فرهنگ امروز/ مجید بجنوردی: شاید در گیر و دار شلوغی بازار تهران، کمتر کسی به کوچه زنبورکچی، وجه تسمیه و تاریخ آن عنایت کرده باشد! اما این کوچه که در نزدیکی گذر باغ ایلچی در جنوب بازار تهران (در محدوده میانی بازار عباس آباد و کوچه باغ ایلچی؛ جنب مجتمع تجاری المهدی) قرار دارد، از قدیمیترین گذرها و کوچههای تهران است. زنبورکچی کوچهای است بنبست، کوتاه و به نسبت گذرهای اطرافش خلوتتر و درنتیجه به لحاظ قدم خور بودن، بیاهمیت تر! اما این کوچه صاحب نامی قدیمی است که بخشی از وقایع مهم تاریخ معاصر مملکت ما در حوالی آن روی داده است. در نگاه اول، زنبورکچی یادآور یکی از تأسیسات نظامی تاریخ ایران یعنی زنبورکخانه است و زنبورکچی یا زنبورکچی باشی در معنای کسی است که پیشه مرتبط با زنبورکخانه و آن تأسیسات دارد. زنبورک نیز بنابر گفته فرهنگ برهان قاطع، نوعی توپ کوچک جنگی بود؛ گاهی هم آن را به شتر میبستند که در حین جنگ کارایی زیادی داشت. اما اینکه چرا کوچه فوق الذکر به اسم زنبورکچی نامیده شد، احتمالاً با محل اقامت رئیس کل زنبورکخانه (زنبورکچی باشی) مرتبط است؛ چنانچه مرحوم «ناصر نجمی» از تهران پژوهان نام آشنا، در کتاب خود از زنبورکچی باشی و کوچه آن یاد کرده اند: «زنبورکچی باشی (یعنی رئیس کل زنبورکخانه) در نزدیکی باغ ایلچی که حالا گذر عباس آباد است، اقامت داشت... کوچه زنبورکچی ابتدای آن بنبست و انتهای آن کوچه ایلچی است»
اما یکی از وقایع مهمی که در حوالی این کوچه رخ داده، واقعه گریبایدوف یا قتل فجیع «الکساندر گریبایدوف» وزیر مختار روسیه در ایران زمان «فتحعلیشاه قاجار» به همراه و خدم و همراهان او در ۱۱ فوریه ۱۸۲۹_ چهارشنبه ۲۲ بهمن ۱۲۰۷ است. سبب تعیین ۱۱ فوریه ۱۸۲۹، تصریح یک گزارش انگلیسی از این واقعه است که یک سال و نیم پس از این حادثه خونین در مجله «بلک وود ادینبرا» تحت عنوان «شرح اقدامات هیأت نمایندگی روسیه در ایران از ۲۹ دسامبر ۱۸۲۸ تا ۱۱ فوریه ۱۸۲۹» در اسکاتلند به چاپ رسیده که حاوی رویدادها و اتفاقات و اقدامات این هیأت بخت برگشته، از زمان ورود به ایران و حرکت از تبریز تا قتل آنها در ۱۱ فوریه ۱۸۲۹ در تهران است. گمان میرود این گزارش چاپ شده در مجله بلک وود، ترجمه انگلیسی «روزنامه نظرعلی خان» یا گزارش روزانه نظرعلی خان افشار، میهماندار گریبایدوف باشد که توسط منشی او و زیر نظر خودش نوشته شده است و بعدها به انگلیسی ترجمه شده باشد. این گزارش که با شرح و تفسیر آن، توسط «ابراهیم تیموری» در مجله بخارا، شماره ۸۵ منتشر شده است، بهعنوان منبعی دست اول مورد استفاده نگارنده در این کوتاه قرار گرفت. اتفاقاً در همین گزارش، محل اقامت ایلچی (کلمهای ترکی به معنی فرستاده یا سفیر؛ در این متن منظور گریبایدوف) و همراهانش در تهران مشخص شده است که ارتباط آن با نام کوچه زنبورکچی قابل فهم است: «ایلچی در خانه بزرگ مرحوم محمدخان زنبورکچی باشی که با حمام و سایر وسایل آن تمام و کمال برای سکونت او و همراهانش اختصاص یافته بود، فرود آمد» و در ادامه، وضعیت خانه زنبورکچی باشی شرح داده میشود: «در اتاقهای بزرگ آن خانه، سینیهای متعددی از میوه، شیرینی و نقل و نبات چیده شده بود. از آنجا که این خانه دارای چند حیاط به اندازههای مختلف میباشد مدتی وقت گرفت تا هر یک از اعضای هیأت در اتاقهای مرتبط به خود جای گرفتند» و تالار بزرگ مرکزی عمارت هم محل اقامت شخص گریبایدوف انتخاب شد. همانطور که از گزارش برمی آید، منزل مرحوم زنبورکچی باشی عمارتی وسیع و بزرگ بود و امروز، احتمالاً تنها و مهمترین یادگار نام محمدخان زنبورکچی باشی در آن محدوده، همان اسم کوچه زنبورکچی است که از گزند روزگار در امان مانده است! چنانچه بنابر گفته مالتسوف (تنها شخص روس نجات یافته از قتل عام هیأت گریبایدوف) بنای محل نمایندگی روسیه پس از حمله عوام الناس، ویران گردید.
