به گزارش فرهنگ امروز به نقل از هنرآنلاین؛ نخستین جلسه از مجموعه نشستهای تخصصی بخش مسابقه نمایشنامهنویسی سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر عصر روز سهشنبه ۴ دیماه با حضور شهرام کرمی، نادر برهانی مرند، محمد چرمشیر، ریما رامین فر، شهرام زرگر، حسین مسافر آستانه، محمد امیر یاراحمدی، بهزاد فراهانی، شهرام گیلآبادی و جمعی از هنرمندان و نمایشنامهنویسان در تالار کنفرانس مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
سلما سلامتی مدیر بخش نمایشنامهنویسی سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در ابتدای این جلسه به ارائه گزارشی از این بخش پرداخت و گفت: طی 10- 15 سال اخیر بخش نمایشنامهنویسی جزئی از جشنواره تئاتر فجر بوده است اما ما امسال در نظر داشتیم تا به کیفیت این بخش بیافزاییم و در کنار داوری برنامههای دیگری نیز داشته باشیم تا به مقوله نمایشنامهنویسی و کیفیت آن بیشتر پرداخته شود.
او همچنین در ادامه افزود: تا تاریخ بیستم مهرماه، 469 نمایشنامه به دبیرخانه جشنواره رسید و پس از آن تصمیم بر آن شد تا اسامی نمایشنامهنویسان از روی آثار حذف شده و جلسات داوری آغاز شود. داوران طی دو ماه گذشته به مطالعه نمایشنامهها پرداختند و سپس برآن شدیم تا جلسات بررسی و تحلیل نمایشنامهها به صورت علنی برگزار شود. دلیل اصلی این امر این است که در کنار برگزاری این بخش، گفتوگو و تحلیل در باب نمایشنامهنویسی برایمان بسیار حائز اهمیت است.
سلامتی در بخش از صحبتهایش اضافه کرد: از میان مجموع آثار، ۲۷۹ نمایشنامه از تهران و ۲۵۸ اثر از شهرهای دیگر به دبیرخانه جشنواره ارسال شده است که از این آثار ۱۴۰ اثر توسط خانمها و ۳۹۷ اثر را آقایان نوشتهاند. امیدوارم بتوانیم این نشستها را با حضور هنرمندان و متخصصان برگزار کنیم تا خروجی قابل قبولی داشته باشیم و شاهد اتفاقات بهتری در این عرصه باشیم.
نادر برهانی مرند دبیر سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر نیز در ادامه این نشست خاطرنشان کرد: برخلاف سنت سالهای گذشته جوایز بخش نمایشنامهنویسی در اختتامیه اصلی این رویداد اهدا خواهد شد. ما امسال به لحاظ مالی با مشکلات بسیاری مواجه هستیم و به منظور مدیریت بهتر این دوره به این نتیجه رسیدیم تا بیشتر به بخشهای اصلی بپردازیم و این موضوع برای من که دست به قلم هستم، احساس خوبی نداشت. با این حال با کمک شهرام کرمی و دیگر همکاران توانستیم بخش مسابقه نمایشنامهنویسی را سرپا نگه داریم.
او در ادامه افزود: بخش مسابقه نمایشنامهنویسی از ارکان رکین جشنواره تئاتر فجر است. یکی از مشکلاتی که منجر به آن شد تا نتایج این بخش دیر اعلام شود این است که تعداد آثار رسیده بیش از دورههای گذشته بود و این اتفاق در روزگاری افتاده است که نمایشنامه و نمایشنامهنویسی دوران خوبی را سپری نمیکند. فردا آرای هیات داوران اعلام خواهد شد و سه نفر برگزیده این بخش نیز در اختتامیه این دوره از جشنواره معرفی خواهند شد.
