به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ فروش کتابهای صوتی در پنج سال اخیر نسبت به کتابهای چاپی و الکترونیک تقریباً دوبرابر شده است و این آمارها نشان میدهد همچنان درخواست برای این نوع از کتابها در حال افزایش است. بعضی از محققان دلایل مختلفی برای افزایش علاقه به کتابهای صوتی مطرح میکنند که مهمترین آن سهولت استفاده برای کاربران است که مثلاً هنگام رانندگی نیز میتوان از این کتابها استفاده کرد ولی هنوز این نگرانی وجود دارد که آیا این کتابها مثل کتابهای چاپی میتوانند نیازهای محتوایی یا آموزشی مخاطبان را تامین کنند. این سوال یکی از دغدغههای اصلی خوانندگان کتابهای چاپی و گوش دهندگان به کتابهای صوتی است که آیا گوش کردن به کتابهای صوتی مثل خواندن آن است؟
دکتر دانیل تی. ویلینگهام استاد دانشگاه ویریجینا آمریکا در یادداشتی برای روزنامه نیویورک تایمز این سوال را پاسخ داده است و اعتقاد دارد کتابهای صوتی نیز در جای خود ارزشمند است و میتواند تا حدودی برای مخاطب مفید باشد. وی میگوید بارها مخاطبان کتاب این مسئله را مطرح میکنند که گوش کردن به کتابهای صوتی میتواند منجر به اختلالات یادگیری یا دیسلکسی (Dyslexia) شود یا نه. به طور کلی باید گفت مقایسه کتاب صوتی با کتاب چاپی مثل مقایسه کیبورد با خودکار است که بعضی نویسندگان عادت به کامپیوتر دارند و بعضی دوست دارند تنها با قلم بنویسند.
این استاد دانشگاه آمریکایی در ادامه به این مسئله اشاره میکند که گوش کردن به کتاب صوتی یا خواندن یک کتاب چاپی نمیتواند بر هم برتری داشته باشد و در حقیقت آنها دارای اشتراکات زیادی هستند. شاید کتاب صوتی برای مبتلایان به دیسلکسی مفید باشد و حتی میتواند برای دانشآموزان مدارس ابتدایی نیز تا حدودی کاربرد داشته باشد ولی خب در سنین بالاتر زیاد هم لازم نیست. یادمان باشد که خواندن و نوشتن 6هزار سال قدمت دارد و نمیتواند عادت بشر را فراموش کرد ولی تحقیقات نشان میدهد نوجوانان با گوش کردن سریعتر از خواندن مسائل را یاد میگیرند.
دکتر ویلینگهام اعتقاد دارد بین کتاب چاپی و صوتی تفاوت های عمده و ساختاری وجود دارد. وی به یک تحقیق انجام شده در دانشگاه واشنگتن اشاره میکند که نتایج آن اخیراً در مجله تخصصی انجمن روانشناسان آمریکا منتشر شد. در این تحقیق 76 دانشجو در یک آزمایش میدانی شرکت کردند و همان متنی از یک محتوا را خواندند که قبلاً توسط شخصی برایشان خوانده شده بود. در تحقیق دیگری نیز یک موضوع علمی برای دانشجویان خوانده شد و به آنها اجازه داده شد همان متن علمی را بخوانند. نتایج نشان داد درک مطالب برای مطالب چاپ شده حدود 81 درصد بود و همین درک برای گوش دادن به همان مطلب 59درصد بود.
ویلینگهام این نتایج را شگفت انگیز خطالب میکند و میگوید در مورد مطالب علمی که نیاز به تمرکز و آهسته خواندن دارد کتابهای چاپی بهتر است ولی کتابهای صوتی نیز تاثیر بسزایی در یادگیری دارند. وی میگوید با وجود تاثیر خوب کتابهای صوتی و علاقه روزافزون به این نوع کتابها به نظر نمیرسد در آینده کتابهای صوتی جایگزین کتابهای چاپی شوند چون هر کدام کاربرد متفاوتی دارند. رشد 81درصد علاقمندان به کتابهای صوتی نشان نمیدهد که این کتابها در آینده جایگزین کتابهای چاپی خواهند شد چون این مسئله نشان میدهد مردم دوست دارند هنگام رانندگی یا کارهای دیگر نیز کتاب بخوانند.
