به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ به تازگی نشر ماهریس اقدام به انتشار مجموعه اشعار ژاک پرهور، شاعر، نمایشنامه و فیلمنامهنویس مطرح فرانسوی با ترجمه جواد فرید کرده است. شاعری که دیوانهوار عاشق سینما بود و عاشقانه شعر مینوشت. شاعری که شعرهایش هنوز هم در برخی از مدارس فرانسه تدریس میشود و با گذشت چهار دهه از مرگش همچنان پرفروش است و گاهی در صدر فهرست فروش قرار میگیرد. اگر بخواهیم کمی دقیقتر به معرفی پرهور بپردازیم باید او را در زمره مردمیترین و معروفترین شاعران فرانسوی قرار دهیم.
پرهور (1900-1977) چهار دهه از عمرش گذشته بود که تازه شعر سرودن به شکل حرفهای را آغاز و نامش را در میان علاقهمندان به شعر مطرح کرد. جواد فرید در توضیح این اتفاق به ایبنا میگوید: «پرهور شعر گفتن را خیلی دیر شروع کرد؛ اما به دلیل آنکه پیش از شعر گفتن برای فیلمها دیالوگ و سناریو مینوشت به نوعی با سخن گفتن، تئاتر، نمایشنامهنویسی و نوشتن آشنا بود. البته روشی که پرهور برای شعر گفتن انتخاب میکند، کمی با روشهای شاعران همنسل خود مثل پل الوار، لویی آراگون و آندره برتون متفاوت بود. کلمات و واژههایی که پرهور استفاده میکرد، بسیار عامیانه بودند؛ همچنین او برای شعر سرودن دست روی موضوعات روزمره میگذاشت. با این حال شعرهای او نه تنها در میان عامه مردم بلکه در جوامع روشنفکری نیز جایگاه ویژهای داشته و دارد.»
باید طرفدار این شاعر فرانسوی باشید تا متوجه وجه تمایز او شوید؛ اما فرید به زبان ساده در توضیح این موضوع میگوید: «هنر ویژهای که پرهور در اشعارش دارد، بازی با کلمات است که در ترجمه فارسی نمیتوان آن را به خوبی بیان کرد. همه اینها و شخصیت فردی پرهور باعث شد که یکی از مشهورترین و مردمیترین شاعران فرانسه باقی بماند و هنوز هم بعد از گذشت چهار دهه از مرگش جایگاه خود را حفظ کرده است.»
وضعیت کتابهای ژاک پرهور بسیار عجیب و غریب است و اگر نسخه اصلی کتابهای او را در دست بگیرید، نباید انتظار داشته باشید که فقط شعر بخوانید. با این حال جواد فرید در این کتاب تنها دست به ترجمه شعرهای او زده است و در توضیح چگونگی شیوه انتخاب اشعار میگوید: «پرهور 11 کتاب دارد. یکی از کتابهای او به نام «ایماژینه» یا «تصورات» یا «خیالات» شعر نیست و نوشتار است. ترجمه آن به زبان فارسی کار خیلی سختی است؛ بنابراین من آن اثر را کنار گذاشتم و از 10 کتاب باقی مانده تنها شعرها را انتخاب و منتشر کردم. در واقع در برخی از این 10 کتاب در کنار شعر نمایشنامههای نیز آمده است که من برای ترجمه نمایشنامهها را درآوردم.»
عدهای معتقدند که ترجمه شعر کار بسیار سختی است و حتی گروهی میگویند که شعر ترجمهپذیر نیست. اگر شما نظری غیر از این دارید کافی است که نگاهی به این کتاب بیندازید. البته باید به این موضوع نیز توجه داشته باشید که پرهور از آن دست شاعرانی است که اگر قبول کنیم، شعر ترجمهپذیر است، باز هم آثار او در دسته شعرهای ترجمه ناپذیر قرار میگیرد. به همین دلیل شاید تا پیش از این کتاب کسی برای ترجمه تمامی آثار او تلاش نکرده بود. مترجم کتاب «مجموعه اشعار ژاک پرهور» در توضیح این ویژگی میگوید: «خیلی از شعرهایی که داخل کتاب آمده است؛ شبیه نمایشنامه میماند و حتی میشود آنها را اجرا کرد. پرهور به تصویر خیلی علاقه داشت، بنابراین خیلی از شعرهایش تصویرهای متوالی است که او آنها را شرح میدهد. وقتی با دقت برخی از شعرهای پرهور را میخوانیم، متوجه میشویم که خیلی از این شعرها قصه هستند و او قصد دارد تا در شعر قصه تعریف کند. این قدرت شعری و قصه گفتن به دلیل دیالوگنویسی و کار با کارگردانهای معروف فرانسه مانند آلن رنه است.»