شهرام کرمی مدیرکل هنرهای نمایشی در ادامه صحبتهای برهانیمرند ضمن ابراز خرسندی نسبت به برگزاری این محفل هنری گفت: همواره خلا برگزاری چنین محفلی در ارتباط با ادبیات نمایشی در رویدادهای تئاتری وجود داشته است. متاسفانه یکی از معضلات هنرهای نمایشی با وجود استعدادهای درخشان، فقدان نمایشنامههای ایرانی است. این موضوع که هم اکنون چهل درصد نمایشهای روی صحنه در سراسر کشور از میان نمایشنامههای خارجی است بسیار جای نگرانی دارد هرچند که تاثیر این آثار را نمیتوان کتمان کرد.
او همچنین افزود: چرا ما باید جریان فعال نمایشنامهنویسی را کنار بگذاریم؟ نمایشنامه به عنوان بنیادیترین زیر ساخت تئاتر، میتواند بنیان فکری را آغاز کرده و آفرینشگری را ایجاد کند. امیدوارم این برنامه آغازی برای بنیان ادبیات نمایشی و جریان فعال نمایشنامهنویسی در فضای درامنویسی ایرانی شود و این موضوع دور از دست نیست و به همت هنرمندان تئاتر ایجاد خواهد شد. امیدوارم این جریان به عنوان یک رویداد نمایشنامهنویسی نویسندههای جوان را هدایت کند، همچنین جریان نمایشنامهنویسی حرفهای را گسترش داده و در زمینه نشر منجر به ایجاد شرایط خوبی شود.
محمد چرمشیر یکی از سه داور بخش مسابقه نمایشنامهخوانی جشنواره تئاتر فجر در ادامه در پاسخ به سوال امین عظیمی مجری سلسله نشستهای تخصصی این بخش، مبنی بر اینکه چه مضمونی بیشتر مورد توجه نمایشنامهنویسان شرکتکننده قرار داشته است، عنوان کرد: باید باور داشته باشیم که تئاتر ما با سابقه صد و اندی سال، نسبت به تئاتر جهان، جوان است و تئاتر جوان فرصت گذار را دارد و ما در دوران گذار به سر میبریم. تئاتر ایران در حال آموختن و تجربه کردن است و تجربههای گذشته را مجدد تجربه میکند.
او همچنین افزود: واقعیت امر این است که پس از خواندن این تعداد متن رسیده به جشنواره و همچنین متون ارسالی به جشنواره تئاتر الف به این نتیجه رسیدم که ما یک دوره بازگشت را دنبال کردیم که در دهههای گذشته تئاتر تجربه کرده است. شرایط اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دست به دست هم داده و سبب شده که این بازگشت دوباره صورت گیرد. این موضوع در کنار ثمراتش دارای اشکالاتی نیز هست.
این نمایشنامهنویس ضمن طرح این پرسش که ما چه داریم و چه میخواهیم؟ تصریح کرد: 469 اثر به این جشنواره رسیده است و بسیاری نیز موفق به ارسال آثارشان نشدهاند اما این سوال مطرح است که ما به این شرکتکنندگان چه چیز را آموختیم به جز آنچه که آنها با احساس، فکر و تجربه اندک آموختهاند؟ آموختنیهای تئاتر از مرکز هنرهای نمایشی و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی گرفته تا تلویزیون و در سطح جامعه غایب است.
چرمشیر در ادامه اضافه کرد: اگر این تعداد جمع شدند و نمایشنامهای را نوشتند به دنبال آن نیستیم که ساختارشان چیست. آنها ایده و حرفهایی دارند که سعی میکنند تا آن را بگویند. تعداد اندکی از آنها آموخته دارند تا به ساختار بنگرند مابقی ایدههایشان به منظر نمایش هم نزدیک نشده است و این مشکل اساسی است.
او با بیان اینکه این تعداد آثار رسیده به جشنواره هم جای خوشحالی دارد و هم نگرانی، اظهار کرد: این تعداد علاقمند خوراک ندارند و ما نیز تلاش نکردیم تا به آنها از طریق دانشگاهها و آموزشگاهها در تهران و شهرستانها آموزش دهیم. این جوانها ایدههای بسیاری به منظور نگارش افکار و احساساتشان دارند اما در رابطه با کارشان دانش مقتضی را ندارند. آنها باید بیاموزند اما وظیفه این سمت میدان این است که در نزدیک محل اقامت و اسکانشان شرایط آموزش را فراهم کند چرا که بسیاری از آنها به منظور آموزش مجبور به سفر میشوند. زمانیکه برای داوری دعوت شدم انتظار زیادی نداشتم چراکه به این آدمها چیزی داده نشده که از آنها انتظاری داشته باشیم.
