به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ سیمین دانشور از نویسندگان مطرح معاصر ایران است و این مطرح بودن به چند دلیل برمیگردد، یک اینکه او اولین نویسنده زن و نگارنده اولین رمان ایرانی نگاشته شده به دست یک زن است و دلیل دیگر به دلیل پیشرو بودن این نویسنده در برخی حوزهها مانند نقد دانشگاهی و آکادمیک است. نام سیمین دانشور شاید قبل از این دو دستاورد بزرگ ما را به عنوان مخاطب جدی ادبیات، یاد چیز دیگری بیندازد؛ رمانی به نام «سووشون». گفتنیها و نوشتنیها درباره این رمان بسیار زیاد و در کتابهای بسیاری این رمان از منظرهای گوناگون نقدوبررسی شده است. به تازگی کتابی با عنوان «سووشون، آینه روزگار» به قلم فاطمه سرمشقی از سوی انتشارات علمی فرهنگی منتشر شده است که این رمان را از رویکردهای متفاوتی با تمرکز بر نقد فمینیستی بررسی کرده است. با مولف این کتاب درباره دلیل این رویکرد و انتخاب این رمان با توجه به نقدونظرهای بسیاری که برای آن نوشته شده است، گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید:
تالیفات تحقیقی و تحلیلی، زحمت زیادی بر دوش یک منتقد و مولف میافکند و طبعا موضوعی که آن مولف برای تحقیق به دنبالش میرود باید آنقدر برای او جذاب باشد که ارزش این همه زحمت و صرف زمان را داشته باشد. برای تالیف کتابی در حوزه نقد ادبی چرا به سراغ نویسندهای مانند سیمین دانشور و رمان «سووشون» رفتید؟
این کتاب درواقع پایاننامه فوق لیسیانس من بود و ده سال در این بین برای چاپ آن فاصله افتاد و در این مدت من روی این موضوع تمرکز بیشتری کردم. علت اینکه «سووشون» را انتخاب کردم به موضوع این کتاب که معرفی رویکرد جامعهشناسی و فمینیسم هست، برمیگردد. قرار بر این بود که در دو فصل این رویکردها را معرفی کنیم و برای نشاندادن این رویکرد به طور عملی کتابی را انتخاب و این تئوری را روی آن کتاب پیاده کنیم و از آنها به این شکل بهره بگیریم. علت انتخاب من این بود که به نظرم این رمان یکی از ده رمان قابل تامل کلاسیک فارسی است هم از نظر نثر هم از نظر محتوا. دلیل دیگر هم به این برمیگردد که این رمان اولین رمانی است که یک نویسنده زن ایرانی نوشته و شخصیت اصلی آن یک زن است و این دو فاکتور برای رویکرد نقد فمینیستی که یکی از رویکردهای موردتوجه ما در این کتاب است، اهمیت دارد.
فصل اول این کتاب به معرفی رویکردهای نقد از جمله رویکرد روانشناختی، جامعهشناسی و ... پرداخته و به نوعی آنها را برای مخاطب معرفی میکند و در فصل بعد به سراغ موضوع اصلی کتاب می رود. دلیل وجود این فصل در ابتدای کتاب چیست و چرا از همان اول به سراغ نقد «سووشون» نرفتید؟
روش تالیف این کتاب همین بود قرار بود اول رویکرد را به طور کامل معرفی کنیم و در فصل بعد این رویکرد را روی کتابی به طور عملی نشان دهیم.
