شناسهٔ خبر: 56926 - سرویس دیگر رسانه ها

«اندیشه مستقبل: مقالاتی در باب آینده‌پژوهی» علی پایا منتشر شد: ابهام‌زدایی از جایگاه معرفتی دیسیپلین آینده‌پژوهی

مجموعه مقالاتی که در کتاب «اندیشه مستقبل: مقالاتی در باب آینده‌پژوهی» گردآوری شده‌اند، دربردارنده بخشی از تکاپوهای نظری و عملی مولف برای ابهام‌زدایی از جایگاه معرفتی دیسیپلین آینده‌پژوهی و کمک به ازدیاد بازده آن در کاربردهای عملی آن‌ هستند.

ابهام‌زدایی از جایگاه معرفتی دیسیپلین آینده‌پژوهی

به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «اندیشه مستقبل: مقالاتی در باب آینده‌پژوهی» نوشته علی پایا به تازگی منتشر شده است.

در ایران، چیستی آینده‌پژوهی هنوز برای بسیاری، حتی کسانی که به فعالیت‌های آینده‌پژوهانه اشتغال دارند، به‌درستی روشن نیست. در ادبیات آینده‌پژوهی، درباره جایگاه این دیسیپلین در میان دیگر دیسیپلین‌های دانشگاهی و درخصوص روش‌ها و روش‌شناسی‌های مناسب برای این رشته هنوز ابهام وجود دارد.

پرسش‌های بنیادین نظیر اینکه «آیا آینده‌پژوهی علم است یا تکنولوژی یا هنر؟»، «آیا آینده‌پژوهی باید به دستاوردهای علوم فنی و مهندسی تکیه کند یا علوم اجتماعی و انسانی؟» و «آیا اساساً آینده‌پژوهی چیزی بیش از نوعی کاربرد عقل عرفی با ترکیب برخی شیوه‌های بازاریابانه و مشتری‌پسند است؟»، همچنان در زمره سؤالاتی‌ است که مورد بحث آینده‌پژوهان‌ است. مجموعه مقالاتی که در دفتر حاضر گردآوری شده‌اند، دربردارنده بخشی از تکاپوهای نظری و عملی مولف برای ابهام‌زدایی از جایگاه معرفتی دیسیپلین آینده‌پژوهی و کمک به ازدیاد بازده آن در کاربردهای عملی آن‌ هستند.

بخشی از این مقالات، تألیفاتی‌اند که صاحب این کتاب، در چند سال اخیر عمدتاً در نشریات دانشگاهی در ایران و خارج از ایران منتشر کرده است. شماری از آن‌ها نیز برگرفته از سخنرانی‌ها در مجامع دانشگاهی داخل و خارج از کشور است و بالاخره دو مقاله نیز متکی به/برگرفته از ترجمه آثاری است که برخی از آینده‌پژوهان سرشناس بین‌المللی تحریر کرده‌اند. این «ترجمه‌ها» طابق‌النعل‌بالنعل نیستند. تعدادی از مقالات مجموعه، برای نخستین‌بار به فارسی منتشر می‌شوند. مقالاتی نیز که پیش‌تر منتشر شده بودند با تغییراتی، در کتاب حاضر بازنشر شده‌اند. ازجمله این تغییرات، به‌روزکردن برخی از منابع نقل‌شده در تحریرهای اولیه‌اند. 
 
اولین مقاله مجموعه با عنوان «پامفا ۱۴۰۴: نخستین گام در مسیر آینده‌نگاری ملی»، برگرفته از گزارش مفصلی است که به‌وسیله گروه آینده‌اندیشی مرکز تحقیقات سیاست علمی کشور درخصوص پروژه «پایلوت مناسب‌ترین فناوری‌های ایران ۱۴۰۴» (پامفا ۱۴۰۴) تهیه شده است.

