به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایسنا؛ این نویسنده و مترجم درباره ورود سلبریتیها به عرصه ادبیات اظهار کرد: من سلبریتیها را دنبال نمیکنم ولی از دوستان میشنوم که این افراد کتابهایی هم دارند. به نظرم اشکالی ندارد که سلبریتیها هم وارد ادبیات شوند. سلبریتیها در سیستم پول و سرمایه فکر میکنند؛ با توجه به اینکه شهرت نوعی سرمایه محسوب میشود، بر اساس آن کتاب مینویسند و برای چاپ کتابهایشان ناشر پیدا میکنند. ناشر هم خوشحال میشود زیرا میداند مردم دوست دارند بدانند کسانی که مشهور هستند چه کاری انجام میدهند، پس کتاب فروش میرود و برایش سود دارد.
او افزود: این را که برخی میگویند چاپ کتاب توسط سلبریتیها ممکن است به ادبیات آسیب بزند، قبول ندارم. برخی از ادبیاتیها طوری برخورد میکنند که انگار کسی نباید وارد این حوزه شود و یا اینکه ممکن است آمدن سلبریتیها به کتابهایشان ضرر بزند. نویسنده نباید اینطور فکر کند و وارد چرخه سرمایهداری شود. اینکه بگوییم کتاب سلبریتیها به خاطر شهرتشان بیشتر از کتاب ما فروش میرود پس نباید وارد ادبیات شوند، برخورد کینهتوزانهای است؛ در صورتی که نویسندهها نباید در این سیستم فکر کنند.
شهریار وقفیپور همچنین درباره قیمتگذاری کتابهای سلبریتیها بیان کرد: سیستم قیمتگذاری در ایران کاملا غلط است. در کشورهای اروپایی و آمریکایی قیمت کتاب بر اساس صفحات کتاب نیست، بلکه چیزهای دیگری مطرح است؛ مثلا چاپ اول کتاب نویسنده مشهور خیلی گرانتر است یا قیمت کتابهای فلسفی و نظری بیشتر از داستان است. به نظرم مشکل ما این نیست که کتاب یک آدم مشهور قیمت بیشتری نسبت به کتابهای مشابه دارد.
او با بیان اینکه بعید میداند کتاب همه سلبریتیها بد باشد، خاطرنشان کرد: در میان نویسندهها هم نویسندههایی هستند که بهقدری بد مینویسند که کسی نمیتواند بدتر از آنها بنویسد، حتی سلبریتیها. اما یک مشکل دیگر این است که در بیشتر کشورهای اروپایی و آمریکایی، مطبوعات و خبرنگارها منتظرند که گافهای سلبریتیها، سیاستمدارها و خلاصه آدمهای درگیر با شهرت را بگیرند و اینها خودشان حواسشان هست که کمتر گاف بدهند، اما اینجا همهشان، چه سلبریتی و چه سیاستمدار، حرفهای ناجور، نژادپرستانه یا ضدزن یا نظیرشان، را راحت به زبان میآورند چون میدانند حداکثر شاید یک هفتهای در شبکههای مجازی به آنها بتازند، بعد همه چیز تمام میشود و کسی از آنها حساب نمیکشد، حالا مطبوعات که جای خودش را دارد.
نویسنده رمان «ده مرد» با بیان اینکه چاپ داستان توسط سلبریتیها به سانسور هم برمیگردد، اظهار کرد: در همه جای دنیا سلبریتیها کتاب مینویسند اما درباره خودشان؛ یعنی خاطرات خود را مینویسند، اما در کشور ما به جای اینکه بیایند خاطرات خود را بنویسند داستان مینویسند. اگر یک سلبریتی کتاب خاطره داشته باشد مردم سراغ آن میروند، در این صورت سلبریتی هم میفهمد لزومی ندارد هرچیزی را که مینویسد چاپ کند تا مردم بخرند. به نظرم سلبریتیها کتاب مینویسند تا در مردم و دوستدارانشان کنجکاوی تولید کنند.
وقفیپور با اشاره به چرخه نشر و تولید کتاب تأکید کرد: همه چیز در کشورمان به سرمایه تبدیل شده است و همه میخواهند از آن سرمایه سود کنند. این روزها شهرت و حتی حماقت به سرمایه تبدیل شده است. انتشاراتیها هم فقط به برگشت سرمایه فکر میکنند. نمیگویم نباید به این موضوع فکر کنند، اما اینکه فقط به برگشت سرمایه فکر کنند باعث میشود برایشان مهم نباشد که چه کتابی تولید میکنند. چاپ کتاب بد و یا حتی کتاب سلبریتیهایی که از حد متوسط بالاتر است، کارِ ناشر باپرستیژ نیست. اما همه از هر فرصتی برای سرمایهگذاری و برگشت سرمایه و سود استفاده میکنند.
مترجم کتاب «مرگ پنگوئن» از آندری کورکف همچنین مشکل دیگر را نبود مجلات تخصصی ادبیات و نبود فرایند درست برای چاپ کتاب نویسندههای تازهکار دانست و گفت: در کشورهای دیگر و حتی در ایران اینگونه بود که نویسندهای که میخواست برای اولینبار کتاب چاپ کند باید فرایندی را طی میکرد؛ آنها داستانهایی را که داشتند در مجلات تخصصی چاپ میکردند و تا حدودی شناخته میشدند و سپس ناشران اقدام به چاپ کتابهایشان میکردند. یا ناشران کشورهای غربی مسابقاتی برای شناسایی استعدادهای جوان میگذارند و از ویرستار و مسئول انتخاب کتابشان میخواهند نویسنده جدید معرفی کنند. اینها در ایران کمرنگ یا حذف شده، که این موضوع فقط تقصیر ادبیات نیست.
او افزود: دیگر مجله تخصصی ادبیات وجود ندارد و یا مجلاتی که هستند وظیفه خود را درست انجام نمیدهند. ما در کشور با موجی از کتاباولیها روبهرو هستیم که برخی از کتابها مطلقا ارزش ندارند. برای نویسنده شدن کافی است اینستاگرام و تلگرام داشته باشند، بلافاصله شهرت پیدا میکنند. و به واسطه شهرتشان در شبکههای اجتماعی، کتابشان فروش میرود.
شهریار وقفیپور با بیان اینکه سانسور از اداره کتاب به بیرون آمده و وارد چرخه پخش و توزیع کتاب شده است، بیان کرد: کتاب نویسندههای خوب کشور که منتقد هم هستند منتشر میشود، حتی ممکن است چیزهایی داشته باشد که به برخی بربخورد، اما چون چرخه توزیع معیوب است کسی متوجه نمیشود که کتابشان چاپ شده و راجعبه آنها حرفی نمیزنند. نهادهای دولتی هم بدشان نمیآید زیرا نویسندهها نمیتوانند حرفی بزنند و بگویند کتاب ما چاپ نشده و یا سانسور شده است.