فرهنگ امروز/ مجید سلیمانی ساسانی*:
بیوجه نیست بگوییم که جهان موسیقی نیز بهواسطه رسانههای اجتماعی، با تحول روبرو شده است. امری که پیش از آن نیز با ورود موسیقی الکترونیک متحول شده بود. من در جملاتی کلیتر میخواهم بگویم که تحول عظیمی در صنعت موسیقی، بهواسطه چند گذار رخ داده است: گذار از آنالوگ به دیجیتال، گذار از فعالیت در عرصههای ملی به عرصههای جهانی و گذار از طرفداران و مخاطبان منفعل به هواداران فعال شبکههای اجتماعی. همین تحولات باعث تحول در تولید و فروش موسیقی و گسترش آن شده است. البته شاید این ادعا مطرح شود که فناوریهای جدید موجب افزایش کپی غیرقانونی محصولات میشود. اما بهراحتی استدلال دیگری را آورد که این ادعا را رد کند. استدلال من مبتنی بر «گسترش فعالیت در حوزه موسیقی» بهواسطه فناوریهای جدید است که به نظر میرسد شواهد کافی نیز برای آن در ایران و جهان وجود دارد. بهگونهای که هم تعداد فعالان و هم ارزش بازار موسیقی بهواسطه همین رسانهها و فناوریهای جدید، افزایش زیادی داشته است.
اصلاً باید گفت که ورود فناوری دیجیتال در «تولید» و «عرضه» موسیقی انقلابی ایجاد کرده و دسترسی و مصرف موسیقی بهواسطه فناوری اینترنت و سپس شبکههای اجتماعی بهمراتب از دوران سلف خود افزایش شگرف داشته است. امروز شبکههای اجتماعی، مهمترین مکان ملاقات تولیدکنندگان موسیقی با طرفداران و همچنین آشنایی با نوازندگان و خوانندگان محسوب میشود. همین امکان موجب گسترش بازار موسیقی و بهتبع آن موزیک ویدئو شده است. نوازندگان بهواسطه شبکههای اجتماعی، همکاران خود را از نقاط دور از محل زندگیشان انتخاب میکنند و بهواسطه فناوری دیجیتال، در یک همکاری مشترک محصول خود را عرضه میکنند. یعنی مصائب تولید به طرز شگفتآوری از این طرق کاهش یافته است. هزینههای سرسامآور تولید موسیقی و موزیک ویدئو و همچنین هماهنگی برای مشارکت برای تولید، آنچنان کم شده که امروز نوجوانان با کمترین هزینه میتوانند محصول خود را تولید و در شبکه اجتماعی عرضه کنند. دیگر نه خبری از «نوار» است و نه حتی «سی.دی» یا «دی. وی.دی» های عرضه موزیک. همه لوازم برای فروش در پلتفرمهای مبتنی بر وب فراهم است و مصرفکنندگان نیز به صورت آنلاین محصول مورد علاقه خود را خریداری میکنند. البته عرصه مصرف موسیقایی آنان، بهواسطه شبکههای اجتماعی و حسابهای هنرمندان و طرفداران شکل گرفته است. آنان پیش از این با محصولات آشنا شدهاند و بخشهایی از موزیک ویدئوی مورد علاقه خود را در فیلمهای یکدقیقهای اینستاگرام دیدهاند و در مورد آن با دیگر هواداران و منتقدان گفتگو کردهاند. همچنین بهواسطه همین تجربه، از زمان و کیفیت برگزاری کنسرتهای موسیقی هنرمندان آگاه شدهاند و پوستر و تبلیغات آن را برای دیگر کاربران ارسال کردهاند. بدین معنی که دیگر خبری از توزیع محدود پوسترهای چاپی کنسرتهای موسیقی نیست و پوسترها در عرصهای وسیع میان کاربران شبکه اجتماعی در حال توزیع است. نتیجه اینکه با تغییرات گستردهای در عرصه تولید و توزیع و حتی مصرف موسیقی روبرو هستیم و دنیای موسیقی نسبت به گذشته متفاوت است. بنابراین نیازمند تدقیق مجددی در دنیای موسیقی، بهواسطه وجود رسانههای جدید و شبکههای اجتماعی هستیم.
