به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ جبار رحمانی، عضو هیأت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در گفتگو باخبرنگار مهر درباره مناسک پیاده روی زیارت اربعین گفت: زیارت پیادهروی اربعین به وجهی که در این سالها در عراق برجسته شد، یک سنت عراقی در زیارت بارگاه امام حسین(ع) است. هرچند در فرهنگ اسلامی شیعی نیز مراسم اربعین حسینی رواج داشته است، اما این شکل خاص پیادهروی مختص به بخشهایی از جامعه شیعی عراقی است. به نظر میرسد مسأله منشأ این آیین چندان مهم نباشد، بلکه تطور آن در شرایط معاصر امروزی به یک آیین فراگیر و فراملی برای شیعیان است که اهمیت بسیاری یافته است.
وی افزود: میتوان از دو مرحله در حیات این آیین صحبت کرد: مرحلهای که یک آیین محلی و محدود در فرهنگ بخشهایی از عراق بوده و مرحله دوم، مرحلهای است که به واسطه امکانات رسانهای جدید و قابلیتهای ملی و فراملی این آیین و امکانات حمل و نقل بینالمللی به امری فراگیر در جهان شیعی تبدیل شد. امروزه این مرحله دوم اهمیت بسیاری دارد و آیین پیادهروی اربعین، به یک آیین بزرگ تشیع عراقی و تشیع در سطح فراملی بدل شده است که به دلیل خصلت فراگیر و شمول عام آن، توانسته محملی برای همبستگی در سطح محلی، ملی و بینالمللی برای شیعیان باشد.
این جامعه شناس درباره ظرفیت های تمدنی همایش اربعین گفت: آیینهای بزرگ نقشی کلیدی در توسعه فرهنگی، تحول فرهنگ، تولید و تقویت همبستگی اجتماعی و توسعه فرهنگ مذهبی مومنان در جامعه و در نهایت عنصری برای غنی کردن زیست اجتماعی اعضای جامعه هستند. زیارت پیادهروی اربعین، هرچند در وهله اول به نظر میرسد در چنبره اقتدار دولت یا دولتهای خاصی باشد، اما به دلیل خصلت فراگیر آن و مهمتر از همه منطق میان فرهنگی و فراملیای که یافته است، از حدود کنترل و اعمال قدرت حکومتها و دولتها نیز خارج شده است. به همین دلیل این آیین به دلیل خصلتهای درونی خودش و مهمتر از همه قرار گرفتن در مختصات فعلی از نظام جهانی (عراق آزاد شده از صدام، حمل و نقل گسترده و امکان آمد و شد زائران از سراسر جهان، هزینه بسیار اندک این سفر – منهای هزینه رفت و آمد- و امکانهای رسانهای جدید برای بازنمایی گسترده آن) به مهمترین و کلیدیترین محمل برای شکلگیری هویت میان فرهنگی و فراملی شیعی بدل شده است. مرزهای سیاسی بسته کشورهای شیعه نشین، همیشه مانع از استقرار این نوع هویت بودهاند. به همین دلیل زیارت پیادهروی اربعین به نوعی فرا رفتن از مرزهای ملی را مبنای کار خودش قرار داده است.
وی افزود: اصولاً آیین پیادهروی اربعین، را نمیتوان به طور مجزا و بدون آیینهای روز عاشورا در مناطق شیعی فهم کرد. آیینهای عاشورایی نقطه ثقل هویت مذهبی و اجتماعی شیعیان هستند. به طور تاریخی عاشورا محمل اصلی برساخت هویت مذهبی در بستر محلی بوده است. به همین سبب اگر آیین ییادهروی اربعین به روز عاشورا منتقل میشد، محال بود بتواند چنین استقبالی داشته باشد، زیرا در روز عاشورا، مومنان شیعی باید در بستر محلی خودشان باشند. اما ظهور و بروز آیین پیادهروی اربعین در جامعه جهانی شده کشورهای شیعه نشین به این نیاز تاریخی و بسیار حیاتی شیعیان برای کسب یک هویت جهانی و میانفرهنگی پاسخی درخور داده است. به عبارت دیگر آیینهای عاشورایی و آیینهای اربعین در کنار هم موجب شکلگیری هویت محلی و هویت میان فرهنگی و فراملی شیعی شدهاند. تلفیق این دو بستر هویتساز توانسته فرصتی برای توسعه فرهنگ شیعی در بستر جهانی امروزی ایفا بکند. منطق این آیین، میان فرهنگی و فراملی است، به همین سبب در دایره تنگ و بسته مرزهای ملی یک حکومت قرار نمیگیرد.