همین ویژگی قصهگویی در شعر باعث شده که بسیاری از شعرهای او دچار اطناب شوند که جواد فرید آن را این طور توضیح میدهد: «بعضی از شعرهای پرهور طولانی است، خصوصا شعرهایی که در کتابهای اول او آمده است. البته او شعرهای بسیار طولانیتر از این هم دارد که من آنها را کنار گذاشتهام؛ چراکه ترجمه آنها بسیار سخت بود و این احتمال وجود داشت که حوصله مخاطب سر برود. پرهور شعری را شروع میکند و جایی آن را ول میکند و در ادامه نثر مینویسد و ما شاهد شعر منثور هستیم. سعی کردم نمونههای مختلفی از شعرهای او را در این کتاب بیاوریم.»
رضا سیدحسینی، نادر نادرپور، لیلی گلستان، حسن هنرمندی، مهدی روشنضمیر، احمد پوری، محمدتقی غیاثی، سودابه فضایلی، خشایار دیهیمی و احمد شاملو کسانی هستند که در سالهای گذشته به شکل تک و توک دست به ترجمه آثار ژاک پرهور زده بودند؛ اما نخستین کتابی که بهطور مستقل اشعار پرهور را در خود گرد آورده، کتاب «آواز در خون» به ترجمه همایون نوراحمر است که در سال 1348 منتشر شده است. بعد از این کتاب محمدرضا پارسایار در سال 1381 کتاب دو زبانه مشتمل بر 56 شعر از پرهور ترجمه و منتشر کرد. نفر سومی که در قالب یک مجموعه مجزا دست به ترجمه اشعار پرهور زده، اصغر عسگریخانقاه است که در سال 1383 کتابش وارد بازار میشود و در نهایت آخرین کتاب متعلق به مریم رییسدانا با عنوان «زمان گمشده» است که در سال 1387 در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد. آمدن تنها یکی دو اسم از اسامی بالا کافی است تا فضا به قدری سنگین شود که ترجمه اثر برای مترجم به کاری سخت تبدیل شود؛ اما جواد فرید شجاعت کافی برای رفتن به سمت این شاعر را داشته است و توضیح میدهد: «دوستانی که پیش از من دست به ترجمه آثار پرهور زدهاند، چند شعر یا نهایتا بخشی از شعرهای یک کتاب را برای ترجمه انتخاب کردهاند، اما در کتاب جدید ما شاهد بخش قابل توجهی از شعرهای این شاعر هستیم و تقریبا تمام شعرهای ژاک پرهور آمده است. پروژه ترجمه آثار ژاک پرهور را از سالها پیش آغاز کردم و کار زمانبری بود. شاید اگر بخواهم زمان کل پروژه را تخمین بزنم، باید بگویم که این کتاب حدود 10 ماه از من وقت گرفت. خوشبختانه پرهور در جامعه کتابخوان ایرانی جایگاه مناسبی دارد و مردم و مخاطبان شعر او را میشناسند و همین موضوع من را امیدوار میکند که تلاشهایم بیثمر نخواهد بود.»
این مترجم صحبتهایش را با مثالی از ترجمه نادرپور ادامه میدهد: «پرهور یک شعر به نام «باغ» دارد که این اثر را نادر نادرپور ترجمه کرده و بسیار شعر خوبی است و باعث شد تا خیلیها به واسطه آن ژاک پرهور را بشناسند. درست است که من شغلم در حوزه مهندسی است؛ اما علاقهام ادبیات است. ترسی از ترجمه این کتاب نداشتم؛ چراکه همانطور که گفته شد، مترجمهای مطرح تنها چند شعر او را ترجمه کردهاند و دست به ترجمه کلی آثار او نزدهاند.»
