به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ کتاب «تاریخ شفاهی؛ مباحث نظری، روششناسی» یکشنبه (۱۲ اسفند) با حضور ابوالفضل حسنآبادی، عبدالرحمان حسنیفر و فائزه توکلی در سرای اهل قلم موسسه خانه کتاب معرفی و بررسی شد.
در ابتدای این نشست حسن آبادی با اشاره به کتابشناسی حوزه تاریخ شفاهی در ایران و جهان، گفت: منبع زیادی برای تاریخ شفاهی نوشته شده است، یکی از دستهبندیهای این منابع، منابع پایه هستند. همچنین مجموعه مقالات خوبی در این حوزه نوشته شده و کتابهای موضوعی هم درباره تاریخ شفاهی وجود دارد.
وی با بیان اینکه این کتاب در حوزه کتابهای پایه قرار میگیرد، گفت: در حوزه روش شناسی و مبانی تاریخ شفاهی کتابی منتشر نشده است. ضعف تئوریپردازی بیش از سه دهه در این حوزه احساس میشود و باید بعد از گذشت این سالها به سمت فهم، تفسیر و تئوری پردازی در حوزه تاریخ شفاهی و بحثهای کاربردی آن برویم چرا که به کاربردی کردن حوزه تاریخ شفاهی نیاز داریم.
حسن آبادی ادامه داد: نویسنده کتاب سالها در حوزه تاریخ شفاهی کار کرده است و جزو فعالان این حوزه به حساب می آید. کتاب به لحاظ مفهوم و اطلاعات کلی دو مقدمه اولیه دارد. مقدمه ناشر مخدوش، فاقد ساختار مشخص و حالت بهم ریختگی دارد. اما در مقدمه نویسنده به اهمیت روش شناسی و ضرورت نوشتن کتاب اشاره شده است.
وی بیان کرد: کتاب چند فصل دارد؛ سعی شده این فصلها به نوعی طراحی شوند که بحثهای کاربردی و علمی برای خواننده ارائه کنند اما سوالی که برای خواننده ایجاد می شود این است که چرا این فصلها عنوان ندارد. عنوان به روش مندی و خروجی کتاب کمک میکند اما با این وجود نمیتوان قضاوت کرد کتاب از چه نقطه ای شروع و در چه نقطهای پایان مییابد. عدم عنوان در این کتاب بر ساختار آن تاثیر گذاشته است.
حسنآبادی با بیان اینکه کتاب یک ساختار تجربی و علمی دارد، گفت: ساختار تجربی این کتاب به علت تجربههای کاری نویسنده آن است و ساختار علمی به خاطر استفاده نویسنده از کتابها و مقالات است. نسبت بین این دو ساختار برابر نیست. نویسنده در قسمتهایی از متن کتاب به نویسنده اصلی ارجاع نداده است چرا که استفاده از منابع کاملا مشخص است و اما نویسنده به آن اشاره ای نکرده است.
وی بیان کرد: داعیه این کتاب صحبت در مورد روش شناسی کیفی است. کاستن از حجم کتاب به وضوح قابل تشخیص است. با توجه به بحث روششناسی در مورد آن توضیح داده است اما در مورد خود روش شناسی توضیحی در کتاب نمی بینیم در حالی که باید نویسنده منظور و هدف از روششناسی را توضیح می داد. در این کتاب نگرش تاریخ اجتماعی بر تاریخ شفاهی غلبه دارد.
حسن آبادی افزود: خلاصه سازی نویسنده به کتاب لطمه زده است؛ از محتوای کتاب کم شده اما عناوین آن کم نشده است. بنابراین عنوان بر متن غلبه دارد. پیشنهاد میکنم در فصل بندیها تجدید نظر کنید چرا که کتاب در چهار فصل هم میتواند ارائه و تدوین شود و فصلهای دوم و سوم به لحاظ محتوا یکی هستند.
وی گفت: یکی از ویژگیها و نکات خوب کتاب، سوالات آن است؛ این طبقهبندی سوالات را در کتابهای دیگر ندیدم. انواع سوالات، نحوه پرسش، ضرورت پرسش و سطح سوالات در تاریخ شفاهی بسیار مهم است. در بخش مصاحبه این کتاب در مورد مصاحبه شونده توضیحی داده نشده اما در مورد مصاحبه کننده توضیحاتی ارائه شده است.
