به گزارش فرهنگ امروز به نقل از مهر؛ «مکتبخانه آواز تهران» یکی از پروژه های جریانساز تحت نظر سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود که پس از پایان مدیریت شهاب مرادی در این مجموعه که موجب بروز حاشیه های فراوانی در حوزه موسیقی این نهاد شد، توسط محمود صلاحی رییس وقت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و یارانش در بخش موسیقی این مجموعه طراحی و با امید به ایجاد فضای مناسب آموزشی در عرصه آواز ایرانی کار خود را آغاز کرد، اما به نظر می آید طلسم پروژه های ناتمام سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران شکستنی نیست و بعد از ارکستر شهر تهران که همچنان از فعالیت های آن خبری نیست، ادامه کار «مکتب خانه آواز تهران» نیز فقط به افتتاحیه آن در باغ موزه هنرهای ایرانی محدود شده است.
۱۴ دی ماه ۱۳۹۳؛ شورای سیاستگذاری تشکیل جلسه داد
چهاردهم دی ماه سال ۹۳ یعنی حدود چهارسال پیش خبری به رسانه ها رسید که اولین جلسه شورای سیاستگذاری «مکتب خانه آواز تهران» تشکیل شد.
در اولین جلسه شورای سیاستگذاری «مکتب خانه آواز تهران» که با حضور علی جهاندار، صدیق تعریف، حسامالدین سراج، بهرام باجلان، نصراله ناصحپور و حمیدرضا نوربخش، امیر عبدالحسینی معاون هنری و بابک ربوخه مدیر امور موسیقی و سرود سازمان فرهنگیهنری شهرداری تهران برگزار شده بود فرآیند اجرایی، آییننامه، محتوای آموزشی، مکان برگزاری، نیازها و انتظارات استادان مورد بحث و بررسی قرار گرفت.
توجه به اهمیت آواز در سبک زندگی ایرانی و اسلامی، توجه به ریشه های تاریخی آوازهای ایرانی، پاسداشت آواز ایرانی، توجه به سنت های اصیل آواها و نواها و تکریم هنرمندان آواز سنتی از جمله اهداف و رویکردهای راهاندازی مکتب خانه آواز تهران بود.
۳۱ فروردین ۱۳۹۴؛ نشست اعضای مکتب خانه با آقای رییس
بیش از سه ماه از برگزاری اولین جلسه شورای سیاستگذاری نگذشته بود که محمود صلاحی رییس وقت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران روز ۳۱ فروردین ماه ۱۳۹۴ در دیدار با اعضای مکتبخانه آواز تهران از جمله حمیدرضا نوربخش، صدیق تعریف، حسام الدین سراج، علی جهاندار، بهرام باجلان، بابک ربوخه، امیر عبدالحسینی و مهران مهرنیا بر تلاش برای حفظ موسیقی سنتی ایران و حضور هنرمندان و استادان آواز ایران در فرهنگسراها و مراکز فرهنگی، هنری پایتخت تاکید کرد.
وی در بخش هایی از این نشست گفت: «سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با داشتن فرهنگسراها، سینما و موزهها میتواند پشتیبان موسیقی سنتی ایران باشد و هنرمندان برجسته نباید صحنه را خالی کنند. نباید فراموش کنیم که هنرمندان متعهد همواره در تحکیم پایههای نظام و رابطه مردم با نظام تلاش کردهاند و باید به کمک یکدیگر مسیر را برای بهبود وضعیت هنر در کشور هموار کنیم؛ فرهنگسراها میزبان هنرمندان و موسیقیدانان خواهند بود و باید موجی از آوازهای ملی راه بیندازیم.»
۱۴ مهر ماه ۱۳۹۴؛ خبر افتتاح در نشست رسانه ای اعلام شد
نزدیک به یک سال از برگزاری جلسه شورای سیاستگذاری «مکتب خانه آواز تهران» گذشت و در این مدت از گوشه و کنار خبرهای مختلفی در زمینه راه اندازی رسمی این مجموعه موسیقایی در رسانه ها منتشر می شد، تا اینکه بابک ربوخه مدیر امور موسیقی و سرود سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران روز چهاردهم مهر ماه سال ۱۳۹۴ با برگزاری یک نشست رسانه ای ضمن معرفی برنامه های آینده سازمان در حوزه موسیقی از افتتاح رسمی «مکتب خانه آواز تهران» در باغ موزه هنرهای ایرانی خبر داد.
وی در بخش دیگری از این نشست گفت: «چهارشنبه پانزدهم مهر ماه طی مراسم ویژه ای که در باغ موزه هنرهای ایرانی با حضور هنرمندان صاحب نام موسیقی و تعدادی از مسئولان شهرداری تهران برگزار می شود، «مکتبخانه آواز تهران» به طور رسمی کار خود را با حضور استادان تراز اول موسیقی آغاز خواهد کرد. در این مکتبخانه آوازی که در طول ایام هفته میزبان علاقه مندان هنر آواز خواهد بود، هر روز یک استاد موسیقی ایرانی به صورت مکتبخانه ای و روش سینه به سینه، ردیف آوازی موسیقی ایرانی را به هنرجویانی که در سامانه ما ثبت نام کردهاند، آموزش می دهد. ما معتقدیم با بازگشایی مکتبخانه آواز ایران به طور حتم اتفاقات ارزشمندی در عرصه موسیقی پایتخت رخ خواهد داد. در همین اثنا، طی مذاکراتی که با تعدادی از اساتید برجسته حوزه موسیقی انجام گرفته نصرالله ناصحپور، حسامالدین سراج، علی جهاندار، حمیدرضا نوربخش، صدیق تعریف و محمد باجلان در مکتبخانه آواز ایران به کار تدریس مشغول خواهند شد.»