عضو موسسه انسان شناسی و فرهنگ درباره اثرات فرهنگی و تربیتی اربعین گفت: آیینها اصولاً برای درونی کردن نظام دینی خاص و شکلگیری سبکهای دینداری مومنان بر حسب قشر و موقعیت اجتماعی خودشان است. اصولاً آیینها کارشان تقویت دینداری و ایجاد زمینهای برای تقویت ایمان مذهبی و بسط آن و حتی تحول آن هستند. زیارت پیادهروی اربعین نیز چنین خصلتی دارد. اصولاً تلفیق دو آیین کلیدی زیارت و اربعین حسینی قدرت نمادین خاصی به این مراسم داده است. در منطق اسلامی و شیعی، زیارت بدون ایجاد تحول معنوی واخلاقی در مومن، اصولاً معنادار نخواهد بود. به عبارت دیگر، زیارت کردن وقتی درست و صحیح خواهند بود که منجر به تحولی عمیق در روح و جان یک مومن بشود. به همین سبب اصولاً آیینهای مذهبی و به ویژه این آیین پیادهروی اربعین، مقصدی به جز تربیت شیعیان ندارند. البته باید دقت کرد این آیین در کنه خود و عامترین شکل تجلیاش، یک امر مردمی است، لذا بیش از همه دینداری عامه و اسلام زیسته شده مردمی را بسط و توسعه میدهد. مسأله اصلی آن است که آیینها کارشان دو چیز است: استقرار یک جهان بینی خاص و همچنین استقرار یک نظام منشی و خلقیات خاص در مومنان. به همین دلیل تلفیق جهان بینی و نظام خلقیات مومنان در بسترهای آیینی نقشی کلیدی برای معنادار کردن زندگی آنها از منظر ذهنیت مذهبیشان دارد. آیین های مذهبی از این منظر، اصولاً آیینهای تربیتی هستند. هرکس از ظن خودش در آنها شرکت میکند و حسب استعدادها و ظرفیتهای فرهنگی و شخصیتیاش، بهرهمند میشود.
این پژوهشگر اجتماعی درباره اثرات منطقه ای و بین المللی زیارت اربعین نیز اظهار داشت: اصولاً زیارت پیادهروی اربعین، یک آیین فراملی است و مهمتر از همه آنکه یک آیین مردمی است. لذا بیش ازهمه بر مردم و سنتهای فرهنگی و اجتماعی شیعیان موثر خواهد بود، زیرا از خلال این آیین است که شیعیان توانستهاند همدیگر را پیدا کنند. گویی تکههای گمشده یک جامعه پراکنده، از خلال این آیین توانستهاند همدیگر را پیدا کنند و اگر هم نتوانند به همدیگر متصل شوند، حداقل از وجود سایر قطعات این جامعه پراکنده و حضور آنها و حتی برخی خصایص آنها مطلع میشوند.
وی معتقد است: مهمترین نقش فراملی این آیین، ایجاد نوعی آگاهی میان فرهنگی در جهان شیعی است. گویی فرهنگ فراملی شیعی را شکل داده و آنها را از حصار جهان بسته محدود به دولت ملتهایشان خارج کرده است. تشیع در طول تاریخ به سمت بیرون در حال حرکت بوده است، آیین پیادهروی اربعین به واسطه شرایط جهان جدید، فرصتی برای بازگشت این امواج رو به بیرون اجتماعات شیعی به سمت مرکز بوده است. لذا از خلال این آیین است که هویت جهان محلی شیعی شکل گرفته و بسط پیدا کرده است. اجتماع تصوری تشیع فراملی و تصویر جامعه جهانی شیعی، در جهان متنوع امروزی چیزی است که از خلال این آیین حاصل شده است.
وی اظهار داشت: بستر آیینی پیادهروی اربعین اصولاً بستر وصل است تا فصل. به همین سبب به عنوان مثال دو ملتی که طی هشت سال با یکدیگر جنگیدهاند را توانسته به هم وصل کند و شبکه وسیعی از روابط میان فرهنگی و درون گروهی و حتی پیوندهای دوستی نزدیک را میان شیعیان ایران و عراق ایجاد کند. به نظر میرسد این آیین بستر پیوندهای میان فرهنگی شده است. هرچند مانع زبانی و عدم آگاهی از زبان سایر اجتماعات شیعی سبب شده این پیوندها بسیار سست و محدود باشد، اما بسط زبانهای واسط و همچنین تعلقات عاطفی ناشی از تجربه آیینی یکدیگر توانسته علقههای متقابلی را ایجاد کند و حداقل، نان و نمک یکدیگر را خوردن سبب کاهش کلیشههای منفی از یکدیگر شده است. این پیوندها میتواند زمینهای برای شبکههای ارتباطات میان فرهنگی گستردهتر شود که متأسفانه چندان مورد توجه نبوده است. امیدوارم به توجه هرچه بیشتر به این ظرفیتهای فرهنگی این آیین، گامهای بیشتری برای توسعه فرهنگی شیعی و هویت جهان محلی شیعیان برداشته شود.