به نظر میرسد این نحوه فصلبندی تمرکز ویژهای هم بر مخاطب دارد. چون معرفی کامل رویکردها در ابتدای کتاب به جز قشر دانشگاهی و طبقه نخبه میتواند در افزایش گستره مخاطبان کتاب و همراه کردن عده بیشتری در فصل دوم با خود، نقش مهمی داشته باشد. در تالیف این کتاب چقدر به مخاطب و میزان بهرهوری او از این کتاب فکر کردید؟
ما دو جور میتوانیم به این مساله نگاه کنیم یکی اینکه فقط تمرکزمان را بر نقد کتاب میگذاشتیم که در این صورت نیازی به فصل اول نبود اما تعریفی که من برای تالیف این کتاب داشتم همین بود یعنی معرفی انواع نقد. نقد هنوز در ایران جای کار بسیاری دارد و حتا در مطالعات دانشگاهی به آن زیاد پرداخته نمیشود و اتفاقی که این میان بسیار میوفتد این است که قبل از پرداختن به رویکردهای قدیمی و پایهای مانند رویکرد جامعهشناسی، به رویکردهای جدید میپردازند. ما قبل از اینکه کتابی را به لحاظ مدرن و پستمدرن بودن بررسی کنیم باید آن را از منظر رویکردهای قدیمیتر بکاویم و بعد به مراحل بالاتر و جدیدتر برسیم. کتابی مانند سووشون سرشار از اطلاعات تاریخی و جامعهشناسی است و باید از این منظر کاملا به آن پرداخته شود.
دلیل دیگر انتخاب این رمان برای نقد که در سوال اول به آن اشاره کردید این است که این کتاب به مانند نامی است که برای نقد آن برگزیدهام؛ «آینه روزگار». «سووشون» مانند آینهای است که جامعه ایرانی را در طول تاریخ و نه تنها در زمان روایت آن و همچنین نه فقط شهر شیراز که مورد بحث در کتاب است، نشان میدهد. شیراز در این رمان نمادی از کل ایران است و با خواندن «سووشون» از حوادث و تاریخ ایران به شناختی کامل میرسیم.
شیراز به نوعی قلب ایران و نماینده کل ایران در این رمان است و بسیاری از مکانهای معروف و تاریخی شهر شیراز در «سووشون» حضور دارند و دانشور به نوعی با به کارگیری این مکانها در روایت به دل تاریخ نقب میزند. در بخشی از فصل دوم این کتاب به این مکانها پرداختهاید، ضرورت آن را در چه دیدید؟
به شخصه وقتی «سووشون» را می خواندم، تعریفی که دانشور از آن مکانها ارائه داده بود به قدری برایم جذاب بود که سفری به شیراز داشتم و آنها را از نزدیک دیدم. وقتی در این رمان عمیقتر میشوی میفهمی که حرفهای این رمان فقط مربوط به شیراز نیست و آن اتفاقات در تمام ایران در حال رخ دادن بوده و شیراز نقشی نمادین در این بین ایفا کرده است. داستان مقاومت و عکسالعمل یک زن که مرد جنگجوی خود را از دست داده به نوعی در تمام شهرها در حال رخدادن بوده است.
تقابل بین جامعه و خانواده در این رمان برای من بسیار مهم بود. دغدغه یوسف نجات جامعه و دغدغه زری نجات خانواده خود است و در نهایت زری هم راه یوسف را در پیش میگیرد. این اتفاق امروز هم در حال رخ دادن است و معطوف به زمان نگارش رمان نیست.
در رویکردی که برای تحلیل این رمان داشتهاید به مسائلی مانند حضور خارجیها و جنگجهانی نیز اشاره کردید و به نظر میرسد به وجه تاریخی این رمان نیز به صورت جزئیتری پرداختهاید و تمرکزتان تنها بر رویکرد نقد فمینیستی نبوده است.
زمان روایت «سووشون» معطوف به این برهه تاریخی است و گفتن از آن اجتنابناپذیر است. ضرری که از حضور بیگانگان به مردم در آن دوره رسیده انکارشدنی نیست و هنگامی که منابع اقتصادی ایران در آن دوره در اختیار بیگانگان بود، مردم دچار فشار اقتصادی شدند و در نهایت قحطی و بیماری تیفوس هم به این مسائل اضافه میشود. موضوع ایلات و مبارزان آنها را هم در این بین داشتیم. در این کتاب به تمام این مسائل اشاره شده و به عنوان مثال حضور خارجیها اعم از حضور مک ماهون ایرلندی و مستر زینگر در این رمان بسیار پررنگ است. از خوبیهای این رمان این است که این تاریخ را مانند فیلمی در مقابل چشمان خود میبینیم.
