به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ نشست «فخر رازی: اندیشمندی جستجوگر» صبح امروز (20 آذرماه) با حضور سیدصادق سجادی، نصرالله پورجوادی و اصغر دادبه در سالن اندیشه پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی برگزار شد.
سجادی با بیان اینکه فخر رازی از دانشمندان جامعالاطراف و کمنظیر در علوم عقلی و نقلی است گفت: با این وجود به جز کتاب اصغر دادبه درباره فخر رازی تحقیقات جدیای درباره او انجام نشده و هیچگاه بهعنوان یک فیلسوف متکلمی که آراءاش قابل توجه است چندان مطرح نبوده است.
وی با اشاره به موضوع سخنرانی خود با عنوان «فخر رازی و فرقهنگاری» افزود: فرقه شناسی و فرقهنگاری یکی از کهنترین علوم تاریخی است که دانشمندان ایرانی به آن پرداختند و از آن جمله میتوان به آثاری مانند «طبقات الاطباء و الحکماء» اشاره کرد. بههرحال آنچه ما از فرقهنگاری در نظر داریم بررسی مکاتب کلامی و فلسفی است و آثار متعددی از جمله کتاب بغدادی، شهرستانی و ... را در برمیگیرد. کتاب «اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین» فخر رازی نیز با اینکه اثر کوچک و موجزی در این باره است اما دیده نشده است. فخر رازی در این کتاب با شیوه استدلالی خاص خود با علمای مختلف فرقههای دینی مناظره کرده و کوشیده تا اندازه زیادی فرقههای اسلامی را تبیین کند. تمامی مناظرات فخر رازی با علمای بلاد اسلامی را میتوان در این کتاب مشاهده کرد.
به گفته این محقق کتاب «اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین» فخر رازی در 10 فصل سامان یافته که در فصول مختلف آن مباحثی چون مفهوم اعتزالی و وجوه مشترک میان معتزله، فرقه خوارج، فرقه روافض، صوفیه، مرجعه، فرقه متظاهران به مسلمانی و اسلام، فرقههای خارج از اسلام و فیلسوفان بررسی میشود.
سجادی با اشاره به اینکه فخر رازی این رساله را در دوران پختگی علمی خود نوشته است گفت: او در این کتاب تقسیمبندی از فرقههای مختلف اسلامی و غیراسلامی ارائه میکند و روشش نیز تاریخی و براساس تقدم و تأخر زمانی فرقههاست. او در این اثر از بیش از 110 فرقه نام میبرد و عقاید و افکار آنها را بررسی میکند. اگرچه شرحنویسان از این کتاب او یاد نکردند اما فخر رازی در این رساله برخلاف دیگران از تقبیح مخالفان دوری کرده و سعی کرده مورخی بیطرف باشد. البته برخی نظرات او مانند رد کتاب «ملل و نحل» عجیب است و آن را جزو منابع قابل اعتماد نمیداند.
وی ادامه داد: فخر رازی با اینکه اشعری مسلک است اما بهعنوان یک دانشمند مستقل رأی حق را پنهان نکرده و یکسره در منازعات خود با اشعریان تابع آنها نبوده و به همین جهت مخالفانش او را طعنه هم زدهاند همچنین او در این کتاب به صوفیه پرداخته و برخلاف برخی علمای اسلامی این فرقه را در میان اهل سنت و جماعت راه داده است. از سوی دیگر عجیب است که در این کتاب به فرقه اسماعیلیه نمیپردازد. اما بخشی از کتاب او که به فیلسوفان اختصاص دارد مبتنی بر گفته خودش هست که از علاقه و شوقش به خواندن آثار فلسفی میگوید اما در نهایت فیلسوفان را رد میکند.
سجادی با اشاره به مخالفان و معاندان فخر رازی عنوان کرد: برخی از مخالفان اصلی او از خود اشعریان هستند که با او مناظره کردند اما فخر رازی توانسته ضعف استدلال آنها را نشان دهد چراکه از ماوراءالنهر تا هندوستان در حال سفر و مباحثه با فرقههای مختلف از جمله اشاعره بوده است. از همین جهت است که متوجه میشویم رساله کوچک او متکی بر مطالعات عمیق و مباحثاتش با علمای فرقههای مختلف بوده است.
عضو هیات علمی بنیاد دائرهالمعارف اسلامی درباره برخی از مناظرات فخر رازی از جمله مناظرات او با کرامیه در ماورالنهر سخن گفت و ادامه داد: این مناظره یکی از جذابترین مناظرات فخر رازی است که میتواند روی آن پژوهش بیشتری صورت گیرد. از سوی دیگر مباحث فخر رازی تنها فلسفی و کلامی نیست و دیدگاههای تفسیری او به دلیل تبحرش در استدلال فلسفی و کلامی یکی از مهمترین تفاسیری است که با وجود چاپهای متعدد و ارجاعات بسیار اما تحلیل نشده است.
سجادی در پایان گفت: قوت استدلال فخر رازی، حافظه عجیب و تسلط او به مباحث مختلف موجب برتری او در برابر مخالفانش میشده و جا دارد تا ابعاد مختلف فعالیتهای و آثار او که تاکنون نادیده گرفته شده زمینهساز برگزاری همایش بینالمللی در این باره شود.
