به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ امیرمحمد گمینی، استاد تاریخ علم دانشگاه تهران و از منتقدین آراء سید حسین نصر در باب نسبت اندیشه سیدحسین نصر با علوم مدرن، گفت: دکتر نصر علاوه بر اینکه علم مدرن را نمیپذیرد علم سنتی را هم تحریف میکند، یعنی در علم قدیم هم که نگاه میکنیم مثلاً ایشان میگوید که علم قدیم برآمده از وحی است، اما وقتی به آثار دانشمندانی مانند ابوریحان بیرونی و یا خواجه نصیرالدین طوسی مراجعه می کنیم متوجه میشویم که اینها برای وحی ارزش زیادی قائل بودهاند و یکی از انگیزههای آنها در پرداختن به علم انگیزههای دینی بوده است، اما انگیزه با اینکه علم آنها برآمده از متون دینی باشد کاملا متفاوت است.
گمینی افزود: علم دوران اسلامی ادامۀ علم یونانی بوده است و یونانیان هم وحی نداشتهاند، هرچند عقاید افلاطونیان و نوافلاطونیان در یونان باستان رواج داشت اما بسیاری از دانشمندان یونانی در کار علمی خود این عقاید را وارد نمیکردند.
استاد تاریخ علم دانشگاه تهران افزود: در جای دیگر دکتر نصر اشاره میکند که دانشمندان قدیم به دلیل اینکه میخواستند ارزش نمادین زمین مرکزی (یعنی اینکه انسان در مرکز مخلوقات خدا باشد) را حفظ کنند به نجوم جدید خورشید- مرکز اشاره نکردهاند. این حرف اشتباهی است، زیرا وقتی به کتب دانشمندان قدیم مراجعه میکنیم میبینیم که آنها برای نظریۀ زمین مرکزی هم دلایل مشاهدتی و علمی و تجربی داشتند و هم دلایل فلسفی. علاوه بر این این حرف توهین به دانشمندان قدیم است زیرا مدعی است که آنها حقیقت را به دلیل انگیزههای دینی تحریف می کردند.
گمینی با بیان اینکه دکتر نصر معتقد است دانشمندان مدرن به این دلیل توانستند نجوم جدید را به وجود بیاورند که عقاید دینیشان سست شده بود، گفت: اتفاقاً افرادی چون کپرنیک و کپلر شدیداً انگیزههای دینی داشتهاند، حتی عقاید و انگیزههای دینی آنها خیلی بیشتر از برخی دانشمندان تمدن اسلامی بوده است. مثلاً کپلر در جایی استدلال میکند خداوند برای ایجاد نظمهایی، نسبتهای معینی برای فاصلۀ سیارات قرار داده است. کپلر استدلالهایی اقناعی کرده و به دنبال این بوده است که کشف کند خداوند چه هارمونی ای برای طبیعت قرار داده است، در حالی که چنین استدلاهای اقناعی و زیبایی شناسانه را در آراء دانشمندان اسلامی نمیبینیم. به عنوان مثال خواجه نصیرطوسی با اینکه هم عالم دینی بزرگی بوده و هم منجم ، ریاضیدان و فیلسوفی بزرگ، اما در آثار خود زیاد به آیات قرآن و یا حتی افکار الهیاتی خود برای بیان یک مسألۀ علمی ارجاع نمیدهد. البته در برخی موارد با ارجاع به آیات انگیزههای دینی خود را بیان کرده است مانند زمان حال که خیلی از افراد با انگیزههای دینی و شناخت کائنات سراغ علم مدرن میروند.
وی گفت: دیوید کینگ، مورخ برجستۀ علم، معتقد است که این عقاید دکتر نصر کاملاً شخصی است یعنی اینکه متناسب با افکار خود به چیزهایی باور دارد که استدلال کافی برای اثبات آنها ندارد.
وی درباره علت اقبال به نظریات سنت گرایانه دکتر نصر گفت: یکی از دلایل استقبال به این سخنان این است که ایشان حرفهایی زده است که از یک جهت جذابیتهای دینی دارد و از طرف دیگر به خاطر جایگاهی که در یکی از بهترین دانشگاههای غربی دارد باعث میشود که جوانان مسلمان شیفتۀ صحبتهایش شوند.
گمینی افزود: در کل سنتگرایانی مانند دکتر نصر در زمینههای مختلف علمی و فنی مانند نجوم، معماری و... نظراتی ارائه میدهند که خلاف نظر صاحبنظران این رشتهها است. از طرف دیگر از نظر بسیاری از اندیشمندان دینی سخنان دکتر نصر و دیگر سنت گرایان مانند آب و آتش در تضاد با عقاید اسلامی است، زیرا برخی از این افراد بتپرستی را نوعی خداپرستی میدانند که کاملاً خلاف نظر قرآن است.
این استاد دانشگاه تهران اضافه کرد: البته این نکته هم نباید فراموش کرد که کارهای مهم دکتر نصر که به خاطر آن در دانشگاه جورج واشنگتن صاحب کرسی است مربوط به فلسفه است. ایشان در بحث فلسفۀ اسلامی برای اولین بار چیزهای زیادی را معرفی کرده است. همچنین یکی از جنبههای مثبت کار دکتر نصر این است که به علم و تمدن اسلامی بها داده و آن را بسیار ارزشمند میداند. وی معتقد است علم دورۀ اسلامی همان علم یونانی نبوده بلکه ادامه دهندۀ آن است و تحولاتی در آن به وجود آورده است و این علم هویتی مستقل دارد. اما اغراق ها و اشتباهات زیادی در بیان این موضوع دارد.
وی افزود: دیوید کینگ نقدی بر کتاب علم و تمدن در اسلام وی دارد. به عنوان مثال می گوید دکتر نصر در این کتاب کشف پاندول را به ابن یونس نسبت میدهد، در حالیکه هیچ مدرکی برای اثبات این ادعا وجود ندارد.
وی در پایان در پاسخ به این پرسش که اگر علم اسلامی ادامۀ علم یونانی است چگونه میتوان هویتی مستقل برای آن در نظر گرفت، گفت: علم تمدن اسلامی ادامۀ علم یونانی است و دکتر نصر تأکید میکند که این علم صرفاً علم یونانی نیست که هیچ تحولی در آن صورت نگرفته باشد. بلکه مسلمانان در سدههای میانه سنت علمی یونانی را زنده نگه داشتند و پس از ایجاد تحولات و بیان مباحث جدید به دست اروپاییان رسید.