فاطمه سرمشقی
سیمین دانشور و رمان «سووشون» انتخاب اول بسیاری از محققان و فرهیختگان اهل تحقیق برای نقدوتحلیل است و طبعا برای تالیفاتی با تمرکز بر این رمان، منابع بسیاری هم برای تحقیق و ارجاع وجود دارد. در این تالیف چقدر سعی کردید از تالیفات قبلی فاصله بگیرید و به اصطلاح تکرار مکررات نکنید؟
بله همانطوری که گفتید روی این رمان خیلی کار شده است اما زمانی که من کار را روی این رمان آغاز کردم به بسیاری از مسائلی که برای من مهم بود در بسیاری از این کتابها اشاره نشده بود. بله نقدهایی داریم که قهرمان را بررسی کند و از منظر فمینیستی به آن نگاه کند اما اینکه بیاییم و از این زاویه نگاه کنیم که یک نویسنده زن خودش به زن چگونه نگاه میکند و اینکه حرف او هم قابل نقد هست یا نه برای من بسیار مهم بود و قبل از این جایی هم ندیده بودم. همیشه به این فکر میکنم که همواره ما شخصیتهای زن داستانی را نقد میکنیم و میگوییم که فلان جا خوب پرداخته نشده و آن را به نگاه مردانه ربط میدهیم. اما اینکه بیاییم ببینیم یک زن خودش چگونه به دنیای زنانه نگاه میکند برای من خیلی اهمیت داشت و من برخی جاها احساس کردم که در برخی جاها حرفهایی که زده نگاهی مردسالارانه داشت و این هم مساله عجیبی نیست چون جامعه ما جامعهای مردسالار است و به نوعی همه ما درگیر این نگاه هستیم حتا زن روشنفکری مانند سیمین دانشور.
این نگاه برای من خیلی اهمیت داشت. کما اینکه نقد فمینسیتی در غرب هم به عنوان رویکردی شستهورفته آنچنان وجود ندارد و به عنوان یک رویکرد انتقادی چندان مطرح نیست. در این کتاب سعی بر این بود که به این عنوان به آن نگاه کنیم اما به دلیل جدید بودنش در نهایت نمیشود چارچوبی تعریف شده برای آن در نظر گرفت.
یعنی قبل از شما کسی از این رویکرد به نقد آثار ادبی وارد نشده بود؟
من نمیتوانم قطعی بگویم که من اولین نفر هستم مطمئنا کارهایی شده و به خصوص در حیطه ترجمه آثاری در این زمینه وجود دارد. من سعی کردم تا آنجایی که در توانم بوده اگر از کارهای قبلی هم استفادهای کردهام به آنها ارجاع بدهم و از آن منابع یاد کنم.
در انتهای کتاب هم فهرست مفصلی از منابع وجود دارد و سوالم این است که کدام یک از آنها نقش اساسی در تالیف کتاب «سووشون، آینه روزگار» داشته است؟
کتاب خاصی را نمیتوانم نام ببرم. اما در بحث نقد «سووشون» از کتابهای دیگر نویسنده مانند دیگر رمانها، نامههای او به جلال آلاحمد و کتاب «شناخت و تحسین هنر» بهره گرفتم. من در نامهها میتوانستم خیلی مفصلتر درباره چیزهایی بخوانم که به طور جزئی در آثار ایشان به آنها اشاره شده است. وقتی میخواهیم نویسندهای را نقد کنیم اگر با نگاههای متفاوت او آشنا باشیم، زاویه دید او را بهتر میشناسیم و بسیاری از حرفهای نهفته رمان و آثار او را نیز بهتر میفهمیم.
پس یعنی بهترین راه و منبع برای نقد یک نویسنده آثار اوست.
نمیتوانم بگویم این بسنده میکند و کافی است، اما اگر در کنار مطالعه آثار یک نویسنده، نقدهای دیگر هم خوانده شود، با نگاههای متفاوت به آن اثر و زوایایی که احتمالا از دید ما پنهان مانده نیز آشنا میشویم.
