به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ ادوارد سعید شرقشناس آمریکایی فلسطینیتبار است که کتاب «شرقشناسی»اش به عنوان یکی از ۱۰۰ اثر برتر غیرداستانی و تاثیرگذار در تاریخ معرفی شده است. تاثیر دیدگاههای انتقادی ادبی، سیاسی و اجتماعی این متفکر، در جهان عرب تحولی اساسی در پی داشته در برخی رمانهای نویسندگان عرب نیز راه پیدا کرده است. به جز این، در برخی از کشورهای غربی جهان چون فرانسه عزمی دوباره برای بازگشت به آثار و اندیشههای او شکل گرفته است.
نگاه انتقادی ادوارد سعید، هم شامل پیشینه استعماری اروپا و استعمار جدید غرب میشود؛ هم پلیدیهای جوامع استبدادی در شرق. او هم مداخلهجوییهای فاجعهبار آمریکا را در خاورمیانه نقد کرده و هم انواع رهبران ریاکار، سودجو و سرکوبگر منطقه را. نقد سعید حتی دامن مدعیان آرمان فلسطین را نیز میگیرد.
کتاب «آخرین مصاحبه ادوارد سعید» ترجمه یک مصاحبه ویدئویی به مدت ۳ ساعت و ۲۵ دقیقه با ادوارد سعید است که در سال ۲۰۰۲ یعنی یک سال پیش از درگذشت سعید، به درخواست دی.دی.گوتنپلان توسط چارلز گلاس انجام شد. در این مصاحبه میتوان ادوارد سعید را از فاصلهای نزدیک، در کسوتی غیررسمی مشاهده کرد. زمانی که این مصاحبه انجام شده، سعید بیمار بوده و در انتظار مرگ به سر میبرده است.
سعید در این کتاب داستان زندگیاش را میگوید. مهاجرت ناخواسته و ناگریز خانواده از فلسطین به مصر و سپس به آمریکا از مقاطع مهم این اندیشمند است که در کتاب به آن اشاره شده است. سیر تحول فکری، دغدغهها و دیدگاه انتقادی سعید و همینطور دلیل نوشتن کتابهایش از جمله موضوعاتی است که او در این مصاحبه مفصل به آنها پرداخته و دربارهشان میگوید.
حمید دَبّاشی استاد دانشگاه کلمبیا دوست نزدیک ادوارد سعید، برای ترجمه فارسی کتاب «آخرین مصاحبه ادوارد سعید» مقدمهای نوشته که همراه با آن منتشر شده است. دباشی از نظریهپردازان نقد پسااستعماری است. او مینویسد ۲ وجه از این مصاحبه برای او اهمیت دارد؛ اول اینکه سعید کاملا از جامعه آمریکایی به جز تعدادی اندک از دوستانش رو برگردانده بوده و از نظر سیاسی و اخلاقی توجهش را به سمت دنیای عرب معطوف کرده بود. دوم اینکه تنها چیزی باعث شد او از بستر بیماری بلند شود، دیدن بارقهای از تصویر آریل شارون جنگافروز اسرائیلی بود. دباشی روایت میکند که سعید پس از شنیدن هجوم اسرائیل به غزه یا تجاوز آمریکا به عراق، با وجود بیماری و سختی، پشت میز تحریرش نشسته و در این باره مینوشته است.
کتاب «آخرین مصاحبه با ادوارد سعید» یازدهمین عنوان از مجموعه «جستارها» است که انتشارات جهان کتاب چاپ میکند.
در قسمتی از این کتاب میخوانیم:
*فقط فریبکاری بود؟
بله، فریبکاری بود. آن خطوط با چنان مهارت خیرهکنندهای نوشته شده بودند که هرگز فکر نمیکردی عربی نباشد. برای مراجعه دوباره به آن تابلو سماجت کردم. به نظرم دلیل آنکه از آن سر در نیاوردم این بود که زبان عربیام ضعیف بود. اما دانستم که آن خطوط در واقع عربی نیست. با وجود این، از سوی دیگر تابلو تاثیری واقعی داشت و همین موجب شهرت و آوازهاش شد و سیل تقاضا [برای تملکش] سرازیر گشت. ژروم در واقع در شمال افریقا زندگی کرده بود، اما تابلوهایش [شکلی] عمومی و کلی یافت، به نحوی که مکان [حضور] شما دیگر مهم نبود. اینکه [بخواهی] مصر یا شمال افریقا یا سوریه یا خلیجفارس را به تصویر بکشی [فرقی نمیکرد ، همه این مکانها مشابه هم بودند]. سبک رایج در نقاشی یکسان بود. نقاشِ شرقشناسِ بزرگی مانند دِلاکروا هم بود که تابلوهای باشکوهی را به عنوان دستاورد سفرش به الجزایر رسم کرد، اما تابلوهای او هم مختص الجزایر نبود و شامل امپراتوری عثمانی، یعنی بخش شرقی آن، نیز میشد.
مسئله جنسی و خشونت دو عنصر مهم و جدی در این آثار هستند یا [به عبارتی] مسئله جنسی و مرگ به عنوان درونمایه دیگر آن تابلوها مطرحاند. من با تعجب دیدم که افرادی از همنسلهایم این موضوع ویژه هنری را، که واقعیت کنونی عربی از واقعیت اصلیاش برکنده شده است، ستایش میکنند. بهطوری که به مرور آثار نقاشان شرقشناس به اشیاء ارزشمندی در خانههای اعراب بدل شد. شاید تا حدی این امر به سبب کتاب شرقشناسی روی داده است. ثروتمندان خلیجفارس که در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ به لندن آمدند همه آن تابلوها را خریدند. برای همین آثار ژروم، که در دهه شصت سده نوزدهم نقاشِ آکادمی درجه دومی در پاریس بود، بسیار قیمتی و ارزشمند شد؛ البته اگر بشود آن تابلوها را یافت. نه تنها آثار او، که آثار دیوید روبرتز و چیزهای دیگری هم هست که مردم در خاورمیانه و حتی خارج از آن خانههایشان را با آن تزیین میکنند. ولی آن آثار نایاباند، [همه به فروش رفتهاند] و چیزی ازشان باقی نمانده است.
این کتاب با ۱۳۶ صفحه، شمارگان ۷۷۰ نسخه و قیمت ۱۷ هزار تومان منتشر شده است.