شاید یک از آفتهای عدم توجه شعر در جامعه امروز ما حذف تدریجی شعر ژورنالیستی باشد؛ شعری که شاید تاریخ مصرف داشته باشد؛ اما میتواند مسائل را در فضای بازتری مطرح کند. به هر حال در برخورد با شعر ژاک پرهور متوجه میشویم که مسائل روز فرانسه از چشمان ریزبین او پناه نمانده است؛ شعرهایی که به مسائل روز اشاره میکنند؛ اما تاریخمصرف ندارند. فرید در توضیح این شعرها میگوید: «فرانسه بین دو جنگ جهانی اول و دوم و سالهای بعد از جنگ جهانی مشکلات زیادی در حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشت و پرهور کسی بود که این مشکلات را در شعرهایش آورده است و شاید دلیل استقبال فرانسویها از شعرهای او به همین موضوع ربط داشته باشد. پرهور مسائل را به شکلی که همه دوست داشتند، بیان میکرد و این هنر او بود.»
این مترجم ادامه میدهد: «پرهور به جزئیات زندگی خیلی توجه میکرد و زندگی را خیلی دوست داشت. یعنی در عین حال که مرگ را میپذیرفت، به زندگی نیز نگاه ویژهای داشت. او به جزئیات زندگی علاقهمند بود و شاید به همین دلیل شورش و پشتیبانی او از نیروهای زحمتکش با آن چیزی که از سوی احزاب و گروههای سیاسی به جامعه القا میشد، خیلی فرق داشت. بنابراین میتوان گفت که بخشی از مقبولیت پرهور به دلیل نگرش او به زندگی و وقایع روزانه بوده است.»
ژاک پرهور در طول جنگ جهانی اول به دلیل گذراندن خدمت سربازی به ترکیه میرود و در آنجا با ایو تانگی، نقاش سرشناس و مارسل دوهامل، ادیب، نویسنده و ناشر آشنا میشود و به همراه این دو نفر در سال 1925 به گروه شاعران سوررئالیست فرانسوی به سرکردگی آندره بروتن میپیوندند، اما بسیار زود ناخرسند از رفتار اربابمابانه پاپ اعظم سوررئالیسم، از آن دل میکند؛ با این حال رگههایی از سوررئالیست در آثار او همیشه نمایان است، فرید در توضیح این موضوع میگوید: «در بیشتر مواقع نشانههای سوررئالیستی در شعرهای پرهور دیده میشود. او به همراه افراد دیگری بعد از جنگ جهانی دوم جذب شروشور سوررئالیست شدند؛ اما روش آندره بروتن به شکلی بود که آنها را دلزده کرد. شعرهای کوتاه پرهور نشانههای سوررئالیستی دارد و من پشت جلد یکی از آنها را آوردهام. بنابراین باید گفت که اگر چه او سوررئالیست را کنار گذاشت اما نشانههای این دیدگاه تا آخر عمر در آثار پرهور دیده میشود. البته باید گفت که سوررئالیست پرهور چیزی متفاوت از هم نسلان خودش بود و به آنها شبیه نیست.»
فرید، مترجم این اثر نیز در بخش پایان صحبتهای خود میگوید: «پرهور شاعر شناخته شدهای است و اگر این کتاب پشت ویترین کتابفروشیها بیاید و به علاقهمندان شعر اطلاع داده شود که این کتاب منتشر شده، فکر میکنم که از آن استقبال شود.»
در پایان باید گفت که جواد فرید با ترجمه و انتشار مجموعه اشعار ژاک پرهور دریچه جدیدی را به سوی این شاعر فرانسوی و در کل شعر فرانسه باز کرده است که میتواند در آینده مسائل جدیدی درباره تاثیرپذیری شاعران دهه 40 و 50 کشورمان را نمایان کند؛ شاعرانی که در آن زمان به شدت شعر کشورهای غربی مانند فرانسه را پیگیری میکردند. بهترین جمله برای توصیف این کتاب، سطری است که در صفحه 255 کتاب آمده؛ آنجا که پرهور میگوید: «بهشتی عمومی که در آن شبانهروز میتوان شنید.»