ویلینگهام مینویسد: باید گفت کتابهای صوتی تجربه خاصی از فهمیدن را به انسان القاء میکند ولی جایگاه کتاب چاپی هیچ وقت متزلزل نخواهد شد چون برای درک و تفکر بیشتر به این کتابها نیاز است. مهم این نیست که کدام نوع کتاب جایگزین یکدیگر شود بلکه مهم اینجاست که چگونه از انواع کتاب برای درک و فهم بیشتر استفاده کرد.
دکتر دانیل تی. ویلینگهام استاد دانشگاه ویریجینا آمریکا در یادداشتی برای روزنامه نیویورک تایمز این سوال را پاسخ داده است و اعتقاد دارد کتابهای صوتی نیز در جای خود ارزشمند است و میتواند تا حدودی برای مخاطب مفید باشد. وی میگوید بارها مخاطبان کتاب این مسئله را مطرح میکنند که گوش کردن به کتابهای صوتی میتواند منجر به اختلالات یادگیری یا دیسلکسی (Dyslexia) شود یا نه. به طور کلی باید گفت مقایسه کتاب صوتی با کتاب چاپی مثل مقایسه کیبورد با خودکار است که بعضی نویسندگان عادت به کامپیوتر دارند و بعضی دوست دارند تنها با قلم بنویسند.
این استاد دانشگاه آمریکایی در ادامه به این مسئله اشاره میکند که گوش کردن به کتاب صوتی یا خواندن یک کتاب چاپی نمیتواند بر هم برتری داشته باشد و در حقیقت آنها دارای اشتراکات زیادی هستند. شاید کتاب صوتی برای مبتلایان به دیسلکسی مفید باشد و حتی میتواند برای دانشآموزان مدارس ابتدایی نیز تا حدودی کاربرد داشته باشد ولی خب در سنین بالاتر زیاد هم لازم نیست. یادمان باشد که خواندن و نوشتن 6هزار سال قدمت دارد و نمیتواند عادت بشر را فراموش کرد ولی تحقیقات نشان میدهد نوجوانان با گوش کردن سریعتر از خواندن مسائل را یاد میگیرند.
دکتر ویلینگهام اعتقاد دارد بین کتاب چاپی و صوتی تفاوت های عمده و ساختاری وجود دارد. وی به یک تحقیق انجام شده در دانشگاه واشنگتن اشاره میکند که نتایج آن اخیراً در مجله تخصصی انجمن روانشناسان آمریکا منتشر شد. در این تحقیق 76 دانشجو در یک آزمایش میدانی شرکت کردند و همان متنی از یک محتوا را خواندند که قبلاً توسط شخصی برایشان خوانده شده بود. در تحقیق دیگری نیز یک موضوع علمی برای دانشجویان خوانده شد و به آنها اجازه داده شد همان متن علمی را بخوانند. نتایج نشان داد درک مطالب برای مطالب چاپ شده حدود 81 درصد بود و همین درک برای گوش دادن به همان مطلب 59درصد بود.
ویلینگهام این نتایج را شگفت انگیز خطالب میکند و میگوید در مورد مطالب علمی که نیاز به تمرکز و آهسته خواندن دارد کتابهای چاپی بهتر است ولی کتابهای صوتی نیز تاثیر بسزایی در یادگیری دارند. وی میگوید با وجود تاثیر خوب کتابهای صوتی و علاقه روزافزون به این نوع کتابها به نظر نمیرسد در آینده کتابهای صوتی جایگزین کتابهای چاپی شوند چون هر کدام کاربرد متفاوتی دارند. رشد 81درصد علاقمندان به کتابهای صوتی نشان نمیدهد که این کتابها در آینده جایگزین کتابهای چاپی خواهند شد چون این مسئله نشان میدهد مردم دوست دارند هنگام رانندگی یا کارهای دیگر نیز کتاب بخوانند.
ویلینگهام مینویسد: باید گفت کتابهای صوتی تجربه خاصی از فهمیدن را به انسان القاء میکند ولی جایگاه کتاب چاپی هیچ وقت متزلزل نخواهد شد چون برای درک و تفکر بیشتر به این کتابها نیاز است. مهم این نیست که کدام نوع کتاب جایگزین یکدیگر شود بلکه مهم اینجاست که چگونه از انواع کتاب برای درک و فهم بیشتر استفاده کرد.