بیاید. یعنی وقتی توانایی خرید برندی را نداریم به سراغ برند کم اهمیت تر می رویم.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی افزود: برخی از این مسایل تاریخی اند و فراتر از ساختارند. در برخی دوره های تاریخی ما هر کس بیشتر غارت می کرد و آن را به نمایش می گذاشت نشانه برتری بود. این فرهنگ غارت گری هنوز در ما وجود دارد و این طور نیست که تصور کنیم چون انقلاب صورت گرفته پس دیگر فرهنگ غارت گری در مردم از بین رفته است. مشکل اینجاست که روی این موضوع اصلاً کار نکرده ایم. چند پایان نامه و مقاله درباره غارت گری فرهنگی نگاشته شده است؟ گاهی حتی می بینیم که مردم فرهنگ غارت گری را تحسین می کنند. این که کسی پست ها و مناسبی را میان خویشاوندان خود تقسیم کند هم نوعی از غارت گری است.
امیر سیاح در ادامه به سخنرانی پرداخت و گفت: جامعه ما که انقلابی بوده و سادگی مسئولین در آن ارزش بوده و بزرگانش توصیه کرده اند که با کوخ نشینی زندگی باید کرد و حکومت به اندازه آب بینی بز هم نمی ارزد. اما کسانی که ضعیف تر بودند به تدریج تسلیم دنیا شده اند و از آخرت غفلت کردند و حتی می بینیم که نماینده مجلسی می گوید که حق مان را از سفره انقلاب بر می داریم! در نگاه امروزی این مثال ها را داریم یا مسأله ژن خوب که مطرح شد. در نگاه تاریخی هم مثلاً طلحه و زبیر را داریم که می گفتند ما این همه شمشیر زده ایم پس مزد ما را بدهید.
مدیر گروه دانش و اقتصاد شبکه یک سیما سپس گفت: در آیه ۷۹ سوره قصص در ماجرای قارون می بینیم که قرآن می گوید درست است که از اقوام حضرت موسی بود اما با درایت شخصی به این ثروت رسید. یعنی با عقل معاش و توانایی کارآفرینی به ثروت رسید. قارون ثروت خود را به نمایش می گذاشت و حتی مردم ثروتمند حسرت می خوردند. در آیه بعد می گوید خدا در مقابله با این رفتار قارون بدترین عذاب را بر او نازل کردتا درس عبرتی بشود برای آیندگان که تفاخر نکنند.
سیاح در ادامه افزود: در نگاه دینی ما تولید ثروت با استفاده از ثروت تفاوت دارد. همچنین فخرفروشی نیز چیز دیگری است. پیامبر اکرم(ص) حدیثی دارد با این مضمون که خلق ثروت در جامعه اسلامی عبادت است. درباره مصرف ثروت هم به ما گفته شده که باید محدودیت قائل باشیم و به فکر فقرا نیز باید باشیم. حتی نباید ثروتمند را محروم کنیم بلکه درب خانه مان باید هم به روی ثروتمند و هم به روی فقیر باز باشد. همچنین در تفاخر نیز محدود شده ایم. امام صادق(ع) از اجداد خود ثروت زیادی به ارث برده بود، اما زیر پیراهن خوب خود لباسی سخت می پوشید و می گفت چون من امام جامعه هستم باید خود را با فقرا تطبیق بدهم.
در ادامه علی انتظاری عنوان کرد: ما زیاد از اسلام صحبت می کنیم اما آن چیزی که عملاً در جامعه می بینیم نظریات هستند. پس تا ما اسلام را به نظریه تبدیل نکنیم، فایده ای ندارد. انسان حریص است و تولید را برای خود انجام می دهد. اما در نگاه اسلامی چون انسان حق طلب و خداجو هست می تواند برای خدا تولید کند. این است که در فرهنگ مان مسأله وقف را می بینید. توسعه آمد و خیلی از سنت های ما را به هم ریخت از جمله همین سنت وقف.
وی افزود: توسعه بر اساس لیبرالیسم و نئولیبرالیسم نوشته شده و در آن سود افراد محور است. مثلاً فرض کنید اگر به حساب بانکی شما سودی تعلق نگیرد، شما پول تان را در بانک نمی گذارید. وقتی ما وقف را در قالب نظریه برای جامعه امروزی تعریف نکنیم، عملاً در مقابل نظریات رایج منفعل می شویم. در تعلیم و تربیت نیز باید نظریات مان را وارد کنیم. با نظام آموزش و پرورشی که ما داریم و همان سیستم جوامع غربی است نمی توان انتظار تربیت دینی داشت.
انتظاری سپس با اشاره به این که این نوع تربیت با نیازهای ما مغایرت دارد گفت: در نتیجه این نوع تربیت است که بی عدالتی و اشرافی گری داریم. به عنوان مثال ما این همه جامعه شناس در دانشگاه تربیت می کنیم، اما کجا جامعه ما و نهادهای ما جامعه شناس نیاز دارند؟ توسعه به دلیل عدم تناسب با جامعه ما وضعیتی بیمارگون برای اقتصاد ما به وجود آورده و هر چه از لحاظ اقتصادی رشد کنیم این بیماری وحشتناک تر می شود.
