به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ در بخشی از ابتدای کتاب جایگاه دیالکتیک هگل در تاریخ دیالکتیک جدید میخوانیم، روش و منش اندیشیدن «دیالکتیکی» که از پنج قرن ق. م. در یونان باستان (نزد هراکلیت) و در ایران کهن (نزد زروانیستها، زرتشت و سپس مولانا) و در چین قدیم (نزد لائوتسه) آغاز شده است و به نحو «ایدهآلیستی و مفهومی» از افلاطون تا هگل، و به گونه «ماتریالیستی» از دموکریت تامارکس ادامه یافته است، دارای ژرفا و گستردگیای است که همواره به اشکال مختلف در علوم (بهخصوص انسانی) ادامه و کاربرد یافته است! اصل اساسی دیالکتیک پذیرش «وحدت اضداد و تکوین صیرورت روابط متضاد، متقابل، متعاکس، متعامل و متحرک» میان تمام ارتباطات مادی و معنوی در تاریخ جهان و جهان تاریخ (عالم و آدم) است! نگارنده در اثر حاضر به شرح سیر و مسیر طولانی این دیالکتیک نزد مبرّزترین متفکران، یعنی هگل، و بیان جایگاه تاریخی دیالکتیک او در دوران جدید پرداخته است.شارح این کلام امیدوار است توضیحات مجلد حاضر نیز نزد «اهل دانش و فضل در نظر آید و قبول افتد.»
«جایگاه دیالکتیک هگل در تاریخ دیالکتیک جدید» با موضوع علوم اجتماعی اثر منوچهر آشتیانی از سوی نشر قطره در ۳۲۲ برای نخستین بار چاپ شده است.