تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۱۲:۵۲
به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن» نوشته دیوید مناشری به ترجمه محمد حسین بادامچی و عرفان مصلح از سوی نشر سینا منتشر شده است.
کتاب حاضر مراحل، نحوه و نقش ورود نظام آموزشی غربی در تحول جامعه ایرانی در سه بخش: دوره قاجار، دوره رضا پهلوی و دوره محمدرضا پهلوی و یک فصل دوره جمهوری اسلامی بررسی شده است.
مراحلی که با اعزام اولین دانشجویان برای فراگیری فنون نظامی غرب در اوایل قرن نوزدهم آغاز میشود(فصل دوم) با شکل گرفتن ایده «اقتباس نظام آموزشی غرب برای دستیابی به آزادی و پیشرفت اجتماعی ـ اقتصادی ـ علمی غرب» در اذهان برخی روشنفکران کشورهای جهان اسلام(عثمانی، مصر، تونس و ایران) به صورت تقریبا همزمان در نیمه قرن نوزدهم، به مطالبه یک تغییر درونی(فصل اول) و تاسیس اولین مدرسه علمی غربی ایران یعنی دارالفنون میانجامد(فصل دوم) و با توسعه طرح اعزام فرزندان طبقه ممتاز به فرنگ و بازگشت تدریحی آنها، به شکلگیری طبقه نخبگان جدید در نظام اجتماعی اواخر قرن نوزدهم و نقش آفرینی جدی آن ها در انقلاب مشروطه منجر میشود.(فصل سوم)
سپس با وارد شدن قانون نظام آموزشی اجباری فراگیر در قانون اساسی مشروطه، گام بلندی در جایگزین شدن آموزش جدید به جای آموزش سنتی حوزوی و استقرار آموزش جدید در مرکز جامعه ایرانی برداشته میشود.(فصل پنجم) اعزام دانشجویان به فرنگ با برنامهریزی جدیدی در دوره رضاشاه ادامه مییابد(فصل ششم) که با شکست طرح تامین طبقه نخبگان سیاسی ـ اجتماعی رژیم از طریق اعزام دانشجویان به اروپا، به طرح اولین دانشگاه ایران یعنی دانشگاه تهران میانجامد(فصل هفتم) و بعد دیدگاه محمدرضا پهلوی و سیاستگذاران دربار و تحولاتی که با آغاز انقلاب سفید در فلسفه آموزشی وی پیدا شد بررسی میشود (فصل هشتم) تا میزان رسوخ نظام آموزشی جدید در مقاطع ابتدایی، متوسطه و عالی ارزیابی شود (فصلهای نهم و دهم).
با تغییر سیاستهای آموزشی شاه در انقلاب سفید که با عنوان «انقلاب آموزشی» شناخته میشود، خاستگاه اجتماعی طبقات تحصیلکرده در ایران دچار تحول میشود و آموزش تا حد زیادی در طبقات سنتی و پایین جامعه هم جایگاه مییابد (فصل یازدهم). آموزش مدرن و اعزام دانشجو به اروپا و آمریکا در طول دوره پهلوی مهمترین وسیله ساختن طبقه نخبگان جدید است که به تدریج طبقه نخبگان سنتی و به ویژه فارغالتحصیلان حوزوی را از صحنه سیاسی کشور حذف میکند (فصل دوازدهم).
با این حال رژیم محمدرضا شاه در انقلاب آموزشی کاملا موفق نیست و نمیتواند دانشگاه تهران دژ سرسخت روشنفکران لیبرال ملیگرا، را تسخیر کند که به بروز آشوبهای دانشگاهی اواخر سلطنت شاه میانجامد(فصل سیزدهم). در نهایت با بروز انقلاب اسلامی و چرخش بزرگ در فلسفه سیاسی نظام حاکمیت ایران، سیاست تحول در نظام آموزشی پهلوی تحت عنوان «انقلاب فرهنگی» مطرح و اجرا میشود که میزان توفیق آن در به هم ریختن نظم مدرن به وجود آمده در نظام آموزشی ایران در یک و نیم قرن پیش از آن سیاست در فصل خاتمه تحلیل و بررسی میشود.
روششناسی و رویکرد مطالعاتی مناشری به گونهای است که با خواندن این کتاب این احساس برای خواننده به وجود میآید که «نظام آموزشی دقیقا در جای درست خود در تاریخ معاصر ایران نشسته است.» در واقع مناشری در روش مطالعه تاریخ آموزش ایران نخست نهاد آموزش را یک نهاد مستقل در نظر نگرفته و آن را در متن مناسبات آموزش و جامعه برای آموزش نقش بالادستی، اصیل، فعال و تحول ساز در نظر گرفته که برخلاف رویکردهایی است که آموزش را به عنوان یک نهاد تبعی، محافظه کار، منفعل و ثانوی در نظر میگیرند؛ سوم نقش آموزش در تاریخ ایران را در نسبت با مفهوم عمیق مدرنیزاسیون تحلیل کرده که برخلاف دیدگاههای سطحیتری است که با وسط گذاشتن مفهوم توسعه، به سادگی غایت دارلفنون را خدمن به توسعه نظامی، غایت تاسیس دانشگاه تهران را تامین دانش و نیروی انسانی جاده کشی و راه آهن و هدف از تاسیس دانشگاه آریا مهر را پرورش متخصصان مورد نیاز فولاد و ذوب آهن اصفهان تلقی میکند.
چهارم در تحلیل مدرنیزاسیون، از غلبه علم اقتصاد و جامعهشناسی در امان مانده و به خوبی از منظری فلسفی روند تحولات ایران قدیم به جدید را بررسی کرده است و پنجم به خوبی اتصال سه قلمرو فلسفه سیاسی، فلسفه آموزشی و مدیریت آموزشی را در سیاستگذاری آموزشی 180 ساله مورد مطالعه خود نشان داده است.
این اثر یکی از بهترین کتابهایی است که با برقرار کردن پیوند اندیشه و عمل در تاریخ معاصر ایران در ادوار قاجار و پهلوی است، به روی نسل جدید ایرانیان میگشاید.
کتاب «نظام آموزشی و ساختن ایران مدرن» نوشته دیوید مناشری به ترجمه محمد حسین بادامچی و عرفان مصلح با شمارگان هزار نسخه در 496 صفحه از سوی نشر سینا منتشر شده است.