در پشت جلد این کتاب آمده است:
«وقتی میخوابم
من با پرندگانی سرشار از چشم میخوابم
و در رویایم باغی را میبینم
اما اگر چشمانت دور از چشمان من باشند
آنگاه با اشکهایی پر از چشم میخوابم
و اندوه نام رویای من است»
کتاب «مجموعه اشعار ژاک پرهور» با ترجمه جواد فرید با قیمت 59000تومان در 478صفحه و در شمارگان 1000نسخه منتشر شده است.
پرهور (1900-1977) چهار دهه از عمرش گذشته بود که تازه شعر سرودن به شکل حرفهای را آغاز و نامش را در میان علاقهمندان به شعر مطرح کرد. جواد فرید در توضیح این اتفاق به ایبنا میگوید: «پرهور شعر گفتن را خیلی دیر شروع کرد؛ اما به دلیل آنکه پیش از شعر گفتن برای فیلمها دیالوگ و سناریو مینوشت به نوعی با سخن گفتن، تئاتر، نمایشنامهنویسی و نوشتن آشنا بود. البته روشی که پرهور برای شعر گفتن انتخاب میکند، کمی با روشهای شاعران همنسل خود مثل پل الوار، لویی آراگون و آندره برتون متفاوت بود. کلمات و واژههایی که پرهور استفاده میکرد، بسیار عامیانه بودند؛ همچنین او برای شعر سرودن دست روی موضوعات روزمره میگذاشت. با این حال شعرهای او نه تنها در میان عامه مردم بلکه در جوامع روشنفکری نیز جایگاه ویژهای داشته و دارد.»
باید طرفدار این شاعر فرانسوی باشید تا متوجه وجه تمایز او شوید؛ اما فرید به زبان ساده در توضیح این موضوع میگوید: «هنر ویژهای که پرهور در اشعارش دارد، بازی با کلمات است که در ترجمه فارسی نمیتوان آن را به خوبی بیان کرد. همه اینها و شخصیت فردی پرهور باعث شد که یکی از مشهورترین و مردمیترین شاعران فرانسه باقی بماند و هنوز هم بعد از گذشت چهار دهه از مرگش جایگاه خود را حفظ کرده است.»
وضعیت کتابهای ژاک پرهور بسیار عجیب و غریب است و اگر نسخه اصلی کتابهای او را در دست بگیرید، نباید انتظار داشته باشید که فقط شعر بخوانید. با این حال جواد فرید در این کتاب تنها دست به ترجمه شعرهای او زده است و در توضیح چگونگی شیوه انتخاب اشعار میگوید: «پرهور 11 کتاب دارد. یکی از کتابهای او به نام «ایماژینه» یا «تصورات» یا «خیالات» شعر نیست و نوشتار است. ترجمه آن به زبان فارسی کار خیلی سختی است؛ بنابراین من آن اثر را کنار گذاشتم و از 10 کتاب باقی مانده تنها شعرها را انتخاب و منتشر کردم. در واقع در برخی از این 10 کتاب در کنار شعر نمایشنامههای نیز آمده است که من برای ترجمه نمایشنامهها را درآوردم.»
عدهای معتقدند که ترجمه شعر کار بسیار سختی است و حتی گروهی میگویند که شعر ترجمهپذیر نیست. اگر شما نظری غیر از این دارید کافی است که نگاهی به این کتاب بیندازید. البته باید به این موضوع نیز توجه داشته باشید که پرهور از آن دست شاعرانی است که اگر قبول کنیم، شعر ترجمهپذیر است، باز هم آثار او در دسته شعرهای ترجمه ناپذیر قرار میگیرد. به همین دلیل شاید تا پیش از این کتاب کسی برای ترجمه تمامی آثار او تلاش نکرده بود. مترجم کتاب «مجموعه اشعار ژاک پرهور» در توضیح این ویژگی میگوید: «خیلی از شعرهایی که داخل کتاب آمده است؛ شبیه نمایشنامه میماند و حتی میشود آنها را اجرا کرد. پرهور به تصویر خیلی علاقه داشت، بنابراین خیلی از شعرهایش تصویرهای متوالی است که او آنها را شرح میدهد. وقتی با دقت برخی از شعرهای پرهور را میخوانیم، متوجه میشویم که خیلی از این شعرها قصه هستند و او قصد دارد تا در شعر قصه تعریف کند. این قدرت شعری و قصه گفتن به دلیل دیالوگنویسی و کار با کارگردانهای معروف فرانسه مانند آلن رنه است.»