چه کتابهای جدیدی در دست تالیف دارید؟
من نویسنده کودک و نوجوانم و «سووشون، آینه روزگار» اولین کتاب من در حوزه بزرگسال است. در حال حاضر مشغول نوشتن رمان نوجوانم هستم که به محیط زندگی من در دوران کودکیام و آداب و رسوم آن در بیجار بازمیگردد. در زمینه نقد هم مشغول نقد کتاب «عروس دریایی» هستم.
گفتنی است کتاب «سووشون، آینه روزگار» نوشته فاطمه سرمشقی در ۴۲۶ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به قیمت ۲۰۰۰۰ تومان از سوی انتشارات علمی فرهنگی منتشر شده است.
تالیفات تحقیقی و تحلیلی، زحمت زیادی بر دوش یک منتقد و مولف میافکند و طبعا موضوعی که آن مولف برای تحقیق به دنبالش میرود باید آنقدر برای او جذاب باشد که ارزش این همه زحمت و صرف زمان را داشته باشد. برای تالیف کتابی در حوزه نقد ادبی چرا به سراغ نویسندهای مانند سیمین دانشور و رمان «سووشون» رفتید؟
این کتاب درواقع پایاننامه فوق لیسیانس من بود و ده سال در این بین برای چاپ آن فاصله افتاد و در این مدت من روی این موضوع تمرکز بیشتری کردم. علت اینکه «سووشون» را انتخاب کردم به موضوع این کتاب که معرفی رویکرد جامعهشناسی و فمینیسم هست، برمیگردد. قرار بر این بود که در دو فصل این رویکردها را معرفی کنیم و برای نشاندادن این رویکرد به طور عملی کتابی را انتخاب و این تئوری را روی آن کتاب پیاده کنیم و از آنها به این شکل بهره بگیریم. علت انتخاب من این بود که به نظرم این رمان یکی از ده رمان قابل تامل کلاسیک فارسی است هم از نظر نثر هم از نظر محتوا. دلیل دیگر هم به این برمیگردد که این رمان اولین رمانی است که یک نویسنده زن ایرانی نوشته و شخصیت اصلی آن یک زن است و این دو فاکتور برای رویکرد نقد فمینیستی که یکی از رویکردهای موردتوجه ما در این کتاب است، اهمیت دارد.
فصل اول این کتاب به معرفی رویکردهای نقد از جمله رویکرد روانشناختی، جامعهشناسی و ... پرداخته و به نوعی آنها را برای مخاطب معرفی میکند و در فصل بعد به سراغ موضوع اصلی کتاب می رود. دلیل وجود این فصل در ابتدای کتاب چیست و چرا از همان اول به سراغ نقد «سووشون» نرفتید؟
روش تالیف این کتاب همین بود قرار بود اول رویکرد را به طور کامل معرفی کنیم و در فصل بعد این رویکرد را روی کتابی به طور عملی نشان دهیم.
به نظر میرسد این نحوه فصلبندی تمرکز ویژهای هم بر مخاطب دارد. چون معرفی کامل رویکردها در ابتدای کتاب به جز قشر دانشگاهی و طبقه نخبه میتواند در افزایش گستره مخاطبان کتاب و همراه کردن عده بیشتری در فصل دوم با خود، نقش مهمی داشته باشد. در تالیف این کتاب چقدر به مخاطب و میزان بهرهوری او از این کتاب فکر کردید؟
ما دو جور میتوانیم به این مساله نگاه کنیم یکی اینکه فقط تمرکزمان را بر نقد کتاب میگذاشتیم که در این صورت نیازی به فصل اول نبود اما تعریفی که من برای تالیف این کتاب داشتم همین بود یعنی معرفی انواع نقد. نقد هنوز در ایران جای کار بسیاری دارد و حتا در مطالعات دانشگاهی به آن زیاد پرداخته نمیشود و اتفاقی که این میان بسیار میوفتد این است که قبل از پرداختن به رویکردهای قدیمی و پایهای مانند رویکرد جامعهشناسی، به رویکردهای جدید میپردازند. ما قبل از اینکه کتابی را به لحاظ مدرن و پستمدرن بودن بررسی کنیم باید آن را از منظر رویکردهای قدیمیتر بکاویم و بعد به مراحل بالاتر و جدیدتر برسیم. کتابی مانند سووشون سرشار از اطلاعات تاریخی و جامعهشناسی است و باید از این منظر کاملا به آن پرداخته شود.