در ادامه این نشست، حسنیفر با بیان اینکه برگزاری این جلسات تاکید بر اهمیت روش کار در حوزه روششناسی، گفت: تاریخ شفاهی ترکیبی از تاریخ و شفاهی است، این ترکیب اصطلاح جدیدی ایجاد کرده است. تاریخ از واژههای آشنایی است اما روایتهای شفاهی شاید برای همه ما آشنا نباشد. ما ایرانی ها به آدمهای شفاهی معروف هستیم.
حسنیفر بیان کرد: ظهور ابزارهای جدید مانند ضبط صوت و دوربین فیلم برداری عامل جدی در گسترش تاریخ شفاهی است. موضوع تاریخ شفاهی به اقتضای ابزارها تولید شده است. آموزش و تعلیم و تربیت باعث افزایش سواد و تبدیل شفاهیات به مکتوبات در جامعه شده است. تاریخ شفاهی ثبت و ضبط اطلاعاتی از جانب کسانی است که توانایی نگارش ندارند.
وی ادامه داد: در غالب متن مکتوب تاریخ در جنبه های مختلف اهمیت دارد؛ امروزه تاریخ از منظر تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی و تاریخ سیاسی به معنای عام گسترش پیدا کرده که در گسترش تاریخ شفاهی تاثیرگذار بوده است. ما فکر میکنیم تاریخ یک گفتوگوی ناتمام است معنایی که از آن استنباط می کنیم جای کار دارد. تاریخ شفاهی میتواند جنبه اطلاعاتی داشته باشد و اطلاعات جدیدی به مورخ بدهد و به تکمیل زوایای دید مورخ کمک کند. تاریخ نگاری و تاریخ نویسی به یک معنا مدرن شده است. این امر به خاطر شکل گیری رشته هایی همچون تاریخ اجتماعی، تاریخ فرهنگی و تاریخ سیاسی است.
حسنیفر عنوان کرد: در حوزه تاریخ شفاهی هنوز در مرحله ابتدایی هستیم با این وجود بحثهای تکنیکی و روش تحقیق آن شکل گرفته اما درباره رویکردها، نظریه و مباحث تئوریک هنوز کار نشده است. در این کتاب بینامتنیت، تجربه و عاملیت، بازاندیشه اندگی خود و استمرار خود در طول تاریخ از جمله موضوعاتی است که در این کتاب به آن اشاره شده است. این کتاب به ما چهارچوب مفهومی و سازوکار می دهد. در این کتاب به تفاوت خاطره و تاریخ شفاهی اشاره شده است. خاطره یک جنس کار است و تاریخ شفاهی جنس دیگری؛ این دو با هم متفاوت هستند.
وی اظهار کرد: نویسنده کتاب از لحاظ تحقیقاتی و پژوهشی بسیار علاقهمند است. بهتر بود برای کتاب عنوان دیگری انتخاب میشد. این کتاب به لحاظ فنی و تکنیکی قابل توجه است و برای دانشجویان، محققان و پژوهشگران قابل استفاده است. تجربه نویسنده به کمک او آمده تا در جهت تقویت و تکمیل کتاب حرکت کند. به بحث روششناسی در کتاب اشارهای نشده است شاید با روش تحقیق یکی شده اما این دو با هم متفاوت است.
حسنیفر در پایان گفت: این کتاب درآمدی به تاریخ شفاهی است. ارتباط فصل های آن می تواند مورد بازنگری قرار بگیرد؛ فصلهای کتاب عنوان ندارد و این مخاطب را سردرگم میکند. تیترهای کتاب هم میتواند مورد بازنگری قرار بگیرد.
فائزه توکلی از دیگر سخنرانان این نشست صحبت های خود را با عنوان «تاریخ شفاهی فرزند خلف تاریخ و جامعهشناسی» گفت: در تاریخ نگاری تاریخ شفاهی، دیواری بین گذشته و آینده کشیده نمیشود بلکه پلی خواهد بود که گذشته را به آینده متصل می کند. تاریخ شفاهی صرفا گذشته نیست، در تاریخنگاری رایج مورخان با دیدگاههای ایدئولوژیک، معرفت شناسی و روش شناسی خویش از وقایع رخ داده، روایتی را برداشت و نوشتاری را ترسیم می کند. اغلب مورخان با کم رنگ و پررنگ کردن وقایع، به شرح و بسط نقلی وقایع و گاه فراتر از آن به تحلیل شخصی می پردازند.