۱۶ مهر ۱۳۹۴؛ مکتب خانه آواز تهران گشایش یافت
تا اینجای کار گویا همه چیز مرتب است و انتظار می رود با برگزاری مراسم افتتاحیه، شهروندان تهرانی علاقه مند به آواز ایرانی شاهد اتفاقاتی ارزشمند از مسئولان فرهنگی شهرشان باشند.
مراسم افتتاحیه روز شانزدهم مهر ماه سال ۹۴ با حضور تعدادی از هنرمندان پیشکسوت و نام آور موسیقی کشورمان از جمله عبدالوهاب شهیدی، لوریس چکناوریان، حسن ناهید، اسماعیل تهرانی، هنگامه اخوان، داریوش پیرنیاکان، بیژن بیژنی، اکبر محمدی، حسن ریاحی، سامان احتشامی، فاضل نظری، هادی آزرم، مهدی آذرسینا، وارطان ساهاکیان، محمد گلریز، رشید وطن دوست، فریدون شهبازیان، پری ملکی و محمود صلاحی رییس وقت سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در باغ موزه هنرهای ایرانی برگزار شد.
در این مراسم از نادر گلچین، کریم صالح عظیمی، علی جهاندار، علی رستمیان، صدیق تعریف، حمیدرضا نوربخش، عبدالحسین مختاباد، قاسم رفعتی، بهرام باجلان و سالار عقیلی نیز قدردانی به عمل آمد.
بابک ربوخه مدیر امور موسیقی و سرود سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در این مراسم ضمن اشاره به آغاز فعالیت های آموزشی فرهنگسراها، گفت: «هدف ما از تاسیس این مکتب خانه در باغ موزه هنرهای ایرانی این است که بتوانیم صداهای ماندگاری را در طول سه سال آموزش و پرورش دهیم و از این فضای مکتب خانه ای خوانندگان خوش صدایی را به موسیقی ایرانی معرفی کنیم.»
حمیدرضا نوربخش مدیرعامل خانه موسیقی نیز در این مراسم ضمن ارایه انتقاداتی از کم توجهی مدیر سابق سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران به حوزه موسیقی اظهار کرد: خوشبختانه تاسیس مکتب خانه آواز ایرانی مزید بر علت شده که ما از این پس شاهد اتفاقات خوبی در حوزه موسیقی فرهنگسراها باشیم. تاسیس مکتب خانه در انواع و اقسام رشته های هنری طرح بسیار خوبی است که خوشبختانه اولین آن با محوریت قرار دادن موضوع آواز تاسیس شده است. همه ما می دانیم که در بحث آواز ایرانی با یک چالش بسیار جدی رو به رو هستیم که باید برای برطرف کردن این چالش اقدامات مهمی را انجام دهیم. آنچه من از تاسیس این مکتب خانه آوازی اطلاع پیدا کردم بنا بر این است که شهرداری تهران با اختصاص یارانه ای مناسب، امکان حضور هنرمندان مستعد عرصه آواز ایرانی را که امکانات مالی خوبی ندارند فراهم کند.»
۹ خرداد ۱۳۹۵؛ یک سال گذشت اما فقط ثبت نام انجام شد و دیگر هیچ
تقریبا ۸ ماه از برگزاری مراسم افتتاحیه «مکتب خانه آواز تهران» گذشت اما جز چند مصاحبه و خبر در منقبت برگزاری این مجموعه خبری از تشکیل کلاس ها و کارگاه های مکتب خانه نشد و باز هم بابک ربوخه مرد همیشه در صحنه موسیقی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران بود که طی گفتگویی درباره علت تاخیر در فعالیت های مکتب خانه گفت: «ثبت نام در این مکتب خانه ها مدتی است که آغاز شده اما لازم است هم اطلاع رسانی بیشتری در این زمینه صورت گیرد و هم امکاناتی فراهم شود که هنرجویان شهرستانی نیز با استفاده از سوبسیدهای مختلف شرایط حضور در این برنامه های ارزشمند را داشته باشند.»
و اما قصه مکتب خانه آواز ایرانی نیز سرنوشتی تقریبا مشابه ارکستر شهر تهران پیدا کرد و پروژه ای که می توانست به سهم خود تاثیر بسزایی در احیا و اشاعه هنر باشکوه آواز ایرانی داشته باشد، همچون دیگر پروژه های به محاق رفته هنری شهر تهران به دست سرنوشت سپرده شد تا شاید این بار بودجه ای از جایی برسد و دوباره شاهد احیای این مکتب خانه موسیقایی باشیم.
به نظر می آید مدیران سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران قبل از افتتاح چنین پروژه هایی که طبیعتا نیازمند تامین بودجه و پشتیبانی های مختلفی است، برنامه ریزی دقیق تر و منظم تری داشته باشند. همچنین انتظار می رود درباره اجرایی نشدن فعالیت هایی که می توانستند گام مهمی در جریان فعالیت های موسیقایی کشورمان باشد، توضیحات لازم را اعلام کنند.