فرهنگ امروز/ فرزانه قبادی:
موزه ملی برزیل یکشنبهشب در آتش سوخت. موزهای که حدود ٢٠ میلیون شیء تاریخی در آن نگهداری میشد. بسیاری معتقد بودند این موزه به اندازه موزه بریتانیا برای برزیل اهمیت دارد، با این تفاوت که در این موزه ۲۰ میلیون شیء و در موزه بریتانیا ۸ میلیون شیء نگهداری میشود. طبق برآوردهای اولیه درصد بالایی از اشیای موجود در موزه در این آتشسوزی از بین رفتهاند. گاردین در گزارشی در مورد این آتشسوزی مهیب در رابطه با برخی آثار ارزشمند این موزه نوشت: «در میان اشیای این موزه آثاری وجود دارند که باستانشناسان و محققان نگران از بین رفتن آنها هستند. از جمله این آثار میتوان به نقاشی دیواری رومی اشاره کرد که مربوط به شهر پمپی است. آثار بهجا مانده از مصر باستان، روم و یونان، فسیلهای گیاهی و جانوری، استخوانهای دایناسورها و شهاب سنگی که در ۱۷۸۴ کشف شد. در این میان یکی از مهمترین اشیای موجود در موزه بقایای اسکلت ۱۲هزارساله انسان (Luzia) که قدیمیترین فسیل انسانی کشف شده در برزیل است، بیش از همه محققان را نگران کرده است.» بسیاری از مسوولان برزیل به این آتشسوزی واکنش نشان دادند؛ میشل تامر، رییسجمهور برزیل در توییترش نوشت: «امروز، روزی حزنانگیز برای موزهداری کشور ما است. متاسفانه بیش از ۲۰۰ سال زحمت، تحقیق و دانش در مقابل چشم همگان نابود شد. خسارت فرهنگی وارد شده با خسارت مالی که به این موزه قدیمی وارد شده است اصلا قابل مقایسه نیست.»
بنای موزه در سال ١٨١٨ برای سکونت خانواده سلطنتی ساخته شده و یکی از قدیمیترین موسسات تحقیقاتی برزیل است. آتشسوزی در موزه ملی برزیل پس از اتمام ساعت کار موزه اتفاق افتاد؛ زمانی که تجهیزات اطفای حریق باید به داد این موزه میرسیدند. هنوز علت آتشسوزی اعلام نشده است اما یکی از عوامل گسترش آتشسوزی میتواند مجهز نبودن موزه به سیستم پیشرفته اطفای حریق باشد. آثار ارزشمند این موزه در شرایطی نگهداری میشد که به گفته رییس آتشنشانی ریو در گفتوگو با تلویزیون محلی ریو: «آتشنشانها به اندازه کافی آب در اختیار نداشتند زیرا دو شیر آتشنشانی خیابان کار نمیکرد و ما توانستیم فقط از آب تانکرها و آب دریاچه نزدیک موزه استفاده کنیم. ساختمان موزه قدیمی بود و محتوی مقادیر بالایی مواد قابل اشتعال، مقدار زیادی چوب و نسخ خطی هم در مخزن موزه نگهداری میشد.» خبرگزاری فرانسه به نقل از معاون موزه ملی برزیل نوشت: «تمام اسناد قدیمی و فوقالعاده ارزشمند بایگانی شده و موجود در موزه در آتشسوزی به کلی نابود شده است.۲۰۰ سال میراث فرهنگی و تاریخ ما از بین رفت. من بسیار ناامید و در عین حال خشمگینم. هرگز امکانات کافی برای زمان حادثه در حدی که شایسته چنین مکان ارزشمند و منطبق با استانداردهای آن باشد، پیشبینی نشده بود.» گروهی از دانشگاهیان برزیل اعلام کردهاند در اعتراض به کوتاهی دولت در نگهداری این گنجینه ارزشمند ملی در روزهای آینده تظاهرات خواهند کرد.
آتشسوزی یکی از عوامل از بین رفتن و آسیب بناها و اشیای فرهنگی و تاریخی است. حادثهای که شاید راهی برای پیشگیری از وقوع آن وجود نداشته باشد و به هر دلیلی در موزه یا ابنیه تاریخی یا هر بنا و مکان دیگری اتفاق بیفتد، اما راهکارهای بسیاری برای کاهش میزان آسیب این حادثه وجود دارد. ترمیم و بازسازی بناها و مکانهایی که طعمه حریق میشوند با کمک بیمه کار چندان سختی نیست، اما گاهی آتشسوزی میتواند تاریخ و هویت یک کشور را برای همیشه از بین ببرد، همانطور که بعضی آتش سوزی موزه ملی برزیل را «خودکشی ملی» یا «فاجعه ملی» تعبیر کردند و معاون مدیر این موزه آن را «فاجعهای غیرقابل تحمل» دانست و گفت: «این موزه میراث ۲۰۰ ساله این کشور است. ۲۰۰ سال خاطره، ۲۰۰ سال علم، ۲۰۰ سال آموزش در این آتشسوزی آسیب دید.» بسیاری از مسوولان برزیل هم پس از مهار آتشسوزی حرف از ساخت دوباره این موزه زدند.
