فرهنگ امروز/جبار رحمانی_ در ایران سنت انسانشناسی سیاسی، با آثار بسیار محدودی تاکنون معرفی شده است، کتاب ژرژ بالاندیه با عنوان قومشناسی سیاسی و کتاب کلود ریویر با عنوان انسانشناسی سیاسی از معدود کتابهایی هستند که مستقیماً در این عرصه منتشر شده است. مهمترین قاعده در کارهای انسانشناختی، جستجوی مسائل کلان در مکانهای کوچک است. به عبارت دیگر نظریهپردازیهای این علم از دل کارهای میدانی عمیقی سربرآوردهاند که به دنبال فهمی عمیق و گاه ارائه منظرهای جدید برای فهم زندگی و جامعه هستند. در این سنت است که میتوان کتاب جیمز اسکات با عنوان سلطه و هنر مقاومت را فهمید.
این کتاب که ریشه در کارهای میدانی جیمز اسکات دردهکدههای مالایا دارد، اما تلاش کرده است فراتر از کارهای میدانی به واسطه مطالعات تطبیقی به الگوهای بنیادینی در عرصه روابط قدرت در میان انسانها بپردازد که تا کنون کمتر مورد توجه قرار گرفته است. این کتاب حول دو مقوله مهم، روابط سلطه بین فرودستان و فرادستان و همچنین روایتهای هرکدام از طرفین رابطه سلطه از این رابطه ساماندهی شده است.
کتاب مدعی آنست که عموماً تلقی رایج و کلیشهای وجود دارد که فرودستان کنش سیاسی ندارند و بیشتر فعالیتهای آنها به تعبیری جبران یا فرافکنی و تخلیه موقتی فشارهای موقعیتهای طبقاتی آنهاست. اسکات نشان میدهد که اصولاً هر رابطه انسانی در بطن خود مناسبات قدرت را دارد. اما مساله آنست که وقتی یک رابطه فرادستی و فرودستی بین ارباب و رعیت / شاه و بندگان/ حاکمان و محکومان و.... شکل میگیرد، فرودستان چگونه به این رابطه واکنش نشان میدهند.
اسکات نشان میدهد که این رابطه در دو سطح قابل فهم است: روایت آشکار و روایت نهانی. در روایت آشکار که عملاً در خدمت نمایش و ابراز رابطه قدرت نسبت به فرادستان و در حضور آنهاست، معمولاً نمایشی است از تمکین نسبت به صاحبان قدرت که در بطن خودش این رابطه سلسله مراتبی را طبیعی و عادی و برحق مشروع جلوه میدهد. اما روایت نهانی، در خفا و در فضاهای اندرونی و پنهانی در نقد این رابطه سلطه شکل میگیرد. اسکات توضیح میدهد که اندیشه سیاسی معمولاً این روایت نهانی را نادیده گرفته و برای آن ارزش تحلیلی خاصی قائل نیست، زیرا نه تنها دادههای خاصی از آن در دسترس نیست، بلکه به دلیل بروز خیلی مقعطی و هیجانیاش معمولاً جدی گرفته نمیشود.
اسکات در این کتاب تلاش دارد نشان دهد روایت نهانی فرودستان بسیار مهمتر و موثرتر از آنست که تاکنون در نظر گرفته شده است. این روایت در دل خودش، در بلند مدت نیروها، انگیزه و کنشهایی را شکل میدهد که در سطح خرد زمینه مواجهه با سلطه اعمال شده همراه با تحقیر و توهین را فراهم میکند و در نهایت در لحظههای طلایی انفجاری، فرصتی برای علنی شدن و مواجهه عیان و آشکار با قدرت و تعلیق و تغییر رابطه قدرت را فراهم میکند. به عبارت دیگر، روایت نهانی نوعی فروسیاست یا هسته اولیه شکلگیری چیزی است که ما سیاست میشناسیم، گویی بذر هر سیاستی در جریان تاریخ از این فروسیاست متولد شده است.
اسکات این رابطه و نحوه شکلگیری و اشکال مختلف بروز و تجلی آن را شرح میدهد. او سعی میکند الگوهای رابطه سلطه نهادینه شده در میان جوامع بشری را از طریق مفهوم روایت نهانی توضیح دهد. او در تشریح گفتمانهای سیاسی در میان فرودستان و در روایت نهانی، چهار گونه را بازشناسی میکند: 1- امنترین و عمومیترین شکل گفتمان سیاسی، گفتاری است که بر تصاویر تملقآمیز مبتنی باشد که نخبگان از خود ترسیم کرده و انتظار دارند که فرودستان نیز آنها را درونی کرده باشند. در این گفتمان، فرودستان از خلال منافذی که در گفتمان سلطه وجود دارد، به دنبال اهداف خودشان و تامین منافعشان هستند.