دلیل دیگر انتخاب این رمان برای نقد که در سوال اول به آن اشاره کردید این است که این کتاب به مانند نامی است که برای نقد آن برگزیدهام؛ «آینه روزگار». «سووشون» مانند آینهای است که جامعه ایرانی را در طول تاریخ و نه تنها در زمان روایت آن و همچنین نه فقط شهر شیراز که مورد بحث در کتاب است، نشان میدهد. شیراز در این رمان نمادی از کل ایران است و با خواندن «سووشون» از حوادث و تاریخ ایران به شناختی کامل میرسیم.
شیراز به نوعی قلب ایران و نماینده کل ایران در این رمان است و بسیاری از مکانهای معروف و تاریخی شهر شیراز در «سووشون» حضور دارند و دانشور به نوعی با به کارگیری این مکانها در روایت به دل تاریخ نقب میزند. در بخشی از فصل دوم این کتاب به این مکانها پرداختهاید، ضرورت آن را در چه دیدید؟
به شخصه وقتی «سووشون» را می خواندم، تعریفی که دانشور از آن مکانها ارائه داده بود به قدری برایم جذاب بود که سفری به شیراز داشتم و آنها را از نزدیک دیدم. وقتی در این رمان عمیقتر میشوی میفهمی که حرفهای این رمان فقط مربوط به شیراز نیست و آن اتفاقات در تمام ایران در حال رخ دادن بوده و شیراز نقشی نمادین در این بین ایفا کرده است. داستان مقاومت و عکسالعمل یک زن که مرد جنگجوی خود را از دست داده به نوعی در تمام شهرها در حال رخدادن بوده است.
تقابل بین جامعه و خانواده در این رمان برای من بسیار مهم بود. دغدغه یوسف نجات جامعه و دغدغه زری نجات خانواده خود است و در نهایت زری هم راه یوسف را در پیش میگیرد. این اتفاق امروز هم در حال رخ دادن است و معطوف به زمان نگارش رمان نیست.
در رویکردی که برای تحلیل این رمان داشتهاید به مسائلی مانند حضور خارجیها و جنگجهانی نیز اشاره کردید و به نظر میرسد به وجه تاریخی این رمان نیز به صورت جزئیتری پرداختهاید و تمرکزتان تنها بر رویکرد نقد فمینیستی نبوده است.
زمان روایت «سووشون» معطوف به این برهه تاریخی است و گفتن از آن اجتنابناپذیر است. ضرری که از حضور بیگانگان به مردم در آن دوره رسیده انکارشدنی نیست و هنگامی که منابع اقتصادی ایران در آن دوره در اختیار بیگانگان بود، مردم دچار فشار اقتصادی شدند و در نهایت قحطی و بیماری تیفوس هم به این مسائل اضافه میشود. موضوع ایلات و مبارزان آنها را هم در این بین داشتیم. در این کتاب به تمام این مسائل اشاره شده و به عنوان مثال حضور خارجیها اعم از حضور مک ماهون ایرلندی و مستر زینگر در این رمان بسیار پررنگ است. از خوبیهای این رمان این است که این تاریخ را مانند فیلمی در مقابل چشمان خود میبینیم.
