شناسهٔ خبر: 56948 - سرویس دیگر رسانه ها

بهمن نامورمطلق: دانشگاهی عاری از سیاست‌زدگی خواهیم داشت

نامورمطلق در گفت‌وگو با «ایران»، از آنچه قرار است در دانشگاه استاد فرشچیان اتفاق بیفتد و بیم و امیدهای آن سخن می‌گوید.

فرهنگ امروز/ محسن بوالحسنی: موضوع راه‌اندازی دانشگاه هنرهای سنتی و صنایع دستی در زمان حضور بهمن نامورمطلق به عنوان معاون صنایع‌دستی در سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مطرح شد اما این امر در دوره هیچ‌کدام از سه رئیس این سازمان محقق نشد. تأخیر بیست ساله در راه‌اندازی این دانشگاه موجب شد تا شورای عالی انقلاب فرهنگی در این زمینه تجدیدنظر کند و بعد از مطرح شدن دوباره این موضوع، دانشگاه آزاد در این زمینه اعلام آمادگی کرد تا دانشگاه فرشچیان در دل آن راه‌اندازی شود. حالا مسئولیت راه‌اندازی این دانشگاه به بهمن نامورمطلق واگذار شده و با پیگیری‌های مجدد و طی مراحل مختلف بالاخره دانشگاه استاد محمود فرشچیان رسماً افتتاح شد. بهمن نامور مطلق سرپرست این دانشگاه که از ابتدا به عنوان نماینده استاد فرشچیان برای تأسیس این دانشگاه انتخاب شده بود در گفت‌وگو با «ایران» معتقد است این تأخیرها به دلیل عوض شدن دولت و مسائلی از این دست بود تا اینکه در دولت یازدهم این میل دوباره به وجود آمد و افراد بیشتری در شورای عالی انقلاب فرهنگی از آن استقبال کردند و امیدوار به راه‌اندازی این دانشگاه شدند. نامورمطلق در گفت‌وگو با «ایران»، از آنچه قرار است در این دانشگاه اتفاق بیفتد و بیم و امیدهای آن سخن می‌گوید.

*******

این اولین بار است که دانشگاهی به نام یکی از مفاخر فرهنگی تأسیس می‌شود و تا آنجا که من می‌دانم هیچ مدلی برای آن وجود ندارد. آیا ما توانایی آن را داریم که در این زمینه الگوسازی کنیم و این الگوسازی چقدر می‌تواند در مسیر اجرایی و عملی خود موفق باشد؟

به نکته خوبی اشاره کردید. ما در این مورد مدل داخلی و هیچ مدل خارجی نداریم پس افتتاح این دانشگاه به نام یکی از مفاخر هنری و فرهنگی کشور ابتکاری بود که از بطن نیاز جامعه به آن رسیدیم. بخش هنرهای اصیل و سنتی ما یکی از بخش‌های مهم فرهنگی جامعه ماست که متأسفانه بسیار مغفول مانده که در ادامه به آن خواهم پرداخت. اما به صورت گذرا باید گفت که این بخش از هنر، هویت زیباشناسی و اصالت یک جامعه را تشکیل می‌دهد و به نسل‌های دیگر منتقل می‌کند. اشتباهی که ما در این بخش داشته و داریم این است که فکر می‌کنیم هنر را هم می‌توانیم مثل تکنولوژی یا مسائلی از این دست وارد کنیم و از این راه توسعه پیدا کنیم. در حوزه علوم انسانی اصلاً اینطور نیست. هنر باید در دل یک سرزمین مثل سرزمین ما ایجاد شود و اگر چیزی هم از کشورهای دیگر اقتباس می‌شود باید از آن خود شود و رنگ و بوی ایرانی به آن داد. این‌گونه است که هویت هنری و فرهنگی یک کشور از بین نمی‌رود. در گذشته محصولاتی غربی برآمده از هنر کشورهای دیگر به ایران آمد اما این ساختار غربی متناسب با محصولات ایرانی نبود. همین بود که باعث شد ما در فرهنگستان هنر به فکر ایجاد و ساخت ساختارهای مناسب بیفتیم و احساس کردیم باید نظام استاد-شاگردی که در سنت و فرهنگ کشور ما بوده را دوباره احیا کنیم؛ اما نه به همان شکل گذشته. ما این ساختار را در کنار آموزه‌های امروزی به کار می‌گیریم و از تجربیات جهانی نیز استفاده می‌کنیم. در واقع این دانشگاه، دانشگاهی پیوندی است. پیوند میان گذشته و حال ایران و تجربیات اصیل داخلی و خارجی.

به نظر می‌رسد وقتی بحث هنر پیش می‌آید، استقلال هنر و هنرمند و بسترهای رشد آن از مسائل حائزاهمیت است.