2- نوع دوم گفتمان سیاسی که با نوع نخست آن تمایز آشکاری دارد، گفتمان روایت نهانی است. در این گفتمان در بیرون از صحنه، جایی دور از دسترس و دور از دید فرادستان و خارج از حوزه نظارت و کنترل آنها دور یکدیگر جمع میشوند و فرهنگ سیاسیای پدیدار میشود که با فرهنگ رسمی کاملا متفاوت است و معمولا به زبان خشم، نفرت و انتقام و خودپسندی سخن گفته میشود، زبانی که در حضور صاحبان قدرت نه تنها مقدور نیست، بلکه موجب مجازات هم میشود.
3- استدلال اصلی کتاب اسکات در آنست که سیاست گروههای فرودست، حوزه سومی هم دارد که از نظر راهبردی بین دو حوزه قبلی قرار میگیرد. این حوزه قلمرو سیاست نیرنگ و گمنامی است، چیزی که در زبان فارسی میتوان معادل آن را رندی دانست. این حوزه در برابر عموم رخ میدهد ولی به گونهای طراحی شده است که معنایی دوگانه داشته باشد و هویت کنشگران خودش را پنهان کند. شایعه، نجواهای درگوشی، داستانهای عامیانه، لطیفه و ترانه، آیینها و رمزها و لطیفهها که بخش بزرگی از فرهنگ عامه مردمی را تشکیل میدهد، در این حوزه سوم قرار میگیرند.
4- پرتنشترین حوزه سیاست، منطقه خالی میان روایت نهانی و نمایش عمومی است. در این مرحله، روایت نهانی با علنی شدن در عرصه نمایش عمومی، آشکار شده و از نهان به در آمده است. لحظههایی از نافرمانیهای آشکار و بنیادین نسبت به رابطه سلطه که گاه با سرکوبهای بسیار خشن مواجه شده و اگر سرکوب نشوند و حسی از موفقیت را ایجاد کنند، همانند شکستن سد، موجب سیلی از کنشهای ناگهانی فرودستان برای حذف رابطه سلطه و فرادستان را ایجاد میکند.
«زبان، قدرت و منزلت در ایران» برای فهم جامعه ایرانی بسیار حیاتی و ضروری است. اسکات به ما یاد میدهد که چگونه غر و لندهای مردم و طعنه و کنایههای آنها و تسمخرهای ریز و درشت، علنی و پنهان آنها نسبت به قدرت را در یک بستر کلان اجتماعی و تاریخی بفهمیم. بی آنکه واکنشهای مردم به رابطه سلطه را صرفاً تخلیه فشار بدانیم، بفهمیم چگونه فرودستان از خلال این روایتهای نهانی، عاملیت خودشان را تجربه کرده و به طور هوشمندانهای بیخطرترین شیوههای مواجهه باقدرت را به کار میگیرند که از مجازاتهای ناعادلانه رابطه سلطه محفوظ بمانند و حداکثر ممکن برای منافع و رفع نیازهایشان داشته باشند.
نکته دیگر آنکه این کتاب اهمیت بسیار حیاتی فرهنگ عامه و مکانیسمهای آن برای تکوین و تداوم پویاییهای حیات اجتماعی فرودستان و مهار رابطه سلطه در حد ممکن است. شاید این کتاب در کنار کتاب «زبان، قدرت و منزلت در ایران» تالیف ویلیام بیمن ترجمه رضا ذوقدار، به ماکمک کند قدرت را در سطوح خرد و ساختارهای بنیادینش بفهمیم. از این منظر بهتر میتوان جوکها، لطیفهها، مسخرهبازیها و نیرنگها و طنزهای سیاسی مردم ایران را در این زمانه فشار مضاعف معیشت و طبیعت فهمید. کتاب در یک پیشگفتار به همراه تقدیر و تشکر به همراه هشت فصل تدوین شده است. تا ابعاد مختلف روایت نهانی را در حیات سیاسی فرودستان نشان دهد. «زبان، قدرت و منزلت در ایران» میتواند الگوی خوبی برای فهم مردمنگارانه و انسانشناختی جامعه و سیاسیت ایران در میان اصحاب علوم سیاسی و علوم اجتماعی باشد.
«سلطه و هنر مقاومت»تالیف جیمز اسکات است که افشین خاکباز آن را ترجمه و به همت نشر مرکز در سال 1396 در 262 صفحه و به قیمت 27 هزار تومان منتشر شده است.
ایبنا