ریما رامینفر دیگر داور بخش مسابقه نمایشنامهنویسی سی و هفتمین جشنواره بینالمللی تئاتر فجر در ادامه با بیان اینکه از دعوت به این داوری بسیار شگفتزده شدهام، عنوان کرد: در ابتدا تصور کردم این یک رخداد ملی است که 469 نفر برایش دست به قلم شدند اما زمانیکه با متون مواجه شدم دیدم که بسیاری از آنها از نسل جوان هستند. بسیاری از آنها سعی کردند آثاری را تجربه کنند که در گذشته هم تجربه شده بود. فقدان فضای آموزشی را قبول دارم اما به شخصه توقع بیشتری داشتم. نمایشنامهنویسان جوان باید آثار گذشته را بشناسند و مطالعه کرده باشند تا بتوانند اثر جدیدی را خلق کند. خواندن بسیاری از نمایشنامههای رسیده به جشنواره برایم کار دشواری بود، زیرا با آرمانهای ذهنیمان فاصله بسیاری داریم.
شهرام زرگر دیگر داور این بخش در ادامه گفت: فارغ از بحث آموزش و واقعیتهای آموزشی بحث آموزشپذیری مطرح است. تا چه حد کسانی که مینویسند علاقمند به آموزش هستند؟ طبیعی است که انتظار میرود کسی که در این جشنواره شرکت میکند به دنبال آن نباشد تا چرخ را از ابتدا اختراع کند. تیراژ کتابهای ما در حد ناامیدکنندهای پایین آمده است و تصورم بر این است که از آموزش و آنچه که پشت سر گذاشتهایم گریز وجود دارد، در حالیکه باید مشق کنیم، میخواهیم تا دوباره تجربه کنیم.
او همچنین افزود: متاسفانه در برخی آثار رسیده غلط املایی دیده میشود و این نشان از نبود مطالعه است. اخیراً بامی کوتاهتر از دانشگاه وجود ندارد در حالیکه به نظرم بیشترین مشکل از نبود مطالعه است و کمتر از آموزش.
محمد چرمشیر ضمن بیان موافقتاش با صحبتهای شهرام زرگر، یادآور شد: صحبت بر سر ایرادهای نمایشنامههاست نه اینکه امکان آموختن وجود نداشته و یا انگیزهاش نبوده است. در مسیر درست آموزشی ابتدا استعدادیابی میشود و براساس آن آموزش داده خواهد شد اما متاسفانه ما در سیستم آموزشی جاری استعدادیابی نداریم و شرایط به گونهای است که آنقدر آموزش داده میشود تا شاید این آموزشها منجر به برافراشته شدن استعدادها شود. به نظرم در صورتیکه به وجه آموزشی بها داده میشد از میان 469 اثر رسیده، شاهد آثار بهتری بودیم.
این داور بخش مسابقه نمایشنامهنویسی در ادامه اضافه کرد: آموزشپذیری را قبول دارم اما واقعیت این است که باید استعدادها را شکار کرد، همچون مایی که خود شکار شدیم. در دورانی که ما واژگون عمل میکنیم و استعدادها به منظور آموزش را نمییابیم باید سیستم آموزشی را تقویت کنیم.
شهرام زرگر در پاسخ به پرسش امین عظیمی مبنی بر میزان نمایشنامههای اقتباسی رسیده به این دوره از جشنواره، گفت: فکر کنم بین 15 تا 20 نمایشنامه اقتباسی رسیده را خواندم. در اقتباس باید نویسنده بر مدیوم مبدا احاطه کامل داشته باشد و زبان آن را به خوبی شناسایی کند تا به مدیوم مقصد که نمایشنامه است دست یابد که این کار بسیار دشواری است و متاسفانه در زمینه اقتباسی شاهد اثر خوبی نبودم.