در واقع، نسبتی بین صنعت موسیقی و خدمات شبکههای اجتماعی برقرار میشود و مجدداً روابط بین مصرفکنندگان و تولیدکنندگان موسیقی را بازتعریف میکند. از این منظر، کاربران شبکههای اجتماعی، جهانی جدید بر روی تولیدکنندگان موسیقی گشودهاند و بازاریابی آنان را برعهده گرفتهاند. بهگونهای که بدون مشارکت کاربران جهان موسیقی بیمعنی میشود و این پیشرفت مدیون فعالیتهای آنان در شبکه است.
اما رسانههای اجتماعی چه امکاناتی را برای تولیدکنندگان موسیقی به وجود آورده است؟ در پاسخ میتوان گفت که هر امکان جدیدی را که فکرش را بکنید! اگر تا پیش از این هنرمندان و یا همان تولیدکنندگان برای طرح و گسترش بازار خود نیازمند توافق با شبکههای تلویزیونی و ماهوارهای بودند تا موزیک ویدئوی آنان را پخش کند، امروز بهراحتی از اینستاگرام و یوتیوب و در مدلهای ایرانیاش؛ آپارات و نماشا و تماشا بهره میبرند و بهراحتی محصول خود را عرضه میکنند. آنها دیگر گرفتار روابط بسیار پیچیده شبکههای ملی و بینالمللی نیستند و چهبسا، موزیک ویدئو آنان در بستر شبکههای اجتماعی بیشتر دیده میشود. همچنین نیاز نیست که آنها استانداردهای مختلفی که برای پخش وجود دارد را رعایت کنند و هر گروه و فردی – با هر توان و هنری – میتوانند محصول خود را به صورت رایگان برای تبلیغ و یا بهصورت تجاری عرضه کند.
از صرف عرضه که بگذریم، امکان مهمتر، دسترسی به اطلاعات مخاطبان است. فعالیت در شبکههای اجتماعی، انبوهی از اطلاعات قابل تحلیل در اختیار شرکتهای تولید قرار میدهد که در لحظه به آنها امکان تصمیمگیری برای تولید را میدهد. شرکتهای تولید موسیقی و یا حتی گروههای کوچکتر با رصد علائق مخاطبان خود میتوانند تصمیمات بهتری برای تولید بگیرند و یا با استفاده از این اطلاعات، بهترین روشهای بازاریابی شبکهای با بهرهگیری از کار رایگان طرفداران را ممکن سازند. از همین سخن میتوان دریافت که تلاشی مشترک میان صنعت موسیقی و موزیک ویدئو با رسانههای اجتماعی وجود دارد.
نهایتاً به نظر میرسد که در مقایسه با رسانههای پیشین مانند تلویزیون، رسانههای جدید امکانات بیشتری برای طرفداران فراهم کردهاند. این طرفداری نسبت مستقیمی با مصرف موسیقی و موزیک ویدئو دارد. کاربران و هواداران شبکههای اجتماعی، هرگز قدرت انتخاب امروزین خود را نداشتهاند. آنها برای تماشا و پیگیری و ترویج یک موسیقی یا موزیک ویدئوی خاص و مورد علاقهشان، باید منتظر تصمیم مدیران پخش تلویزیونی میشدند و در این ارتباط یکسویه، قدرت ارتباط تعاملی وجود نداشت. اما امروز آنها بر اساس انتخاب و سلیقه خود، تصمیم میگیرند که چه محتوا و یا چه هنرمندی را دنبال کنند و آن را به دیگر کاربران پیشنهاد دهند. در واقع، شبکه اجتماعی باعث شده که هزینههای هواداری بهشدت کاهش یابد. زیرا نیازمند حضور در یک مکان دور و خاص برای ابراز و کنش طرفداری نیست و هرلحظه میتوان در قالب کاربر شبکه اجتماعی، کنشهای هوادارانه از یک تولید یا هنرمند خاص داشت. کاربران همچنین پروفایلی از علائق خود تهیه میکنند که به سرعت قابل دسترسی است. همچنین طرفداران دوست دارند که از طرف هنرمندان مورد «توجه» قرار گیرند و این توجه، بهواسطه رسانههای اجتماعی، به شکل گستردهتری رخ میدهد و درنهایت بازار اثر هنری را پررونق میسازد.
*دانشآموخته دکتری علوم ارتباطات، مدرس و پژوهشگر
منبع: مهر