در این مقاله کوشش شده است اولاً گزارشی تا حد امکان جامع از چارچوب طراحی‌شده برای پامفا ۱۴۰۴ و اقداماتی که تا زمان اجرای طرح برای تحقق آن صورت گرفته بود، ارائه شود و ثانیاً آنجا که ابزار اصلی مورد استفاده برای شناسایی مناسب‌ترین فناوری‌ها، یک فرا-روش فناوری نرم موسوم به آینده‌نگاری بود، محدودیت و قوت‌های این فناوری نرم و شرایط بهره‌گیری بهینه از آن برای کشوری با شرایط ایران به‌نحو نقادانه ارزیابی شود.
 
مباحث روش‌شناسانه، یکی از مهم‌ترین موضوعات در حوزه مطالعات مرتبه‌ دومی ‌درباره دیسیپلین‌ها و رشته‌های علمی است. مقاله «ارزیابی نقادانه روش‌شناسی‌های آینده‌نگاری و آینده‌پژوهی» که دومین مقاله دفتر حاضر است، اول‌بار در یک کنفرانس بین‌المللی مربوط به آینده‌پژوهی و آینده‌نگاری در آتن ارائه شد و سپس در قالب یک کنفرانس از راه دور، در نشستی از آینده‌پژوهان ایرانی در فرهنگستان علوم ایران عرضه شد.

این مقاله یکی از معدود مقالات در سطح بین‌المللی است که به آینده‌پژوهی از منظر چارچوب‌های روش‌شناسانه لنگرمورداستفاده در آن نظر می‌کند. هدف مقاله، ارزیابی نقادانه برخی از شناخته‌شده‌ترین متدولوژی‌هایی است که در آینده‌پژوهی و شیوه‌های آینده‌نگاری مورد استفاده قرار می‌گیرند.



در مقاله، به دنبال ارائه برخی ملاحظات مقدماتی، توضیحاتی درخصوص شباهت‌ها و تفاوت‌های میان دانش نظری/ علم نظری و فناوری عرضه می‌شود. سپس با استفاده از مباحث مطروحه در این بخش، توضیحاتی ‌درباره یک مفهوم ابهام‌برانگیز در قلمرو آینده‌پژوهی، یعنی مفهوم «اتخاذ تصمیمات عقلانی» ارائه می‌شود و نکاتی نیز در باب روشن‌نبودن وضعیت آینده‌پژوهی به‌عنوان رشته‌ای دانشگاهی و نیز استفاده غیردقیق از دو مفهوم کلیدی «روش» و «روش‌شناسی» بیان می‌شود.

در ادامه، چند چارچوب مهم روش‌شناسی که در علوم انسانی و اجتماعی و نیز در آینده‌پژوهی مورد استفاده‌اند، مورد ارزیابی نقادانه قرار می‌گیرند. در ادامه مقاله، منظری فلسفی به نام عقلانیت نقاد و یک چارچوب روش‌شناسی به نام تحلیل موقعیت ـ‌ که می‌تواند (با تغییراتی مناسب)، در قالب یک فرا-روش یا روش جامع ظاهر شود ـ معرفی می‌شود. مقاله با مقایسه‌ای انتقادی میان عقلانیت نقاد و چارچوب‌های روش‌شناسی بسط می‌یابد و در انتها، در این خصوص توضیح داده می‌شود که عقلانیت نقاد چگونه می‌تواند به بهبود کارایی شیوه‌های آینده‌نگرانه و آینده‌نگارانه کمک کند. مقاله که در اصل به انگلیسی تحریر شده بود، به همت علیرضا همتی به فارسی برگردانده شده است.