همین ویژگی قصهگویی در شعر باعث شده که بسیاری از شعرهای او دچار اطناب شوند که جواد فرید آن را این طور توضیح میدهد: «بعضی از شعرهای پرهور طولانی است، خصوصا شعرهایی که در کتابهای اول او آمده است. البته او شعرهای بسیار طولانیتر از این هم دارد که من آنها را کنار گذاشتهام؛ چراکه ترجمه آنها بسیار سخت بود و این احتمال وجود داشت که حوصله مخاطب سر برود. پرهور شعری را شروع میکند و جایی آن را ول میکند و در ادامه نثر مینویسد و ما شاهد شعر منثور هستیم. سعی کردم نمونههای مختلفی از شعرهای او را در این کتاب بیاوریم.»
رضا سیدحسینی، نادر نادرپور، لیلی گلستان، حسن هنرمندی، مهدی روشنضمیر، احمد پوری، محمدتقی غیاثی، سودابه فضایلی، خشایار دیهیمی و احمد شاملو کسانی هستند که در سالهای گذشته به شکل تک و توک دست به ترجمه آثار ژاک پرهور زده بودند؛ اما نخستین کتابی که بهطور مستقل اشعار پرهور را در خود گرد آورده، کتاب «آواز در خون» به ترجمه همایون نوراحمر است که در سال 1348 منتشر شده است. بعد از این کتاب محمدرضا پارسایار در سال 1381 کتاب دو زبانه مشتمل بر 56 شعر از پرهور ترجمه و منتشر کرد. نفر سومی که در قالب یک مجموعه مجزا دست به ترجمه اشعار پرهور زده، اصغر عسگریخانقاه است که در سال 1383 کتابش وارد بازار میشود و در نهایت آخرین کتاب متعلق به مریم رییسدانا با عنوان «زمان گمشده» است که در سال 1387 در اختیار علاقهمندان قرار میگیرد. آمدن تنها یکی دو اسم از اسامی بالا کافی است تا فضا به قدری سنگین شود که ترجمه اثر برای مترجم به کاری سخت تبدیل شود؛ اما جواد فرید شجاعت کافی برای رفتن به سمت این شاعر را داشته است و توضیح میدهد: «دوستانی که پیش از من دست به ترجمه آثار پرهور زدهاند، چند شعر یا نهایتا بخشی از شعرهای یک کتاب را برای ترجمه انتخاب کردهاند، اما در کتاب جدید ما شاهد بخش قابل توجهی از شعرهای این شاعر هستیم و تقریبا تمام شعرهای ژاک پرهور آمده است. پروژه ترجمه آثار ژاک پرهور را از سالها پیش آغاز کردم و کار زمانبری بود. شاید اگر بخواهم زمان کل پروژه را تخمین بزنم، باید بگویم که این کتاب حدود 10 ماه از من وقت گرفت. خوشبختانه پرهور در جامعه کتابخوان ایرانی جایگاه مناسبی دارد و مردم و مخاطبان شعر او را میشناسند و همین موضوع من را امیدوار میکند که تلاشهایم بیثمر نخواهد بود.»
این مترجم صحبتهایش را با مثالی از ترجمه نادرپور ادامه میدهد: «پرهور یک شعر به نام «باغ» دارد که این اثر را نادر نادرپور ترجمه کرده و بسیار شعر خوبی است و باعث شد تا خیلیها به واسطه آن ژاک پرهور را بشناسند. درست است که من شغلم در حوزه مهندسی است؛ اما علاقهام ادبیات است. ترسی از ترجمه این کتاب نداشتم؛ چراکه همانطور که گفته شد، مترجمهای مطرح تنها چند شعر او را ترجمه کردهاند و دست به ترجمه کلی آثار او نزدهاند.»