وی ادامه داد: در کتاب مباحث نظری تاریخ شفاهی، در مقایسه تاریخ مکتوب با تاریخ شفاهی نویسنده تلاش کرده چارچوب علمی تاریخ شفاهی را که برگرفته از روشهای کیفی تحقیق است، تببین کند. با استفاده از رویکرد مطالعات بین رشته ای بین جامعه شناسی و تاریخ پیوندی ایجاد شده که فرزند خلف آن تاریخ شفاهی است چرا که با روش تحقیق کیفی برای اولین بار علم تاریخ در قالب روشمند شدن سمت و سوی جدید و کاربردی و کارآمد پیدا می کند.
توکلی با اشاره به ضرورت تدوین مباحث نظری و روش شناسی تاریخ شفاهی و توسعه آن گفت: با آنکه بیش از چند دهه از عمر تاریخ شفاهی میگذرد اما تاکنون در مراکز دانشگاهی جایگاه لازم خود را پیدا نکرده است. عدم توجه کافی به تاریخ شفاهی علاوه بر تازه بودن این روش، فقدان تجربه و مهارت و باور کافی و محتوی مدرن در زمینه تاریخ شفاهی است زیرا فرآیند تحول و تغییر در علوم همواره تدریجی بوده و هست و قبول و پذیرش روشهای جدید همواره با مقاومتهایی رو به رو بوده و پذیرش آنها زمانبر است.
وی ادامه داد: در حوزه تاریخ شفاهی فقدان تجربه و مهارت لازم در این زمینه موجب می شود تا برخی به آن توجه لازم را نداشته باشند نه اینکه آن را قبول نداشته باشند. در شرایط حاضر تاریخ شفاهی در مراکز پژوهشی کشور اغلب به شکل تک خاطره گویی و خاطرهنویسی کتابهایی چاپ شده و گاهی جنبه روایی و داستانی پیدا کرده است. اما آنچه در تعمیق این مصاحبهها اهمیت دارد، تحلیل روایتها است. الگوی اجرایی تاریخ شفاهی در ایران اغلب به منظور حفظ و ثبت و ضبط روایتها برای آیندگان است درحالی که بیشترین تاکید در تاریخ شفاهی تحلیل و نقد است. چرا که با تحلیل و نقد میتوان سره را از ناسره تفکیک کرد.
بنابراین برای انجام تاریخ شفاهی پژوهشگر باید با اشراف و آگاهی لازم به مسائل به انجام مصاحبه و تدوین تاریخ شفاهی بپردازد و صرفا وسیله ثبت و ضبط راوی نباشد بلکه با طرح سوالات کلیدی و بحث های چالش برانگیز برخاسته از تفکر انتقادی بتواند به روشن شدن هر چه بیشتر موضوعات بپردازد.
این نویسنده بیان کرد: برای تدوین این کتاب علاوه بر تجربیات فردی در تدوین تاریخ شفاهی و انجام حدود ۳۰۰ساعت مصاحبه با دهها نفر از زنان فعال و مبارز سیاسی و اجتماعی قبل و بعد از انقلاب از مبانی روش های تحقیق بهره گرفته است. متن نهایی کتاب در سال ۱۳۹۱ در سیصد و پنجاه صفحه برای انتشارات سوره مهر تدوین شد اما به توصیه دکتر نورایی از داوران، کتاب خلاصه تر شد تا آموزشیاران تاریخ شفاهی راحتتر بتوانند مباحث کتاب را دنبال کنند.
وی ادامه داد: این کتاب بازخوانی و بخشهایی از آن حذف شد و با صد و پنجاه صفحه در هفت فصل نهایی و تلاش شد تا تکنیکهای عملی و مهارت های تدوین تاریخ شفاهی و مراحل انجام و انواع مصاحبه تشریح شود. هدف اصلی من از نوشتن کتاب این بود که الفبا و گامهایی در حوزه تاریخ شفاهی در اختیار علاقهمندان قرار دهم.