احوال موزههای ما
آتشسوزی موزه ملی برزیل، بهانهای شد تا بسیاری از کارشناسان میراث فرهنگی برای چندمین بار در رابطه با وضعیت امنیت موزههای کشور در برابر حوادث و بلایای طبیعی هشدار دهند. مدتهاست موضوع مخزن امن برای موزهها، به ویژه موزه ملی ایران مطرح است، اما هنوز این امر در مورد یکی از مهمترین موزههای کشور با آثاری منحصر به فرد و مهم محقق نشده است. چندی پیش مدیرکل میراث فرهنگی تهران در مورد ایجاد مخزن امن برای موزههای پایتخت گفت: «درخواستی که در جلسه شورای توسعه و برنامهریزی استان با استاندار مطرح کردم ایجاد یک مخزن مرکزی و امن در تهران برای اشیای موزههای تهران بود. در تهران به یک مخزن امن نیاز داریم تا بتوانیم در شرایط بحرانی آثار موزهها را از آسیب نجات دهیم.» ماهها از این اظهارنظر گذشته و نه تنها هنوز خبری از مخزن امن برای موزه ملی و موزههای دیگر تهران از جمله موزه فرش و موزه رضا عباسی نیست، بلکه اشیای موجود در این موزهها هم در شرایط مطلوبی نگهداری نمیشوند و با استانداردهای جهانی برای نگهداری اشیای تاریخی و باستانی فاصله زیادی دارند.
موزه فرش، موزه رضا عباسی، موزه تخت جمشید و بسیاری از موزههای ایران که آثاری بینظیر را در مخازن و سالنهای نمایشگاهیشان نگهداری میکنند، فاقد وسایل و تجهیزات مناسب برای حفاظت آثار در مقابل حوادث غیرمترقبه و بلایای طبیعی هستند. بعضی از این موزهها حتی مجهز به دوربین مدار بسته هم نیستند. مخازن این موزهها که پر از اشیای منحصر به فرد هنری و تاریخی و باستانی هستند - که کوچکترین آسیب به هر کدام از این آثار، ضرری جبرانناپذیر در حوزه تاریخ و فرهنگ محسوب میشود- وضعیت مناسبی ندارند. آثار در موزهها و مخازن آنها امنیت لازم را ندارند، آنقدر که باستانشناسان ترجیح میدهند آثار تاریخی و باستانی را در کاوشها از دل خاک بیرون نکشند تا در مخازن موزهها و ویترینهای نامناسب آنها از بین بروند. بسیاری از باستانشناسان معتقدند اشیای زیر خاک جایشان امنتر است و بهتر است همانجا بمانند و به مخازن و ویترینهای موزهها منتقل نشوند، چرا که خیلی سریعتر از بین خواهند رفت. موزه گرمابه پهنه سمنان سالهاست در ویترینی که به اندازه کافی برای نگهداری یک اسکلت باستانی منحصر به فرد مجهز نیست، میزبان اسکلتی است که در کاوشهای باستانی تپه حصار دامغان به دست آمده است. بسیاری از باستانشناسان میگویند نمونه دیگری از این اسکلت در دنیا وجود ندارد. اسکلت متعلق به زنی است که در هنگام زایمان نوزادش مدفون شده، جمجمه و استخوانهای بدن این نوزاد هنوز بهطور کامل از بدن مادر خارج نشده است. اینکه این تدفین بر اثر یک حادثه مثل زلزله بوده یا مادر در نتیجه بیماری از دنیا رفته هنوز برای محققان مشخص نیست، اما آنچه مسلم است، منحصر بهفرد بودن این کشف باستانی است که در شرایطی نامناسب در سالنی در موزه پهنه نگهداری میشود، جایی که باید رطوبت، نور و فاکتورهای دیگر آن مدام بررسی شود تا آسیبی به اسکلت نرسد. اما تنها پاسخ مسوولان به دلیل این شرایط نابسامان برای نگهداری اثری شاخص که نمونه دیگری در ایران و دنیا ندارد، بودجه است، همان بهانه همیشگی مدیران برای توجیههای ناتمام.
موزه فرش ایران با فرشهای نفیسی که در دل خود پنهان کرده، شرایط خوبی ندارد تا جایی که معاون میراث فرهنگی کشور در جشن چهل سالگی موزه فرش صراحتا اعلام کرد: «دو سال پیش متوجه شدیم که در طول سالهای گذشته هیچ تلاشی برای موزه فرش ایران انجام نشده است، حتما باید مخازن، ویترینها و فضای موزه را ساماندهی کرد.» و این جملات تنها بیانگر گوشهای از وضعیت نابسامان موزهای با اهمیت موزه فرش ایران است. در تعطیلات نوروز ویدیویی از باغ جهانی اکبریه در فضای مجازی منتشر شد که نشان میداد آثار تاریخی در موزه این باغ ثبت جهانی شده در ویترینی که حتی قفل مناسب ندارد و به راحتی توسط بازدیدکنندگان باز میشود، نگهداری میشوند. وقتی شرایط حفاظت فیزیکی آثار تاریخی و باستانی موزهها اینقدر نگرانکننده است، آیا میتوان امیدوار بود که موزههای کشور مجهز به سیستم اطفای حریق یا مخازن امن برای نگهداری آثار شاخص خود باشند؟ مسوولان میراث فرهنگی میگویند با وضعیتی که بودجه سازمان دارد باید اولویت را به موزههایی که بیشتر جنبه ملی دارند بدهیم و اینطور وضعیت نابسامان موزهها را توجیه میکنند، اما وضعیت موزههایی که جنبه ملی دارند نشان میدهد که مسوولان در رسیدگی به اولویتهای مورد ادعای خود هم چندان موفق نیستند. هر چند که درس گرفتن از تجربههای دیگران چندان در دستور کار مدیران نیست، اما ای کاش تراژدی موزه ملی برزیل بتواند مدیران و متولیان موزههای کشور را مجاب کند که تدبیری برای وضعیت امنیت و حفاظت موزههای کشور در برابر حوادث بیندیشند.
روزنامه اعتماد