فرهنگ امروز/ عطا رشیدیانی:
والتر بنیامین معتقد است که تصویر حقیقی گذشته تدریجاً محو و زایل میشود؛ گذشته را تنها میتوان بهمثابه تصویری دانست که برای لحظهای که میتوان آن را تشخیص داد نمایان میشود و دیگر هرگز دوباره تکرار یا دیده نمیشود. «حقیقت هرگز از ما فرار نخواهد کرد» (بنیامین ۲۳۹). با این تفسیر چطور میتوان از گذشتۀ تاریخی بهمثابه یک سند تاریخی استفاده کرد؟ در واقع عکس بهعنوان یکی از ابزارهای شناخت جامعه و گذشته چطور میتواند در مقام یک داده و فکت تاریخی در اختیار مورخان قرار گیرد؟ بخش عظیمی از آگاهی ما نسبت به جهان از طریق تکثیر انبوه تصاویر به دست میآید، تصاویری که تأثیر بسزایی در ذهنیت ما از رخدادها و تحولات سیاسی-اجتماعی اطرافمان دارد. عکاسی و عکسها به همان میزان و اندازه که عادتهای کسالتآور دیدن را از بین بردهاند به همان میزان عادتهای دیگر دیدن را به وجود آوردند.
کتاب تاریخنگاری و عکاسی مجموعه مقالاتی است که به بررسی رابطۀ عکاسی و عکس بهمثابه سند تاریخی میپردازد. کتاب مشتمل بر ۷ مقاله است و هر مقاله به شما این اجازه را میدهد تا هر فصلی را مجزا مطالعه کنید؛ چراکه مترجم، موضوع و ترجمهها را به شکل گزینشی و با دقت فراوان انتخاب کرده است. مارک ماس نویسندۀ مقالۀ اول کتاب با کمک از سوزان سانتاگ میخواهد این امر را بیان کند که «عکس و تصویر» در دنیای اشباعشده از اطلاعات میتواند راه را برای درک بهتر پیچوخمهای تاریخ باز کند. «در عصری اشباعشده از اطلاعات، عکس راهی سریع برای درک هر چیز و قالبی فشرده برای سپردن آن به حافظه است. عکس مانند نقلقول، شعار یا ضربالمثل است.» مارک ماس میکوشد این نکته را بیان کند که تصویر و عکس به بخشی جداییناپذیر از تاریخ بازخوانی تحولات تاریخی غرب تبدیل شده است و در کنار سندیت عکس، بر یکی دیگر از کارکردهای عکس انگشت میگذارد. «ویژگی دیگر این فرایند آن است که افزون بر ثبت تاریخ یا تاریخمند کردن گذشته، عکس نقش یک سند بایگانی را به خود میگیرد» (ص ۳۹).
عکس بهمثابه «تاریخ از پایین» مهمترین انگارۀ مقالۀ دوم کتاب است؛ «بدین معنی که هرآنچه را که تا آن زمان در متن تاریخنگاری رسمی نادیده بود عیان سازد و انبوه مردم یا همان تودههای تا آن زمان بینامونشان، نام و چهرۀ خاص خودشان را اعطا کنند... و در نتیجه آنچه را که مردم عادی و زندگی روزمره مینامیم به عرصۀ تاریخ آوردهاند» (ص ۶۹). عکس و عکاسی توانست جهان مادی و اجتماعی را بهشدت تحت تأثیر قرار دهد و باعث اشرافیتزدایی و تقدسزدایی از قدرت و ساختار و پستوی نظامهای سیاسی شود و مردم عادی که در روایت تاریخنگاران جایگاهی نداشتند به عرصۀ اجتماعی برگردند. بازخوانی عکس در دل بستر فرهنگی-سیاسی مهمترین رویکرد مقالۀ ترجمهشدۀ کتاب است. نویسنده باور دارد که «تمامی ملاحظات ما دربارۀ اینکه چگونه امر واقع به عکس درمیآید و چگونه آن تصاویر خوانش میشوند ریشه در فرهنگ دارند» (ص ۱۱۰). این رویکرد بنیادی که به رابطۀ بازخوانی عکس و بستر فرهنگی آن میپردازد، میتواند ابزاری مهم برای بازخوانی تاریخ عکس ایران در دوران قاجار باشد، زمانهای که به دلیل علاقۀ ناصرالدینشاه به دوربین و ورود عکاسان اروپایی به ایران باعث شکلگیری نوعی نگاه شرقشناسانه و اگزوتیک به ایران و مردم و فرهنگ اجتماعی شد. بازخوانی دوبارۀ عکسهای این دوره در کانتکس فرهنگی برآمده از آن با رویکردی انتقادی که عکس تنها ابژههای زیباشناختی نباشند، میتواند به درک بهتر مورخان از وضعیت سیاسی اجتماعی ایران نائل شود. ویلم فلوسر در مقالۀ خود بر مکانیکی بودن عکسها میپردازد، وی باور دارد که «عکسها تصاویری تکنیکی هستند و بهوسیلۀ دستگاهها و به دست تکنسینهایی که این دستگاهها را طراحی میکنند، تولید، بازتولید و توزیع میشوند» (ص ۱۲۸). بنابراین میتوان گفت که این تصاویر تکنیکی که بر معادلات مکانیکی، شیمیایی و نورشناختی مبتنیاند، نمیتوانند حامل آگاهی تاریخی باشند؛ و برای درک آگاهی تاریخی ما نیازمند رمزگان خطی الفبایی هستیم.