وی سپس اظهار داشت: در یک جلسه ای بودیم و مرحوم حائری شیرازی صحبت می کردند؛ ایشان می گفت توسعه وارداتی ما نسبت معکوس با عدالت دارد. یا مثالی دیگر می زدند که وقتی ساختمانی را شروع به ساخت می کنید و این ساختمان تراز نیست هر چه جلوتر بروید خطرناک تر می شود و خطر ریزش شدیدتر. مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی در دولت خود به دنبال توسعه رفت اما عدالت را زیر پا گذاشت. آقای احمدی نژاد هم به دنبال عدالت رفت و توسعه را زیر پا گذاشت. نه این که نمی شود هر دو را با هم داشت بلکه باید برایش تئوری پردازی کنیم.
انتظاری با اشاره به این که توسعه به طور طبیعی جامعه را طبقاتی می کند، خاطر نشان کرد: ما الان یک نظریه اقتصادی درباره توسعه همراه با عدالت نداریم. الگوی توسعه وارداتی قطعاً به اختلاف طبقاتی و اشرافی گری منجر می شود.
امیر سیاح سپس عنوان کرد:دولت فعلی در ۵ سال اخیر قبح اشرافی گری را از بین برده است. یکی از عوارض این مسأله این است که سرمایه اجتماعی ریزش میکند و فقر احساسی و احساس محرومیت در مردم ایجاد می شود. احساس فقر در مردم رضایت مندی از زندگی را در آن ها کاهش می دهد. بازی ها و لباس ها و شرایط بچه های امروز با بچه های دهه ۶۰ اصلاً قابل مقایسه نیست. سادگی زندگی و شبیه به هم بودن سطح زندگی باعث شده بود که احساس محرومیت نباشد. همچنین ثروتمندان در آن زمان جرأت تفاخر نداشتند.
وی همچنین گفت: احساس تبعیض و عدم اعتماد بین مردم و میان مردم و حاکمیت یکی دیگر از عوارض است. عارضه دیگر این است که چاپلوسی رشد می کند. در حال حاضر روابط عمومی سازمان ها اداره کل تشریفات دارند. در این فضا چاپلوس ها رشد پیدا می کنند. در نتیجه سرمایه اجتماعی پایین می آید و نخبه ها سرکوب می شوند. هر کس با چاپلوسی بالا می رود و فرار مغزها و ... شکل می گیرد. اشرافی گری همچنین باعث می شود که مردم پول خود را در مصرف خرج کنند و نه در تولید و همچنین پس انداز پایین بیاید.
سیاح افزود: در جامعه ای که پس انداز کم شود سرمایه گذاری کم می شود و در نتیجه اشتغال کاهش می یابد و جامعه در چرخه فقر می افتد. شاید بگویید جوامع پیشرفته هم اشرافیت دارند. فرق ما این است که هنوز نیاز به سرمایه گذاری داریم و تولید مان کم است. آن ها از این مرحله عبور کرده اند و حالا مانور تجمل راه انداخته اند. اگر چه در آن جوامع نیز دولت اجازه اسراف نمی دهد. نکته دیگر این است که چون انسان سیری ناپذیر خلق شده و طمع حد ندارد، انسان در این مسیر کم کم به جایی می رسد که احساس نیاز به خالق نمی کند و طغیان و کفر می ورزد.
اردشیر انتظاری در ادامه برنامه اظهار داشت:برای مبارزه با اشرافیت باید به ریشه ها بپردازیم. امام خمینی (ره) در اوج سادگی بود اما حرم امام را در حال حاضر ببینید. حتی حرم امام رضا (ع) در اوج اشرافیت است و اشرافیت در آن موج می زند و حرم را از آن چیزی که باید باشد انداخته ایم. گنبد طلا در گذشته هم بود اما در مجموع یک سادگی ای در حرم وجود داشت. مساجد ما را با مساجد اهل سنت مقایسه کنید. چرا درب مساجد را قفل می کنیم؟ چون آن قدر سیستم ها و چیزهای گران قیمت در آن وجود دارد که می ترسیم دزد ببرد. مسجد باید آن قدر ساده باشد که حتی دزد بیاید چیزی در آن بگذارد.
وی افزود: گاهی می گوییم شأن فلان چیز بالاست و باید این گونه باشد. همین کلمه شأن است که اشرافیت ایجاد می کند. مسأله ما دین داری ماست و تا آن را درست نکنیم هیچ چیز درست نمی شود. دین داری رسمی ما دین داری حقوقی است. یعنی چه چیز حلال است و چه چیز حرام و چه چیز مستحب و یا مکروه است. مثلاً می گوییم در رمی جمرات بایداین گونه سنگ را پرتاب کنیم اما نمی گوییم چرا باید سنگ پرتاب کنیم؟یا نمی گوییم که دور هفتم طواف باید به دور عرش خداوند باشد. این می شود که فرد مکه می رود و بر می گردد اما حاجی نمی شود.