مقاله «ارزیابی نقادانه نقش رویکردهای آینده‌اندیشانه/آینده‌نگارانه در تفکر استراتژیک جدید» که مقاله سوم دفتر کنونی را تشکیل می‌دهد، نخستین‌بار در دومین کنفرانس بین‌المللی مدیریت استراتژیک ارائه شد. مسئله موردنظر مقاله، ناظر به این نکته است که ازیک‌سو دیسیپلین‌هایی مانند مدیریت استراتژیک، تحلیل استراتژیک، برنامه‌ریزی استراتژیک و امثالهم که همگی در زمره فناوری‌های نرم هستند، از چند دهه پیش به این‌سو در خدمت مدیران و برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران و تصمیم‌گیران در قلمروهای مختلف اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی قرار گرفته‌اند و این کنش‌گران از این ابزارها برای مقاصد موردنظر در حوزه‌های تخصصی خود بهره می‌گیرند.

از سوی‌ دیگر، آینده‌اندیشی/آینده‌پژوهی و فرا-‌روش‌های اصلی آن از قبیل «پیش‌نگری» و «آینده‌نگاری» که با نیت «شناخت» بهتر تحولات آینده و تأثیرگذاری بر مسیر این تحولات از طریق اتخاذ تصمیمات مناسب در زمان حال ابداع‌شده و بسط یافته‌اند نیز با فناوری‌های نرمی که به جنبه‌های استراتژیک امور توجه دارند، قرابت فراوانی دارند و می‌توانند به همراه آنها به کار گرفته شوند. در سال‌های اخیر، بهره‌گیری از ابزار آینده‌پژوهی در حوزه‌های ارزیابی‌های استراتژیک مورد توجه واقع شده است. درعین‌حال، شواهد نشان می‌دهد که روند روبه‌گسترشی در مسیر جایگزینی‌ رویکردهای آینده‌پژوهانه به‌عوض رهیافت‌های استراتژیک سنتی در حال شکل‌گرفتن است.

هدف مقاله آن است که با ارزیابی نقاط قوت و ضعف فناوری‌های نرمی که با امور استراتژیک یا حوزه‌های آینده سروکار دارند، به بررسی این نکته بپردازد که آینده‌پژوهی و اجزاء مختلف آن تا چه حد می‌تواند در تفکر استراتژیک در قلمروهای گوناگون از جمله مدیریت استراتژیک نقش ایفا کند. استدلال اصلی مقاله آن است که آینده‌پژوهی و دیگر فناوری‌های نرم که در دهه‌های نخست ظهور و رشدشان عمدتاً تحت سلطه دیدگاه‌های مهندسان قرار داشت، در سال‌های اخیر تحت جاذبه مطالعات جامعه‌شناسانه (در معنای وسیع این واژه)، به رویکردهایی گرایش پیدا کرده است که در این‌ حوزه مورد استفاده‌اند.

این تحول هرچند می‌توانست و می‌تواند دربردارنده جنبه‌های مثبتی باشد، در عمل به‌نوعی از چاله به چاه افتادن بدل شده است: درحالی‌که شیوه‌های مهندسی اغلب (هرچند نه به‌تمامی) به دیدگاه‌های پوزیتیویستی مسبوق بود، شیوه‌های جامعه‌شناسانه کنونی نیز اغلب (هرچند نه به‌تمامی) متأثر از رویکردهای پست‌مدرنیستی و نسبی‌گرایانه است.

پیشنهاد مقاله برای برون‌شد از محدودیت‌هایی که همچون دو تیغه یک قیچی در جهت قطع ظرفیت‌های مثبت فناوری‌های نرم ناظر به امور آینده و استراتژیک به حرکت درمی‌آیند، بهره‌گیری از یک دیدگاه نظری قدرتمند است که مبانی فلسفی (جهان‌شناسانه، معرفت‌شناسانه، انسان‌شناسانه، روش‌شناسانه) لازم را برای کارآمدترکردن روش‌های به‌کارگرفته‌شده در قلمرو فناوری‌های نرم فراهم می‌آورد.