شاید یک از آفتهای عدم توجه شعر در جامعه امروز ما حذف تدریجی شعر ژورنالیستی باشد؛ شعری که شاید تاریخ مصرف داشته باشد؛ اما میتواند مسائل را در فضای بازتری مطرح کند. به هر حال در برخورد با شعر ژاک پرهور متوجه میشویم که مسائل روز فرانسه از چشمان ریزبین او پناه نمانده است؛ شعرهایی که به مسائل روز اشاره میکنند؛ اما تاریخمصرف ندارند. فرید در توضیح این شعرها میگوید: «فرانسه بین دو جنگ جهانی اول و دوم و سالهای بعد از جنگ جهانی مشکلات زیادی در حوزههای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی داشت و پرهور کسی بود که این مشکلات را در شعرهایش آورده است و شاید دلیل استقبال فرانسویها از شعرهای او به همین موضوع ربط داشته باشد. پرهور مسائل را به شکلی که همه دوست داشتند، بیان میکرد و این هنر او بود.»
این مترجم ادامه میدهد: «پرهور به جزئیات زندگی خیلی توجه میکرد و زندگی را خیلی دوست داشت. یعنی در عین حال که مرگ را میپذیرفت، به زندگی نیز نگاه ویژهای داشت. او به جزئیات زندگی علاقهمند بود و شاید به همین دلیل شورش و پشتیبانی او از نیروهای زحمتکش با آن چیزی که از سوی احزاب و گروههای سیاسی به جامعه القا میشد، خیلی فرق داشت. بنابراین میتوان گفت که بخشی از مقبولیت پرهور به دلیل نگرش او به زندگی و وقایع روزانه بوده است.»
ژاک پرهور در طول جنگ جهانی اول به دلیل گذراندن خدمت سربازی به ترکیه میرود و در آنجا با ایو تانگی، نقاش سرشناس و مارسل دوهامل، ادیب، نویسنده و ناشر آشنا میشود و به همراه این دو نفر در سال 1925 به گروه شاعران سوررئالیست فرانسوی به سرکردگی آندره بروتن میپیوندند، اما بسیار زود ناخرسند از رفتار اربابمابانه پاپ اعظم سوررئالیسم، از آن دل میکند؛ با این حال رگههایی از سوررئالیست در آثار او همیشه نمایان است، فرید در توضیح این موضوع میگوید: «در بیشتر مواقع نشانههای سوررئالیستی در شعرهای پرهور دیده میشود. او به همراه افراد دیگری بعد از جنگ جهانی دوم جذب شروشور سوررئالیست شدند؛ اما روش آندره بروتن به شکلی بود که آنها را دلزده کرد. شعرهای کوتاه پرهور نشانههای سوررئالیستی دارد و من پشت جلد یکی از آنها را آوردهام. بنابراین باید گفت که اگر چه او سوررئالیست را کنار گذاشت اما نشانههای این دیدگاه تا آخر عمر در آثار پرهور دیده میشود. البته باید گفت که سوررئالیست پرهور چیزی متفاوت از هم نسلان خودش بود و به آنها شبیه نیست.»
فرید، مترجم این اثر نیز در بخش پایان صحبتهای خود میگوید: «پرهور شاعر شناخته شدهای است و اگر این کتاب پشت ویترین کتابفروشیها بیاید و به علاقهمندان شعر اطلاع داده شود که این کتاب منتشر شده، فکر میکنم که از آن استقبال شود.»
در پایان باید گفت که جواد فرید با ترجمه و انتشار مجموعه اشعار ژاک پرهور دریچه جدیدی را به سوی این شاعر فرانسوی و در کل شعر فرانسه باز کرده است که میتواند در آینده مسائل جدیدی درباره تاثیرپذیری شاعران دهه 40 و 50 کشورمان را نمایان کند؛ شاعرانی که در آن زمان به شدت شعر کشورهای غربی مانند فرانسه را پیگیری میکردند. بهترین جمله برای توصیف این کتاب، سطری است که در صفحه 255 کتاب آمده؛ آنجا که پرهور میگوید: «بهشتی عمومی که در آن شبانهروز میتوان شنید.»
در پشت جلد این کتاب آمده است:
«وقتی میخوابم
من با پرندگانی سرشار از چشم میخوابم
و در رویایم باغی را میبینم
اما اگر چشمانت دور از چشمان من باشند
آنگاه با اشکهایی پر از چشم میخوابم
و اندوه نام رویای من است»
کتاب «مجموعه اشعار ژاک پرهور» با ترجمه جواد فرید با قیمت 59000تومان در 478صفحه و در شمارگان 1000نسخه منتشر شده است.