اردشیر انتظاری با تأکید بر این که این ها پوسته دین است و دین هسته ای دارد افزود: هسته مرکزی دین را رها کرده ایم و تنها مناسک را نگاه داشته ایم. هسته مرکزی دین ایثار و فداکاری است. اولین پایان نامه ای که بنده راهنمایی کردم درباره فرهنگ کار در کتاب های دبیرستانی بود. کم ترین ارزش های فرهنگ کار در کتاب دین و زندگی بود و بالاترین در کتاب زبان انگلیسی. از نوع دین داری ما اشرافیت در می آید. هر سال رقم های زیادی صرف واردات خودرو های لوکس می کنیم که با این پول ها می شود میلیون ها شغل ایجاد کرد.
وی خاطرنشان کرد: چرا افراد خودروی لوکس سوار می شوند؟ چون وقتی می بینند که برخی روحانیون که ادعای زهد هم دارند خودروی لوکس سوار می شوند می گویند چرا ما استفاده نکنیم؟ سادگی زندگی مقام معظم رهبری را ببینید. اصلاً در ذهن ما نمی آید که مثل او زندگی کنیم. اما ایشان استثنا است. مقداری از ایشان آن طرف تر بروید می بینید که چقدر اوضاع بد است. در حالی که تمام این افراد مناسکی از قبیل نماز، حج و ... را به جا می آورند. پس مشکلی در نماز خواندن ما وجود دارد.
انتظاری سپس عنوان کرد: اشرافی گری از فحشا، اعتیاد و طلاق هم بدتر است و برای جامعه بسیار مخرب استو نظم اجتماعی را بر هم می زند. ما باید در دین داری مان تردید کنیم. رمان «ملت عشق» را بخوانید؛ خیلی جالب است و کمک می کند که بفهمیم که چه مشکلی در دین داری ما وجود دارد که ممکن است مهم ترین مفاسد از همین دین داری ما بیرون بیاید.
در ادامه امیر سیاح پیرامون راهکارها گفت:اولین کاری که باید بکنیم این است که حساس باشیم و مطالبه کنیم و اشرافیت را نادرست جلوه دهیم. کار خوب را تشویق و کار بد را تقبیح کنیم. اگر از ابتدا جلوی شیوع اشرافیت را می گرفتیم امروز راحت تر می توانستیم با آن برخورد کنیم. مطالبه گروه های اجتماعی یا باعث می شود که مقامات و شخصیت ها خود را اصلاح کنند و یا از جایگاه شان پایین بیایند. هر که می خواهند باشند و در هر جایگاهی.
وی افزود: باید مانند برخی کشورها برای رفتار اشرافی مالیات قرار دهیم. حتی در لیبرال ترین کشورها با مالیات سنگین رفتارهای اشرافی را محدود می کنند مگر این که فرد خیلی سوپر استار یا خاص باشد. باید برای خانه های با متراژ بالا مالیات قرار داد. برای خوردو، برگزاری مراسمات و ... نیز همین طور. یا باید حقوق های نجومی برگردانده شود یا افراد عزل شوند.در گذشته شعری داشتیم که می گفت:
هر که افزوده گشت مال و زرش یا خودش دزد بوده یا پدرش
باید این فرهنگ را احیا کنیم. اگرچه همه مسئولین ما در حال حاضر تجملاتی زندگی نمی کنند اما برخی شان می کنند.
اردشیر انتظاری سپس اظهار داشت:ما تقسیم قوا را با کپی برداری از غرب انجام داده ایم و این غلط است. هفدهم مردادماه روز خبرنگار است. اگر خبرنگاران ما کارشان را درست انجام دهند خیلی از مشکلات را نخواهیم داشت. ما باید اصلاح ساختاری انجام دهیم تا روزنامه نگاری و مطبوعات در جای خودش قرار بگیرد. خبرنگاران باید اشرافیت ها و مفاسد را بر ملا کنند. این مسأله در جامعه ما ضعیف است.
وی در ادامه گفت: مرحوم آقای هاشمی رفسنجانی می گفت مطبوعات باید انتقاد سازنده کنند؛ یعنی بگویند دولت این کارهای مثبت را کرده اما مثلاً در بخش هایی این اشتباهات را داشته است. یادم می آید شخصی این جمله آقای هاشمی را به طنز گرفته بود و گفته بود یعنی باید ساکت شویم. نباید فراموش کنیم که اشرافی گری وتجمل غیر از دزدی است. ممکن است مالی از دزدی به دست نیاید اما انسان با آن به سمت تجمل برود.
امیر سیاح در انتها گفت:یکی از راه های مقابله با فساد شفافیت است که از جرم پیشگیری می کند. خوشبختانه شفافیت در کشور ما قانون شده است. ماده ۲۹ برنامه ششم توسعه می گوید دولت باید درآمد و مزایا برای همه مسئولان را شفاف کند. اما مسئولانی داریم که با وقاحت و بی شرمی دارند در مقابل این قانون گردن کشی می کنند. ما باید با صدای بلند و با قدرت آن ها را مجبور کنیم که این قانون را اجرا کنند تا نظام ما از این ناخالصی ها پالایش شود و به مسیر انقلابی خودش باز گردد.