محمد چرمشیر در بخشی از این نشست با بیان اینکه مایل هستم تا به مشکلاتی که در عرصه نمایشنامهنویسی با آن مواجه هستیم و بسیار خطرناک است و ممکن است به کل بدنه تئاتر و ادبیات نمایشی کشور آسیب وارد کند، بپردازم، عنوان کرد: در آثار رسیده متوجه نکته خطرناکی شدم و آن ادبیاتی است متکی بر یک رئالیسم نامفهوم که شاید برآمده از جریانات اجتماعی است که این اتفاق در دهه سی نیز رخ داده است. نویسنده با ادراکات و تجربههای روز خود هر آنچه را که در اطرافاش رخ داده است را بدون استفاده از فیلتر خلاقیت هنری و دراماتیزه کردن مستقیماً به عنوان نمایشنامه روی کاغذ میآورد که این مسئله منجر به نابودی رئالیسم خواهد شد در حالیکه ما را به سمت ناتورالیسم نیز سوق نمیدهد و فضا را تنگ خواهد کرد.
او همچنین افزود: بسیاری از این فرمول پیروی کرده و سعی میکنند با حذف فیلتر خلاقیت هنری، رئالیستی و مستندگونه بنویسند. در حالیکه نمایشنامه نباید حتماً نمونه بیرونی داشته باشد و نمایشنامهنویس باید کلمات و زبان کاراکتر را گرفته و از فیلتر نمایشنامهنویسی بگذراند و آن را بازسازی کند. متاسفانه اکنون نمایشنامهنویسان جوان همچون رادیو و تلویزیون سادهترین راه ممکن را انتخاب میکنند و به مخاطب نشان میدهند. این مسئله عارضه سنگینی است که اجازه نمیدهد ایدهها رشد کند و تئاتر در حال تبدیل شدن به یک سلیقه روزمره است. در میان آثار رسیده ایدههای درخشانی دیده میشود که به دلیل نبود آموزش از مرز ایده عبور نمیکنند و به جای درستی متصل نمیشوند.
ریما رامینفر در ادامه صحبتهای چرمشیر گفت: به نظرم این رئالیسم یا مستندگونه نوشتن، ریاکشن نویسنده تحت تاثیر فضای مجازی است که بسط پیدا کرده و تبدیل به نمایشنامه شده اما در سطح مانده است. ایده برخی بسیار درخشان است اما نویسنده اجازه نداده تا در خودش تهنشین شود و این مسئله بسیار غمانگیز است چراکه دیگر نامش نمایشنامه نیست و مقاله و پست است و بار دراماتیک ندارد. بیشترین توقع ما این است که نمایشنامه مخاطب را به فکر وادارد و تاثیری بر او بگذارد. متاسفانه تنها آثار رئالیستی دردآور نبود، بلکه نمایشنامههای تجربی نیز فاقد آنچه که از آن انتظار داشتیم، بود.
شهرام زرگر نیز در این باره خاطرنشان کرد: چندین نمایشنامه را خواندم که الگو آن بر گرفته شده از فیلم سینمایی "ابد و یک روز" بود و فکر کنم این فیلم در حال تبدیل شدن به یک ژانر است. برخی دیگر از آثار را با تقسیمبندیهای فانتزی خواندم که من نام آنها را انیمیشن مکتوب میگذارم چرا که نویسنده شناختی از فانتزی نداشت. بسیاری از دیالوگها پینگ پنگ کلامی بود و نمیتوان نام دیالوگ را بر آنها گذاشت چراکه در خودش نطفهای برای بارور کردن نداشت و منعقد نمیشد. بیش از 70 درصد نمایشنامهها پلات جذابی نداشتند. یافتن و ساختن قصه در نمایشنامهنویسی دارای اهمیت بسیاری است که متاسفانه در اغلب آثار رسیده این موضوع دیده نمیشد.
در ادامه این نشست سه داور به صورت مفصل به ایرادها و مشکلات نمایشنامههای رسیده اشاره داشتند.