والتر بنیامین و رولان بارت از منتقدان و نظریهپردازان سرشناس عرصۀ عکاسی و فرهنگ موضوع مقاله بعدی کتاب است. رولان بارت معتقد است دو عنصر در عکسها وجود دارد: استودیوم و پونکتوم. استودیوم بخشی از شناخت فرهنگی ماست که به ما در تفسیر معنای عکس کمک میکند. پونکتوم چیزیست که سخت بتوان تعریفش کرد؛ عنصری در عکس که بیدرنگ موجد واکنش ما میگردد. بارت میگوید: من در جستوجوی پونکتوم در عکس نیستم بلکه این عنصر، خود از دل موضوع به چشم میخورد و برمیخیزد، مانند تیری مرا سوراخ میکند و بر من اثر میگذارد. در مقابل، والتر بنیامین عکاسی را «ناخودآگاه دیدمانی » میدانست و باور داشت عکاسی میتواند سویههای تاریک و غافلمانده را که از دید متعارف مورخان باز مانده است به عرصۀ نمادین بازگرداند. بنیامین باور داشت تاریخ وظیفه دارد تا با گرد آوردن و پیوند زدن تمامیت تجربۀ انسانی به بازشناسی جزئیاتی بپردازد که در روزگار خود ناچیز و بیمقدار به نظر میآمدهاند (ص ۱۴۱).
آندره بازن زمانی نوشته بود که عکاسی امری ابژکتیو است و دستگاه عکاسی بدون مداخلۀ انسان واقعیت را ثبت میکند؛ و تمامی هنرها متکی به بشر هستند مگر عکاسی. مقالۀ بعدی به نقد این رویکرد بازنی میپردازد و باور دارند که اساساً دوربینها صرفاً ابزارهایی مکانیکی و نسخهبرداری صرف نیستند (ص ۱۷۴) و با پیش کشیدن رویکردی پساپوزیتویستی این فرضیه را دارند که تصویر و اطلاعات بافتی آن شامل دادههایی است نظیر اینکه تصاویر کجا، چگونه، به دست چه کسی، کی و چرا تولید شدند؛ و از این اطلاعات بهره میجویند تا به فهم بازنماییهایی که در درون تصاویر آشیانه کردهاند نائل آیند (ص ۱۷۷).
غالباً گفته میشود عکاسی رابطۀ تنگاتنگ با خاطره دارد. مقالۀ آخر کتاب که به گواه خود مترجم طولانیترین مقالۀ کتاب را نیز شامل میشود، با وام گرفتن از تاریخ، ادبیات، سینما (برای نمونه تأکید بر فیلم خاطره کریستوفر نولان) میخواهد به این سؤال جواب بدهد که تصویرهای عکاسی چگونه میتوانند خاص بودن برخی از رویدادهای تروماتیک را چنانچه شایسته است به تصویر بکشد (ص ۲۳۷). عکاسی از همان آغاز پیدایش خود ابزاری برای ثبت خاطره بوده است. نویسنده با تکیه بر عکسهای آلن کوهن در کتاب «بر روی زمین اروپای کوهن» بر این باور است عکسهایی که از تروماهای تاریخی و خاطرات نوستالژیک ثبت شدهاند تاریخ را به فراسوی گرداب رویدادهای تروماتیک یا همان جعبۀ سیاه تجربۀ تروماتیک میراند بیآنکه خراشهای دیرپای ناشی از آنها را رنگ و جلایی بخشد (ص ۲۶۸)؛ و فاقد خوانش تاریخی و انتقادی از تحولات تاریخی و ترومای زیست-انسانی هستند.
ترجمۀ کتاب کاری ارزنده و گرانبها در فقدان اثری ارزشمند در حوزۀ ارتباط عکس و تاریخ است. ارزشمندی کار زمانی مشخص میشود که مترجم کتاب خود دانشآموختۀ رشتۀ تاریخ است و این خود میتواند مزیت اساسی برای غلبه بر سلطۀ نگاه غیرآکادمیک و تاریخی به عکاسی باشد. با توجه به حجم انبوه عکسها از تحولات تاریخی ایران در دورههای مختلف، کتاب میتواند آغازگر راهی مؤثر برای شناخت و درک بهتر عکس باشد و فرصت مناسب برای دانشجویان و پژوهشگرانی که در حوزۀ تاریخ و عکاسی به تحقیق و مطالعه میپردازند. بیشک مقالۀ پایانی کتاب اثری ارزنده برای تمام کسانی است که دغدغۀ عکس تاریخی و بازخوانی تاریخ از دل عکس را دارند و خواندن آن به تمام دانشجویان تاریخ توصیه میشود.
مشخصات کتاب: تاریخ نگاری و عکاسی، گردآوری و ترجمه: محمد غفوری، ناشر: آگه