فاطمه سرمشقی
سیمین دانشور و رمان «سووشون» انتخاب اول بسیاری از محققان و فرهیختگان اهل تحقیق برای نقدوتحلیل است و طبعا برای تالیفاتی با تمرکز بر این رمان، منابع بسیاری هم برای تحقیق و ارجاع وجود دارد. در این تالیف چقدر سعی کردید از تالیفات قبلی فاصله بگیرید و به اصطلاح تکرار مکررات نکنید؟
بله همانطوری که گفتید روی این رمان خیلی کار شده است اما زمانی که من کار را روی این رمان آغاز کردم به بسیاری از مسائلی که برای من مهم بود در بسیاری از این کتابها اشاره نشده بود. بله نقدهایی داریم که قهرمان را بررسی کند و از منظر فمینیستی به آن نگاه کند اما اینکه بیاییم و از این زاویه نگاه کنیم که یک نویسنده زن خودش به زن چگونه نگاه میکند و اینکه حرف او هم قابل نقد هست یا نه برای من بسیار مهم بود و قبل از این جایی هم ندیده بودم. همیشه به این فکر میکنم که همواره ما شخصیتهای زن داستانی را نقد میکنیم و میگوییم که فلان جا خوب پرداخته نشده و آن را به نگاه مردانه ربط میدهیم. اما اینکه بیاییم ببینیم یک زن خودش چگونه به دنیای زنانه نگاه میکند برای من خیلی اهمیت داشت و من برخی جاها احساس کردم که در برخی جاها حرفهایی که زده نگاهی مردسالارانه داشت و این هم مساله عجیبی نیست چون جامعه ما جامعهای مردسالار است و به نوعی همه ما درگیر این نگاه هستیم حتا زن روشنفکری مانند سیمین دانشور.
این نگاه برای من خیلی اهمیت داشت. کما اینکه نقد فمینسیتی در غرب هم به عنوان رویکردی شستهورفته آنچنان وجود ندارد و به عنوان یک رویکرد انتقادی چندان مطرح نیست. در این کتاب سعی بر این بود که به این عنوان به آن نگاه کنیم اما به دلیل جدید بودنش در نهایت نمیشود چارچوبی تعریف شده برای آن در نظر گرفت.
یعنی قبل از شما کسی از این رویکرد به نقد آثار ادبی وارد نشده بود؟
من نمیتوانم قطعی بگویم که من اولین نفر هستم مطمئنا کارهایی شده و به خصوص در حیطه ترجمه آثاری در این زمینه وجود دارد. من سعی کردم تا آنجایی که در توانم بوده اگر از کارهای قبلی هم استفادهای کردهام به آنها ارجاع بدهم و از آن منابع یاد کنم.
در انتهای کتاب هم فهرست مفصلی از منابع وجود دارد و سوالم این است که کدام یک از آنها نقش اساسی در تالیف کتاب «سووشون، آینه روزگار» داشته است؟
کتاب خاصی را نمیتوانم نام ببرم. اما در بحث نقد «سووشون» از کتابهای دیگر نویسنده مانند دیگر رمانها، نامههای او به جلال آلاحمد و کتاب «شناخت و تحسین هنر» بهره گرفتم. من در نامهها میتوانستم خیلی مفصلتر درباره چیزهایی بخوانم که به طور جزئی در آثار ایشان به آنها اشاره شده است. وقتی میخواهیم نویسندهای را نقد کنیم اگر با نگاههای متفاوت او آشنا باشیم، زاویه دید او را بهتر میشناسیم و بسیاری از حرفهای نهفته رمان و آثار او را نیز بهتر میفهمیم.
پس یعنی بهترین راه و منبع برای نقد یک نویسنده آثار اوست.
نمیتوانم بگویم این بسنده میکند و کافی است، اما اگر در کنار مطالعه آثار یک نویسنده، نقدهای دیگر هم خوانده شود، با نگاههای متفاوت به آن اثر و زوایایی که احتمالا از دید ما پنهان مانده نیز آشنا میشویم.
چه کتابهای جدیدی در دست تالیف دارید؟
من نویسنده کودک و نوجوانم و «سووشون، آینه روزگار» اولین کتاب من در حوزه بزرگسال است. در حال حاضر مشغول نوشتن رمان نوجوانم هستم که به محیط زندگی من در دوران کودکیام و آداب و رسوم آن در بیجار بازمیگردد. در زمینه نقد هم مشغول نقد کتاب «عروس دریایی» هستم.
گفتنی است کتاب «سووشون، آینه روزگار» نوشته فاطمه سرمشقی در ۴۲۶ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه به قیمت ۲۰۰۰۰ تومان از سوی انتشارات علمی فرهنگی منتشر شده است.