پورجوادی در ادامه این نشست با بیان اینکه فخر رازی یکی از مهمترین متکلمان و مفسران قرآن در دوره پساکلاسیک است عنوان کرد: در دوره کلاسیک علوم مختلف از جمله فلسفه، کلام، تصوف، عرفان و ... به اوج خود میرسند و در این دوره زایش متفکران را در علوم مختلف مشاهده میکنیم اما در دوره پساکلاسیک متفکرانی چون فخر رازی تلاش دارند تا با شیوه دایرةالمعارفنویسی مروری بر علوم قرون گذشته بهویژه عصر زرین داشته باشند. نکته قابل تامل این است که برخی از آثار مهم عصر زرین مانند آثار زکریای رازی از بین رفتند و به همین دلیل مطالب کتابهایی چون احیاالعلوم تنها کپیبرداری از منابع و علوم گذشته است.
وی با اشاره به فعالیتهای فخر رازی در ادیانپژوهی و نگارش کتاب اعتقادات افزود: فخر رازی را با توجه به علایقش میتواند با ارسطو مقایسه کرد البته این به دلیل مشائی بودن ارسطو نیست بلکه به دلیل شیوه او در دایرهالمعارف و توجه به تاریخ علم و معارف به ارسطو شباهت دارد. فخر رازی در زمینههای مختلف تلاش کرده به علوم گذشته نگاهی بیندازد و آنچنان که ارسطو در کتاب متافیزیک آراء گذشتگان را جمعآوری کرده فخر رازی تلاش میکند چنین کاری را انجام دهد و کتاب جوامعالعلوم او مصداقی از این کار و ادامه دانشنامهنویسی با پیروی از شیوه ارسطو است.
به گفته این استاد دانشگاه کتاب احیاءالعلوم او نیز دایرةالمعارفنویسی در علم دینی و اخلاق است اگرچه کتاب جوامعالعلوم درباره علوم عقلی است. پس فخر رازی در دینپژوهی هم همین روش را ادامه داده است. کتاب «اعتقادات فرق المسلمین و المشرکین» او برخلاف سخنان سجادی ارزش ندارد و مطالب کتابهایی چون ملل و نحل یا تبصرةالعوام بسیار ارزشمندتر از کتاب فخر رازی است. با این وجود میتوان در شناخت فرقهها به ما کمک کند.
پورجوادی در ادامه درباره سابقه علمالادیان و دینیپژوهی در ایران سخن گفت و توضیح داد: علمالادین در قرن 19 شکل گرفت و از نیمه دوم قرن دوم در ایران پدید آمد و به مدت 5 قرن کتابهای در این حوزه نگارش شد که کتاب اعتقادات نمونه مختصر و ناقصی از آخرین حلقههای این زنجیره است.
این استاد دانشگاه همچنین به مباحث فخر رازی درباره فلاسفه اشاره کرد و گفت: فیلسوفان در مباحثی چون عالم قدیم، معاد و ... مواضع مخالفی را دارند. علمالادیانی که از قرن 19 با تحقیقات روی کتاب مقدس پدید آمد رویکردی علمی و پدیدارشناسانه داشت و تلاش میکرد بدون داوری دینها و فرقهها را بررسی کند. اما دینپژوهی در ایران در حالی پدید آمد که جهان در حال اسلامیشدن بود و کتاب فخر رازی نمونهای از آخرین این آثار است که در آن او نتوانسته بدون پیشداوری عمل کند و عدهای را مسلمان و عدهای را مشرک میخواند من معتقدم کار فخر رازی چیزی جز تقلید نبوده به دلیل اینکه بسیاری از آثار معتبر مانند کتاب مقالات از بین رفته و فخر رازی نتوانسته از اینگونه آثار استفاده کند.
به گفته پورجوادی، به دلیل بیطرف نبودن فخر رازی در کتاب اعتقادات این اثر او شبیه به یک دفاعیه مذهبی است چنانچه او در این کتاب حتی شیعیان را گمراه میداند و با کرامیه هم مخالفت میکند. پس تحقیق او درباره علمالادیان محققانه و بی طرف نیست این در حالی است که در میراث گذشته کسانی مانند ابوریحان بیرونی معتقد بودند نباید تبلیغ دینی را با دینپژوهی آمیخت و از همین جهت ابوریحان عباس ایرانشهری را بهعنوان محققی نمونه در این زمینه یاد میکند و از او ستایش میکند. با این وجود چنین روحیه علمی از گذشته در میان دانشمندان زنده بوده و در نهایت فخر رازی بهعنوان حلقههای پایانی این زنجیره نتوانسته بیطرفی خود را بهعنوان یک فرد مذهبی متکلم در قرن ششم حفظ کند.
دادبه نیز در بخش پایانی این نشست درباره «فخر رازی: متکلم یا فیلسوف» سخن گفت و افزود: برخی فخر رازی را فیلسوف و برخی دیگر او را متکلم فیلسوف میدانند با توجه به رنسانس اسلامی و تسامح و تساهلی که از قرن چهارم به بعد به تدریج از بین رفت باز میبینیم که فخر رازی همچنان از این میراث گذشته ارث برده و او محصول میراث ارجمندی است که متزلزل شده اما از بین نرفته است.
وی ادامه داد: من او را از جرگه متکلمان خارج نمیکنم و وارد حلقه فلاسفه نمیکنم اما معتقدم او متکلم محض هم نیست. او جستجوگری است که تنها متکلم نیست و میخواهد بهعنوان امام المشککین در حوزههای مختلف جستجوگری کند و باتوجه به اینکه فلسفه اجازه بازنگری و تحمل فکری دیگری را میدهد، تجدد فکری فخر رازی یک ویژگی فلسفی است. و رفتار او نتیجه استمرار و باقیماندن عصر زرین طلایی است که اگر مورد حمله مغولها و ... قرار نمیگرفت شاید جور دیگری اتفاق میافتاد.
دادبه در پایان گفت: همانگونه که اشعریگری اشعری و حافظ یکی نیست فخر رازی نیز در این مشرب در ردههای مختلفی در حال حرکت است.