به گزارش فرهنگ امروز به نقل از ایبنا؛ ابوریحان بیرونی شخصیتی کمنظیر و ماندگار است که جهان از قرن ۱۹ به بعد او را شناخت. ابوریحان مردی است که به اکثر علوم زمان خود احاطه داشته است. او از نخستین کسانی است که به پیداکردن وزن مخصوص بسیاری از اجسام مبادرت ورزید. ابوریحان در طول عمر خود به شهرهای مختلفی سفر میکرد و به اندازهگیری طول و عرض جغرافیایی آن شهرها میپرداخت و سپس موقعیت هر شهر را روی یک کره مشخص میکرد و پس از سالها توانست آن نقاط را روی یک نقشه مسطح پیاده کند و این مقدمه علم کارتوگرافی بود که اینکار با ابوریحان شروع شد.
ابوریحان در طول ۷۲ سال زندگی خود حدود ۱۵۰ کتاب نوشت که از مهمترین آنها میتوان به التفهیم، آثارالباقیه، قانون مسعودی، و تحقیق ماللهند اشاره کرد. این تعداد، اوراق نوشته شده به وسیله او را به ۱۲ هزار برگ میرساند.
وی همیشه بهدنبال کشف حقایق بود و هیچ چیز را در دنیا بر آن ترجیح نمیداد، وی مسلمان بود و به مذهب تشیع اعتقاد داشت و همچنین به ایرانیان علاقه فراوانی نشان میداد.
ابوریحان سرانجام در غروب شب جمعه دوم رجب ۴۴۰ ه.ق، در غزنه چشم از جهان فروبست. به مناسبت سالروز درگذشت این دانشمند بزرگ، خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) یکی از کتابهایی را که در مورد این بزرگمرد تالیف شده است، معرفی میکند:
کتاب «اندیشه سیاسی ابوریحان بیرونی» به قلم غلامحسن مقیمی توسط انتشارات بوستان کتاب قم در ۱۵۶ صفحه منتشر شده است که زندگی و اندیشه سیاسی ابوریحان بیرونی را بررسی میکند.
در بخشی از مقدمه این کتاب درباره اندیشه سیاسی بیرونی میخوانیم: «اهمیت آرای سیاسی بیرونی تا آنجا که به میراث جهان اسلام برمیگردد، از چند منظر قابل تفحص و تامل است: نخست، وی یک متفکر مسلمان با گرایش شیعی است و از ذخایر علمی جهان تشیع محسوب میشود، لذا آشنایی با اندیشه سیاسی ایشان برای موقعیت خاص جهان تشیع به خصوص ایران که مرکز احیای تمدن اسلامی است، اهمیت ویژهای دارد. دوم، بیرونی به مثابه یک ایرانی، متعلق به فرهنگ ایرانی میباشد، بنابراین تا آنجایی که به تاریخ اندیشه و تمدن ایرانی مربوط است، حامل پیشینه و هویت ایرانی است. سومین نکته مهم به روش تحقیق تجربی و علمی وی مربوط است. به عبارت دیگر، کاری که اروپاییان در انقلاب علمی و ادبی با بنیاد علوم و معارف جدید، در قرن شانزدهم کردند، بیرونی در سده دهم کرده بود. در هر صورت، آشنایی با میراث گذشته ضمن آن که میتواند سوالها و مسائل نظری مشترک، به خصوص در علوم انسانی را تا حدی پاسخ دهد، زمینهای مساعد برای درک علمیتر موقعیت فعلی خواهد بود و بالاخره چهارمین نکته قابل تامل، به شرایط سیاسی ـ اجتماعی قرن چهارم و وضعیت اسفبار دولتها و حاکمیت سیاسی مسلمانان برمیگردد. در این قرن در اوج بلوغ تمدن اسلامی هستیم، ولی به لحاظ حاکمیت دستگاه خلافت و زندگی سیاسی مسلمانان، در اوج زوال و انحطاط نیز قرار داریم و هر روز از مشروعیت سیاسی حکومت مرکزی کاسته میشود و لذا، تفرقه و تشتت در نقاط مختلف مملکت اسلامی سایه افکنده و در پی آن دولتهای مختلفی اعلام استقلال مینمودند و جنگ بیپایان داخلی بین آنها به اوج خود رسیده بود. به هر حال، منازعات اجتماعی، جنگهای متعدد و کشمکشهای سیاسی و نظامی تا حد زیادی بر اندیشه حساس بیرونی اثر گذاشت.»
در بخش دیگری از این کتاب میخوانیم: «ابوریحان بیرونی، یکی از اندیشهوران برجسته مسلمان دوره میانه به شمار میرود که در مطالعات خود از روش تجربی و علمی، بهره جسته است. او در مباحث سیاسی خود از جامعه طبیعی، آغاز و در فرجام، به مدینه فاضله دینی میرسد. از منظر وی، ماهیت زندگی آدمی، عقلانی و ارادی است و کنش جامعه انسانی در قوس صعودی خود، از حبّ و بغض به رجاء و خوف و در نهایت، به سوی رضا و تسلیم در تکامل است و در پرتو آن، حکومت فاضله معطوف به عقل وحیانی در برابر حکومت فاسقه معطوف به جهل، محقق میگردد».