آیا رفتن زیر تابلو دانشگاه آزاد این استقلال را با پرسش مواجه نمی‌کند؟

واقعیت این است که در شرایط فعلی امکانی بهتر از این وجود نداشت. اول قرار بود که در نهادهای دولتی این اتفاق بیفتد و از استاد فرشچیان تقاضا کردم این دانشگاه در سازمان میراث فرهنگی و گردشگری افتتاح شود. شورای عالی انقلاب فرهنگی هم قبول کرد اما شرایط آماده نبود و به همین جهت این مسأله چهارسال دیگر هم مسکوت ماند تا اینکه دانشگاه آزاد اعلام آمادگی کرد تا میزبان این دانشگاه شود. ما طبق قانون نمی‌توانیم دانشگاه تازه‌ای در کشور تأسیس کنیم اما افتتاح این دانشگاه در شورای عالی انقلاب فرهنگی تصویب شده و به همین دلیل نیاز به مصوبه و قانون دیگری نبود. دانشگاه استاد فرشچیان به صورت تنگاتنگ از طریق شورای راهبری که نفراتش به انتخاب خود استاد فرشچیان تشکیل و حکم گرفته‌اند به صورت تنگاتنگ با شورای عالی انقلاب فرهنگی در ارتباط هستند و از نظر ذاتی ارتباطش فقط با دانشگاه آزاد نیست بلکه به صورت واحد ویژه در این دانشگاه حضور دارد. دانشگاه آزاد هم در این خصوص کمال همکاری را با ما داشتند و واقعاً در این مدت به اندازه سی سال کار انجام شد تا این دانشگاه سریع‌تر به مرحله افتتاح پرتاب شود.

اگر دوباره فردا روزی تفکر در مدیریت کلان دانشگاه آزاد تغییر کند، مانند آنچه در مرگ آیت‌الله هاشمی اتفاق افتاد، چه تضمینی وجود دارد که مدیران تازه‌تر مشی و روش سیاسی یا فرهنگی دیگری نداشته باشند؟

اگر ما بتوانیم این مدل را خوب پیاده کنیم مطمئن هستم که مدل و الگویی مناسب خواهد بود. حوزه‌های فرهنگی حوزه‌های خاصی هستند. افتتاح دانشگاه استاد فرشچیان احترام به زنده‌هاست، آن‌هم در فرهنگی که به مرده‌پرستی مشهور است. خود من هرگز آدم جناحی و حزبی نبوده‌ام و در این دانشگاه هم قرار است فقط کار فرهنگی و هنری انجام شود و من از همه اساتید تقاضا می‌کنم هر کمکی که می‌توانند به این دانشگاه کنند دریغ نداشته باشند. نگاه ما در این دانشگاه نگاهی ملی و برآمده از منافع فرهنگی کشور است و نه منافع سیاسی و حزبی. خیلی از دوستان در مراسم افتتاحیه هم از تنوع چهره‌هایی که حضور داشتند متعجب شده بودند و این اساس کار ماست که به آن اعتقاد داریم. نمی‌خواهیم شعار بدهیم و حرف‌های آنچنانی بزنیم ولی امید و قصد داریم که شعبی را هم در برخی استان‌ها مثل اصفهان، آذربایجان، خراسان و در برخی کشورها ایجاد کنیم و این نظام آموزشی را در کشور جا بیندازیم. ما آدم‌های آکادمیکی هستیم اما تابلو اعضای شورای راهبردی انقلاب فرهنگی، ملی است. ما هم تا زمانی که بتوانیم از این شناسنامه دفاع کنیم، هستیم و کارمان را در این دانشگاه پیش می‌بریم و اگر روزی دیدیم که مجبوریم به خاطر برخی شرایط پیش آمده از آنچه در دل و ذهن داشتیم دور بمانیم یا خلاف آن پیش برویم مسلماً رها می‌کنیم و می‌رویم. اما تا هستیم و اراده جمعی مسئولان امروزی در شورای عالی سیاست‌گذاری و انقلاب فرهنگی بر این منوال است با قدرت راه خود را در این دانشگاه پیش می‌بریم و سعی می‌کنیم نمایندگان خوبی برای استاد فرشچیان و هنر این مملکت باشیم. ما الگوی خارجی نداشتیم که جلو چشم بگذاریم. نکته این بود که دارالفنون داشتیم اما دارالفنون هم رویه‌ای کاملاً وارداتی داشت. ما پس از تبادل‌نظرهای بسیار به این نظام رسیدیم و همان‌طور که گفتم تا زمانی که بتوانیم بر این مدل باقی می‌مانیم و پیش می‌رویم.

بجز نظام آموزشی، این دانشگاه چه تفاوتی با دانشگاه‌های دیگر در بحث خروجی خواهد داشت؟

ما قصد نداریم در این دانشگاه هنرشناس تربیت کنیم. هنرشناس در دانشگاه‌های دیگر تربیت می‌شود و نیاز نیست ما هم همین کار را انجام دهیم. ما در این دانشگاه می‌خواهیم هنرمند و استاد بومی تربیت کنیم. تربیت هنرمندها و استادکارهایی که در حوزه هنرهای سنتی و در بستر نظام استاد-شاگردی به عرصه خواهند رسید هدفی است که ما به دنبال آن هستیم. مثلاً شما دقت کنید هنری مانند خوشنویسی که هنر اصیل ایرانی است در نظام آموزش عالی ما هیچ جایی ندارد در صورتی که این هنر، هنر بسیار شناخته شده و مشهور ایرانی‌هاست اما در نظام آموزشی ما جایش خالی است و ما باید بتوانیم این خلأ و خلأهایی دیگر از این قبیل را به درستی پر کنیم.

منبع: روزنامه ایران