این دیدگاه که لنگرعقلانیت نقاد نام دارد، با پرهیز از محدودیت‌های پوزیتیویستی و پست‌مدرنیستی و نسبی‌گرایانه، با بهره‌گیری از یک متدولوژی مناسب برای حوزه‌های اجتماعی-انسانی موسوم به «منطق موقعیت»، به‌شیوه‌ای واقع‌بینانه (رئالیستی) ظرفیت‌های مثبت روش‌ها و تکنولوژی‌های نرم موجود و قابلیت بالقوه آنها را مشخص می‌کند و زمینه بهره‌برداری بهینه از آنها را فراهم می‌سازد. در رویکرد متکی به عقلانیت نقادانه و «منطق موقعیت»، درعین‌حال از ظرفیت‌های مثبتی که احیاناً شیوه‌های مدل‌سازی مبتنی بر نظریه سیستم‌های پیچیده ارائه می‌دهد (با ملحوظ‌داشتن جنبه‌های ضعف این رهیافت)، استفاده می‌شود.

مقاله «ملاحظاتی انتقادی در باب آینده‌اندیشی در حوزه علوم و فناوری‌های نوپدید و رویکردهای معطوف به توسعه» که مقاله چهارم در این مجموعه است، با هدف برجسته‌ساختن برخی از آموزه‌های نظری و عملی تحریر شده است که می‌توان از آنها برای سامان‌بخشیدن بیشتر به فعالیت‌های آینده‌پژوهی در ایران بهره گرفت. این نمونه‌ها در پنجمین مقاله کتاب پیش‌رو با عنوان «تأثیرات علوم و فناوری‌های هم‌گرا بر قلمرو اخلاق در ایران تا ۱۴۰۴: یک ارزیابی آینده‌پژوهانه»، برخی از تأثیرات دانش-فناوری‌های شزان بر یکی از مهم‌ترین عرصه‌های تعاملات اجتماعی و فردی یعنی عرصه اخلاق مورد بررسی نقادانه و آینده‌پژوهانه قرار گرفته است.

این مقاله، خلاصه‌ای از یک پژوهش گسترده است که طی سال‌های ۱۳۸۹-۱۳۸۷ با همکاری گروهی از آینده‌پژوهان برای مجمع تشخیص مصلحت به انجام رسید. در گزارش جامع پروژه، آن‌گونه که مرسوم پژوهش‌های آینده‌پژوهانه است، سناریوهایی برای شرایط مطلوب و نامطلوب در آینده ترسیم شده اما در مقاله مندرج در کتاب، صرفاً سناریوی حالت «ایدئال مطلوب» برای ایران ۱۴۰۴ بازتحریر شده است.

نتیجه‌ای که از این پژوهش اخذ ‌شده، آن است که توجه دقیق به تأثیرات علوم و فناوری‌های هم‌گرا به‌منظور پرهیز از تبعات نامطلوبی که احیاناً به‌واسطه کاربرد ناصواب این علوم و فناوری حاصل می‌شود و نیز بهره‌مندی از فواید و آثار نیکویی که می‌تواند از استفاده از ظرفیت‌های مثبت این دانش-فناوری‌ها عاید شود، وظیفه مبرم و نیاز عاجل برای همه سیاست‌گذاران و نیز آن دسته از اهل نظر است که از آنان با عنوان «روشنفکران مسئول» یاد می‌شود. شهروندان نیز به نوبه خود سهمی اساسی در تعامل بهینه با این دانش-فناوری‌ها دارند.

«ارزیابی آینده‌پژوهانه تأثیرات علوم و فناوری‌های هم‌گرا بر حوزه‌های اخلاق، اجتماع و سیاست در ایران تا ۱۴۰۴»، گزارشِ خلاصه دیگری است از برخی دیگر از جنبه‌های پروژه‌ای که در بالا بدان اشاره شد. این مقاله که ششمین فصل مجموعه کنونی را تشکیل می‌دهد، نخستین‌بار در شماره ۴۹ نشریه رهیافت، پائیز و زمستان ۱۳۹۰ منتشر شد.
 