اما «محمد خان زنبورکچی» باشی پسرِ «حسینعلی خان» پسرِ «محمدخان همدانی» است که همه زنبورکچی باشی عهد فتحعلیشاه بودهاند، چنانچه از ناصر نجمی در ابتدا نقل شد، رئیس کل زنبورکخانه که در نزدیکی باغ ایلچی سکونت داشت، از همین خاندان بود.
ناگفته نماند این مطلب بهدنبال یافتن مکان دقیق عمارت یا زمینهای محمدخان زنبورکچی باشی نیست و بیشتر در پی یافتن وجه تسمیه کوچه زنبورکچی است و چه بسا با توجه به وسعت زمینهای شخص زنبورکچی باشی، ردپای آن را در گذرهای اطراف و یا کوچه باغ ایلچی کنونی نیز بتوان یافت. حتی «لُرد جرج کرزن» اشاره میکند که زمین های سفارت انگلیس در آن زمان متعلق به همین محمدخان زنبورکچی باشی بود که ازقضا در نزدیکی محل اقامت گریبایدوف در محدوده باغ ایلچی قرار داشت. به هر جهت در تاریخ ذوالقرنین اثر «میرزا فضلالله شیرازی» که مورخ معاصر آن ایام است نیز محل اقامت گریبایدوف و همراهانش بدون ذکر زنبورکچی آمده است: «در سرایی که میهمان خانه ایلچیان دولت روس و در محله بازار و جنب دروازه عراق واقع است او را فرود آورده...» منظور از دروازه عراق در این متن، دروازه شاه عبدالعظیم(ع) است که در نزدیکی محل اقامت گریبایدوف قرار داشت چنانکه «ولادیمیر مینورسکی» هم سفارت روسیه در آن ایام را، منزل زنبورکچی باشی نزدیک دروازه شاه عبدالعظیم(ع) دانسته است. با توجه به وسعت املاک زنبورکچی باشی، میتوان حدود این زمینها در بازار تهران را همین محدوده کوچه زنبورکچی و باغ ایلچی به حساب آورد. بزرگی منزل زنبورکچی باشی یا محل اقامت گریبایدوف به حدی بود که طبق گفته همان گزارش بلک وود، «میرزا عبدالحسین خان» خواهرزاده وزیر امور خارجه (میرزا ابوالحسن خان) از طرف دولت بهعنوان میهماندار تعیین گردیده بود و او «همه روزه به طور سرسری در خانه چرخی میزد تا ببیند که دستوراتش اجرا شده یا نه» و از سویی دیگر «یک دسته هشتاد نفری از پیاده نظام فوج همراهان، که اسماً یکصد نفر بودند به فرماندهی سلطان (سروان) محمدعلی بهعنوان گارد احترام در جلو خانه گمارده شده بود... و پانزده نفر از فراشان شاهی نیز در آن محل حاضر بودند تا از مزاحمت افراد جلوگیری نمایند» از مجموع این قرائن، میتوان به وسعت و عظمت خانه زنبورکچی باشی و هیأت همراه گریبایدوف پی برد.
