به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ شماره ۷۱ مجله «سینما و ادبیات» در بخش سینمایی پروندهای درباره جایگاه و نقش «فدریکو فلینی» و «میکل آنجلو آنتیونی» در سینمای ایتالیا دارد و سینهفیلها نیز از «سینما دیرکت» نوشتهاند، در بخش سینمای ایران مطالبی از میزگرد، گفتوگو و یاداشتی درباره «تاثیرپذیری در سینمای ایران و حدود و ابعاد آن» گنجانده شده است. همچنین محسن خیمهدوز نگاهی به دوازدهمین جشنواره سینماحقیقت داشته است.
«حاشیه نشینی در ادبیات» موضوع محوری پرونده ادبی در این شماره است. در بخش شعر و داستان این شماره داستانی کوتاه از علی مشایخی و ترجمه داستانی از تاتیانا تولستایا آورده شده است که ارتباطی با موضوع بخش ادبیات این شماره، «حاشیه نشینی در ادبیات» دارد. در قسمت نقد و بررسی نیز میزگردی درباره فصل «ادبیات اقلیت» از کتاب « کافکا: به سوی ادبیات اقلیت» اثر ژیل دلوز و فلیکس گتاری آورده شده همراه با سایر مطالبی که حول محور موضوع «حاشیه نشینی در ادبیات» نگاشته شدهاند.
بخشی دیگر از این مجله به «رمان فارسی در آستانه ۱۴۰۰، چه باید کرد؟» اختصاص دارد، مطالب این بخش درباره وضعیت رمان ایرانی است و این که در این یکی دوسالی که مانده تا وارد قرن جدید شویم موضوعات پیشین و تکراری چه جایگاهی دارند و باید برای موضوعات جدید در رمان چه کاری انجام داد و چگونه ایدهای نو خلق کرد.
«سوء تفاهم» نیز موضوع محوری بخش هیروگلیف شماره ۷۱ مجله «سینما و ادبیات» است که درباره این موضوع که سوء تفاهم چگونه به کار میافتد و با زبان چه میکند؟ صحبت شده است. گریز از مرکز پرونده دیگر این شماره است که به ریشهیابی در وضعیت سینمای ایران میپردازد و این سوال را مطرح میکند که چرا سینمای ایران این همه نسبت به گوناگونیهای فرهنگی و جغرافیایی کشور و حتی تنوع روایی و داستانی مرسوم بیتفاوت است؟
در قسمتی از میزگرد «رمان فارسی در آستانه ۱۴۰۰، چه باید کرد؟» که با حضور ابراهیم دمشناس، شهریار وقفیپور، امیرحسین خورشیدفر و خلیل درمنکی برگزارشده است، میخوانیم:
«درمنکی: رمان فارسی در آستانه ۱۴۰۰، چه باید کرد؟
دمشناس: فکر میکنم نیاز به شفافیت داریم. امروز به طور گسترده و نسل در نسل، همزمان دارد علمی تولید میشود: علم نوشتن داستان. کارگاههای ادبی و نقدها و آن متونی که تولید میشود، گاهی به لحاظ علمی، وضوح و شفافیت ندارد. طبعا اینها مسائل بعدی، مثل سبک و بقیه مسائل نوشتاری را پیش میکشد. به نظر میرسد آشفتگی وجود دارد تحت عنوان خرافههای ادبی، به این معنی که تصویری علمی از قضایا وجود ندارد. وقتی صحبت از سبک میشود متوجه زبان میشویم.
خورشیدفر: من به پرسش اول باز میگردم. دو سال به ۱۴۰۰ باقی مانده است. احتمالا انتظار میرود پاسخ ما توصیفی از وضعیت رماننویسی فارسی باشد. یک جور جریانشناسی تولید ادبی که زیباییشناسی، سنت ادبی و سیاست و تاریخ یه طرزی واقعی در آن دخیل باشند. اما من فکر میکنم پرسش دیگری اولویت داشته باشد. چرا رمان و رماننویسی ایرانی مطلقا بدون زور شده است....»
شماره ۷۱ مجله «سینما و ادبیات» با قیمت ۱۲۰۰۰ تومان، در ۲۳۳ صفحه منتشر شده و بر پیشخان روزنامهفروشیها قرار گرفته است.