نشریه گفتمان الگو، در سال ۱۳۹۲ در گفت‌وگویی با نگارنده پرسش‌هایی را درخصوص آینده پیشرفت ایران در میان گذارد. این گفت‌وگو که متن آن در صفحات ۳۸ تا ۴۲ شماره دوم، سال اول، اسفند ۱۳۹۲ این نشریه درج شده است و هفتمین مقاله مجموعه حاضر را تشکیل می‌دهد، به موضوعاتی نظیر «رابطه آینده‌اندیشی و مدل‌های توسعه»، «محدودیت‌های برنامه‌ریزی‌های آینده‌نگرانه در ایران»، «سناریوهای محتمل برای آینده پیشرفت ایران»، «نهادینه‌سازی رویکردهای آینده‌نگرانه در نگرش عمومی مردم» و نظایر آن می‌پردازد.
 
«مطالعات اسلامی در پرتو آینده‌پژوهی» که نهمین مقاله کتاب به شمار می‌آید، در قالب یک سخنرانی به زبان انگلیسی در کالج اسلامی در لندن ارائه شد. متن مندرج در کتاب، خلاصه‌ای از نکات مهم مطرح‌شده در آن سخنرانی است. استدلال اصلی مقاله آن است که به اعتبار گسترش چشمگیر حوزه مطالعات اسلامی، بهره‌گیری از ابزارهای مناسب برای جهت‌دادن به سمت‌وسوی بسط و تنوع بیشتر آن، می‌تواند نتایج مهمی از حیث غنابخشیدن بیشتر به دستاوردهای این‌ حوزه دربرداشته باشد.
 
در سال ۱۳۹۴ نگارنده با استفاده از یک بورس مطالعاتی که از سوی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در اختیار وی قرار گرفته بود، در کنفرانس بین‌المللی آینده‌نگاری و آینده‌پژوهی که به‌وسیله مؤسسه آموزشی-پژوهشی آتن (آتینر) برگزار شد، شرکت کرد و مقاله‌ای ارائه داد. ازآنجاکه مؤسسه آتینر، الگوی جالبی از یک نهاد غیردولتی فعال در امر پژوهش در سطوح ملی و بین‌المللی است که نحوه فعالیت آن احیاناً می‌تواند برای محققان ایرانی آموزه‌هایی قابل‌استفاده دربرداشته باشد و با توجه به آنکه مقالات ارائه‌شده در کنفرانس به موضوعاتی ارتباط داشتند که با فعالیت‌های پژوهشی در ایران ارتباط نزدیک دارد، گزارشی از فعالیت‌های آن و نیز چکیده‌ای از برخی از مهم‌ترین مقالات عرضه‌شده در کنفرانس فراهم آورده شد. متن این گزارش اکنون به‌صورت فصل دهم کتاب حاضر بازنشر شده است.

وزف وُروس در زمره معدود آینده‌پژوهانی است که درخصوص مبانی فلسفی آینده‌پژوهی مقالاتی منتشر کرده است. متنی که فصل یازدهم مجموعه کنونی را تشکیل می‌دهد، برگرفته از مقاله‌ای از اوست با عنوان «در باب مبانی فلسفی پژوهش‌های آینده» که نخستین‌بار در سال ۲۰۰۷ در یک مجموعه مقالات با عنوان شناخت آینده: علم چگونه با آینده تعامل می‌کند؟ منتشر شد.
 
مقاله «فرا-روش آینده‌های متعارض (موردمناقشه)» که به‌عنوان آخرین فصل کتاب فعلی جای داده شده است، فرا ـ روش بدیلی را در برابر دو فرا-روش اصلی که در آینده‌پژوهی مورد استفاده است، یعنی فرا-روش‌های «پیش‌نگری» و «آینده‌نگاری» ارائه می‌دهد.
 
کتاب «اندیشه مستقبل: مقالاتی در باب آینده‌پژوهی» نوشته علی پایا با شمارگان هزار نسخه در ۴۳۱ صفحه به بهای ۳۰ هزار تومان از سوی انتشارات پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به تازگی منتشر شده است.