اما علت آمدن گریبایدوف به ایران و سبب قتل عام او و همراهانش توسط عوام الناس، خود مطلبی جدا میطلبد، اما هر چند مختصر برای درک بیشتر موضوع، ذکری از آن میشود. آمدن گریبایدوف به ایران معلول قرارداد ترکمانچای بود و او بنا داشت بعضی از مسائل معوقه و مورد اختلاف پس از قرارداد را حل و نسخه مصوبه عهدنامه ترکمانچای را به فتحعلیشاه تسلیم کند. او که طبیعتاً بهعنوان نماینده دولت فاتح به مملکت شکست خورده ایران قدم میگذاشت، دچار نوعی تکبر و نخوت بود و همین تبختر و البته جهالت همراهانش، سبب خشم مردم شد و عمارت زنبورکچی باشی را به قتلگاه او و همراهانش مبدل ساخت. یکی دیگر از برنامههای گریبایدوف در ایران، طبق قرارداد ترکمانچای، بازپسگیری افرادی بود که قبل تر، از قلمرو روسیه به اسارت گرفته شده بودند و بعضی افراد ارمنی و گرجی نیز جزو این اسیران بودند و چون در هیأت گریبایدوف برخی از افراد ارمنی و گرجی حضور داشتند بالطبع برای بازگرداندن خویشان خود حرارت و جهالت بیشتری به خرج میدادند. در یک مورد بیرون آوردن دو زن از حریم الهیار خان آصف الدوله که اصلاً اهل قراکلیسا ارمنستان بودند و آوردن و نگاه داشتن و حمام بردن آنها در محل اقامت گریبایدوف درحالی که تا آخرین لحظه، علقههای خانوادگی و دینی ایرانی داشتند، موجب خشم مردم شد و مغایر آداب ایرانی نیز بود. از سویی دیگر پناهنده شدن «میرزایعقوب ارمنی» به محل اقامت گریبایدوف که از خواجه سرایان حرم فتحعلیشاه بود و از کوچکترین جزئیات حرم شاه اطلاع داشت، موجب خشم فتحعلیشاه گردید. مجموع این عوامل و رفتار بد و زننده گریبایدوف سبب گردید مردم در مسجد تجمع کنند، بازار بسته شود تا شاید گریبایدوف ترسیده و آن دو زن و میرزایعقوب را تسلیم کند. درنهایت مردم تهییج شده و به منزل زنبورکچی باشی یا سرای ایلچی هجوم آورده و همه چند ده نفر هیأت نمایندگی را به فجیعترین شکل به قتل رساندند و از این هیأت تنها یک تن یعنی مالتسوف (دبیر اول هیأت نمایندگی) به طرز عجیبی نجات یافت! بنابر قول روزنامه نظرعلی خان (یا گزارش بلک وود) که او نیز در روز حادثه در عمارت زنبورکچی باشی حضور داشته است: «خون مانند جوی آب از بدنها جاری بود و تمام سطح اطاق را فرا گرفته، سپس سیل آسا به طرف حیاط سرازیر گردید»
درنهایت جسد گریبایدوف به تفلیس گرجستان منتقل و دفن شد و بعضی از افراد مقتول این هیأت نمایندگی نیز در کلیسای تادئوس و بارتوقیموس در کوچه ارامنه قدیم (کوچه شهید موسوی کنونی که در فاصله نه چندان زیاد کوچه زنبورکچی قرار دارد) دفن شدند.
ناگفته نماند، طبق گفته کتابچه «قبالجات خزانه مبارکه – املاک حاجی میرزا آقاسی- خالصه جات و موقوفات دیوان اعلی» خانه زنبورکچی که توسط خاقان مغفور فتحعلیشاه در محله بازار و برای نشیمن ایلچی روس ابتیاع شده بود، بعداز قتل ایلچی در اختیار ورثه حسینعلیخان زنبورکچیباشی یعنی به وراث ابتدایی آن قرار گرفت. علی ای حال، امید آنکه نام «کوچه زنبورکچی» بهعنوان یادگاری از نام محمدخان زنبورکچی باشی و به طور کل خاندان زنبورکچی باشی، کماکان حفظ و به نسل آینده معرفی گردد.
منابع:
اتحادیه، منصوره و بهمن بیانی. کتابچه قبالجات خزانه مبارکه، املاک حاجیمیرزاآقاسی، خالصهجات و موقوفات دیوان اعلی. تهران: نشر تاریخ ایران، ۱۳۸۷
تبریزی، ابن خلف. برهان قاطع. تصحیح محمد عباسی. مؤسسه مطبوعاتی فریدون علمی. بیتا
تیموری، ابراهیم. شورش در تهران و قتل وزیر مختار، گریبایدوف. مجله بخارا. ش ۸۵. بهمن و اسفند ۹۰
شیرازی، میرزافضل الله. تاریخ ذوالقرنین. تصحیح ناصر افشارفر. ج ۲. انتشارات کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی. ۱۳۸۰
کرزن، جرج. ایران و قضیه ایران. ج۱. ترجمه وحید مازندرانی. تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب. ۱۳۴۹
معتمد الدوله، فرهاد میرزا. کتاب زنبیل. به همت حاجی محمد رمضانی. تهران: کلاله خاور. ۱۳۴۵
نجمی، ناصر. تهران قدیم. نشر جانزاده. ۱۳۸۶
منبع: روزنامه ایران